eitaa logo
🌹 شبنم 🌹
393 دنبال‌کننده
43.7هزار عکس
32.2هزار ویدیو
361 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
5.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 کلیپی از قدم زدن حضرت ذوالنون در جنگل و و تفکر در مخلوقات حی توانا واشعاری در وصف ایشان... 🆑 @allamehasanzadehamoli @shabnamshabna
سایه ای از درد های علی (علیه السلام )😔😔😔😔😔😔😔 ✍حضرت‌آیت‌‌الله صمدی آملی: هر گاه در محضر مولای عظیم‌الشّأنم علامه‌حسن‌زاده‌آملی روحی‌فداه یادی از مختار می‌شد می‌فرمودند: 《هر چه دلم را می‌شکافم می‌بینم که مختار "اهل‌‌ولایت" بود.》 این کلام مولایم مرا بدین فکر برد که به چه جهت مختار "اهل‌ولایت" بود؟ آیا بجهت قیام علیه حکومت فاسد اموی بود؟ یا بجهت جهاد و قیام به شمشیر برای احیای سیره علوی بود؟ بجهت شهادتش در راه خونخواهی شهدای کربلا بود؟ آیا چون مختار توانست جنایتکارانی همچون شمر، حرمله، سنان، عمرسعد، خولی، عبیدالله بن زیاد و ... را مجازات نماید در لسان رضوی‌مشهد حضرت مولایم علامه روحی‌فداه "اهل ولایت" شد؟ .... قرآن -- که "تبیان لکلّ شیء" است --پاسخ به هر مسأله‌ای را که در آن غور نمایید می‌دهد. عزیزان می‌دانید که قرآن "کتاب‌ولایت" و عصاره علم تمام هستی و جامع تمام کتب آسمانی است. در وسط این "کتاب‌ولایت" سوره کهف است که به "سوره‌ولایت" معروف است. در قلب "کتاب‌ولایت" و در دل "سوره‌ولایت"(کهف) کلمه 《وَلیتلطّف》تجلّی نموده است و این یعنی ولایت با 《تَلطیف سِر》 همراه است. قرآن که کتاب‌ولایت است در واقع کتاب "تلطیف‌سر" است. این یعنی تمام هستی به تلطیف‌سر ظهور و تجلّی نموده است. پس هر که "اهل‌ِقرآن" و "اَهل‌ُالله" و "اهل‌ولایت" است 《اهل تَلطیف سِرّ》است. معنای "اهل‌‌ولایت" بودن مختار رجعت به 《تلطیف‌سِر》 داشتن اوست. اینکه مختار "اهل‌ولایت" است به جهت خون‌خواهی قاتلان مولایش یا به تشکیل حکومت و... نبوده است بلكه تمام هنر مختار از روز بعد از شهادت امام حسین(ع) تا روز شهادت خودش این بوده كه در تمام فراز و نشیب‌ها و تعقیب و گریزها، زندان رفتن‌ها، شکنجه‌ها، تبعیدها، اختلاط و نزدیکی به آل زبیر، نزدیکی به خوارج مکه و حضور در جلسات خصوصی، علنی و مخفیانه با سران احزاب، گروه‌های اعتقادی، رؤسای قبایل و طوایف، در مذاکره با فقها و روحانیون و خوانین متنفّذ و در نشست‌های عمومی با مردم و ...، در تمام این شش سال، اوّلین همت و تمام توجه مختار این بوده است که به اندازه سر سوزنی برای مولایش و ولی‌نعمتش و اربابش-- امام سجاد(ع) و خاندان رسالت-- حاشیه‌سازی، مخاطره و دردسرساز نشود. یعنی مختار به حدّی بایست جان به لب می‌‌آورد و به گونه‌‌ای زیرکانه، کَیّس‌گونه و با تلطیف عجیبی این همه اقدامات نظامی و تحرکات سیاسی در حد و اندازه‌های کل جهان اسلام را به عمل می‌آورد كه ذرهّ‌ای امویان جنایتکار و آل‌زبیر خبیث و سران خوارج و اشراف عرب و فُقهای جهان اسلام را به سمت و سوی امام سجاد(ع) تحریک و متوجه نکند! هنر بزرگ مختار این بود که تمام کارهای بزرگ این شش سال را با 《تلطیف‌سر》 انجام داد بدون اینکه در ذهن مخالفین مختار و دشمنان قیام مختار اندک سوء ظنّی نسبت به امام ایجاد شود. "اهل‌ولایت" بودن مختار به این اصل باز می‌گردد که تمام توفیقات او در حالی انجام شد که اندک مخاطره‌‌ای به مولایش وارد نیامد. اما در این سالها چه بر مختار گذشت... !! به نظر می‌رسد بزرگترین عامل مظلومیّت مختار، عده‌ای از《شیعیان بی‌بصیرت مدعی بصیرت و مدعی فهم و فقاهت》بودند. چرا که مختار به هرحال برای این قیام نیاز به همراهی شیعیان داشت و از سویی ناصیه شیعیان بلاد در دست عده‌ای رؤسای قبایل و فقهای ساده‌لوح و مقدس‌مآبی بود که اندک کیاست و زیرکی نداشتند و با اندک مذاکره با مختار سریع به امام نامه نوشته و یا حضوری رجوع نموده و تاییدیه حرکت مختار را به دست‌خط امام می‌خواستند. و به دفعات در میانه راه، مختار را بدین جهت که تاییدیه لسانی یا حکم و اجازه مکتوب از امام ندارد، قیام او را دچار شک و شبهه و مخاطره می‌نمودند. این در حالی بود که مختار نمی‌خواست قیام خویش را منتسب به امام سجاد نماید. کُتل و طوفان سهمگین مختار این بود که عده‌ای شیعه《مقدّس ِبی‌عقل》 که گویا نمی‌دیدند مختار در آنِ واحد بایست در چندین جبهه مجاهده نماید و مدیریت کند: ۱) بنی‌امیه در شام ۲) آل زبیر در حجاز ۳) عثمانی‌مذهبيون بصره ۴) اشراف منافق و ثروتمند عرب در کوفه ۵) مهار دعوای پوسیده جاهلی عرب و عجم. و لذا چه تهمت‌ها و افترائات و دشنام‌ها و کارشکنی‌ها و خیانت‌ها به سوی مختار سرازیر شد؛ آن هم از سوی شیعیان و حتی برخی از بنی‌هاشم --که میل ندارم نامی از آنان ببرم_. مصیبت‌هایی که مختار از دوستان جاهل دید، کم از بلای امویان و زبیریان نبود. آل‌زبیر و اُمویان مختار را به وادی موت احمر و شهادت کشاندند امّا،《شیعیان مقدّس جاهل》بلایی بر سر مختار در آوردند که زهر "موت اسود" را جرعه جرعه در کامش ریختند و در نهایت همین جهله مقدّس مدّعی‌فهم کمر قیام را شکستند. مختار می‌گفت: ثمره قیام این شدکه سایه‌ای از دردهای علی را دیدم. @allamehasanzadehamoli
⚫⚫🍀اوصاف اولياء الله🍀⚫⚫ رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: هر كس خدا و عظمت او را بشناسد، دهانش را از سخن ، و شكمش را از طعام ، باز دارد و خود را به نماز و روزه مشغول سازد. پس مردم گفتند: پدر و مادرمان به فدايت اى رسول خدا! آيا اين گونه اشخاص ، از اولياى خدايند؟ فرمود: اولياى خدا سكوت كنند، و سكوت شان تفكر باشد، و سخن گويند و سخن شان ذكر باشد، و نظرشان عبرت است ، و نطق كنند نطق شان حكمت باشد. راه رفتن شان ميان مردم بركت است . اگر خدا براى آنان اجلى مقرر نفرموده بود، از ترس عذاب و شوق به ثواب ، ارواح شان در اجسادشان نمى گنجيد... @allamehasanzadehamoli 📚کتاب پندهای حکیمانه در اثار علامه حسن زاده آملی 🌹کانال معلم دین .🌹 @shabnamshabna
⚫حكمت احكام الهى⚫ امام على بن موسى رضا عليه السلام در پاسخ به پرسشهاى محمد بن سنان ، چنين نوشت كه : خداى تعالى قتل نفس را به جهت آن كه اگر حلال مى گشت تباهى مردمان و نابودى و فساد تدبير آنان را موجب مى شد، حرام فرمود. و خداى تعالى عقوق والدين را حرام فرمود؛ چرا كه در آن ، ناسپاسى خداى تعالى و والدين و كفر نعمت است و ابطال شكر و كمى و انقطاع نسل . از آن روى كه در عقوق والدين ، ارج ننهادن به والدين و حق ناشناسى و قطع ارحام نهفته و نتيجه اش آن است كه والدين به سبب آن كه فرزند از احسان بدانان خوددارى مى نمايد، از داشتن فرزند و تربيت آن اجتناب ورزند. و خداوند، زنا را حرام فرمود به دليل فسادى كه در آن است و موجب قيل نفس و از ميان رفتن نسبها مى شود و ترك تربيت كودكان و فساد ميراثها و مفاسدى ديگر از اين قبيل . و خداوند عز و جل تهمت به زنان شوهر دار را حرام فرمود؛ زيرا باعث فساد نسبها مى شود و نفى ولد و تباهى ميراثها و ترك تربيت كودكان و از ميان رفتن معروف و گناهان كبيره اى كه در آن است و علل ديگرى كه موجب فساد مردمان است . و خداوند خوردن مال يتيم را از روى ظلم و به ناحق باش ، حرام فرمود به علل بسيارى كه فساد در پى دارد: اول آنكه چون كسى به ناحق مال يتيم را بخورد، در واقع بسيارى كه فساد در پى دارد: اول آنكه چون كسى به ناحق مال يتيم را بخورد، در واقع در قتل او شركت جسته است ؛ زيرا يتيم به خود متكى و بى نياز نيست و كسى هم كه چون والدينش امورش را بر عهده گيرد، موجود نيست . پس چون كسى مال او را بخورد، مانند اين است كه او را كشته است و به فقر و بى چيزى كشانده است . علاوه بر اين خداوند اين عمل را حرام كرده و برايش مجازات تعيين فرموده كه مى فرمايد: كسانى كه مى ترسند كودكان ناتوان از آنها باقى مانده ، زير دست مردم شوند؛ پس بايد از خدا بترسند و سخن به اصلاح و درستى گويند و راه عدالت پويند. و نيز ابو جعفر عليه السلام فرمود: خداوند خوردن مال يتيم را دو عقوبت مقدر فرمود: عقوبتى در دنيا و عقوبتى ديگر در آخرت . پس در تحريم مال يتيم ، بقاى يتيم و استقلالش مر خودش را باشد و آيندگان از آنچه بدو رسيده سالم مانند؛ از آن روى كه خداوند عزوجل بر خوردن مال او عقوبت مقرر فرموده است ، و علاوه بر اين ، خوردن مال يتيم سبب مى شود كه چون او به سنى رسد كه ستمى را كه بر او شده دريابد، به انتقام بر خواهد خاست و كينه و عداوت و دشمنى حاكم گردد و در نتيجه ، به نابودى و تباهى رسند. و خداوند، فرار از جهاد را حرام فرمود؛ زيرا به واسطه اش دين سست مى شود و پيامبر صلى الله عليه وآله و امامان عادل عليه السلام كوچك شمرده مى شوند و يارى آنان عليه دشمنان ترك مى گردد: و ديگر ستم و از ميان برداشتن فساد را رد نموده اند، به عقوبت نمى رسند، و نيز دشمن بر مسلمانان جرى مى شود و قتل و غارت و ابطال حق خداى تعالى و فسادهاى ديگر لازم مى آيد. و خداوند متعال ، تعرب بعد از هجرت را حرام فرمود؛ چه در آن ، رجوع از دين و يارى نكردن انبيا و حجج الهى - عليهم افضل الصلوات - است كه اين تباهى و فساد در خود دارد و ابطال و پايمال شدن حق هر ذى حقى را، نه آن كه علت حرمت ، سكونت در باديه باشد، و از اين رو، چنانكه كسى به دين رهنمايى شود و بدان معرفت يابد، بر او جايز نيست كه با اهل جهل و نادانى زندگى كند در حالى كه ترس (بى ايمانى ) بر او مى رود؛ زيرا او از اين خطر ايمن نيست كه معرفت و علم خويش (دين ) را ترك كند و با اهل جهل در بى ايمانى بماند. و سبب حرمت ربا، نهى خداى تعالى و فسادى است كه در اموال پديد مى آيد؛ زيرا چون انسان ، درهمى را به دو درهم بخرد، بهاى اين درهم ، درهمى بيش نيست و مابقى باطل است . پس خريد و فروش ربا در هر حالى بر خريدار و فروشنده ، پليد و ناپسند است . از اين رو، خداى تعالى ربا را به جهت فسادى كه از اموال پديد مى آورد بر بندگان ممنوع ساخت ؛ همچنان كه ممنوع ساخته است كه اموال شخص سفيه را تا زمانى كه بهبود نيافته بدو بدهند؛ چه خوف آن مى رود كه آنرا تباه كند. پس اين است علت آنكه خداوند تعالى ، ربا و فروختن درهمى به دو درهم را حرام فرموده است . و سبب تحريم ربا پس از بينه ، كوچك شمردن حرام محرم است كه ارتكاب اين عمل پس از بيان ، و تحريم خداوند تعالى ، گناهى بزرگ باشد و اين عمل را سبب جز كوچك شمردن حرام محرم نيست و كوچك شمردن همان و دخول در كفر نيز همان . و سبب تحريم ربا در نسيه ، از ميان رفتن معروف و تلف شدن اموال و مشتاق گشتن مردم به سود و ترك قرض (الحسنه ) و صنعتهاى معروق است و فساد و ظلم و تباهى اموال كه در آن است . منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي @allamehasanzadehamoli
🌺 علامه حسن زاده آملی : سرمایه ی سعادت ، ادب مع الله است که همواره مراقبت تامّ داشتن و در حضور حق به سر بردن است وگرنه همان است که جناب خواجه حافظ فرمود : جز قلب تیره هیچ نشد حاصل و هنوز باطل در این خیال که اکسیر می کنند . 📕پندهای حکیمانه ‌، ج ۲ ، ص ۵۳ @shabnamshabna
تاثير قرائت آيه نور الله نور السموات و الارض- الى قوله سبحانه- و الله بكل شى ء عليم.  اكثار و دوام آيه نور موجب انكشاف حقايق است. چنانچه خودش نور است و عين نور است و با آداب آن نور على نور است. چنانچه عددش نور است و با اين عدد كه در نزد خواص با شرايطى منظور است سبب شرف حضور با هر النور مولود عالم نور است. از رسول الله (صلى الله عليه و آله ) است كه: اللهم اجعل لى فى قلبى نورا و فى سمعى نورا و فى بصرى نورا خداوندا در هر يك از دل و گوش و ديده ام نورى قرار ده (كه به مدد نور تميز دهم و به مدد نور بشنوم و به مدد نور ببينم)  منبع : در آسمان معرفت، ص 77 و انسان و قرآن، ص 79 @shabnamshabna