🔆 پاسخ رهبر انقلاب به عده ای که با دیدن یک مشکل در کشور سریع به اصل نظام و انقلاب، اعتراض می کنند.
🔻 رهبر معظم انقلاب:
🔹 این درست است که تا در یک گوشه، مختصر نابسامانیای به عقیده و سلیقه کسی پیدا شود، ریش بجنباند و بنا کند اعتراض و اشکال کردن!؟ تا یک مشکل در ادارهای برایش پیدا شد، یا یک مأمور دولتی، چپ نگاهش کرد، یاوه بسراید که: حالا هم مثل زمان فلان است!؟
🔹 این ناشی از نفهمیدن آنچه که واقع شده است نیست!؟ این، ناشی از عدم معرفتِ نعمتِ خدا نیست!؟ یا خدای ناکرده، ناشی از انکار نعمت خداست؟ «یعرفون نعمتالله ثم ینکرونها.» این جفا نیست به این حرکتِ به این عظمت!؟
🔹 مگر وقتی حکومت درست شد، صحیح شد، موازین حکومت موازین کاملی شد؛ در سراسر این حکومت همهی کارها درست خواهد بود!؟ از کجا چنین چیزی ثابت شده است!؟ در زمان امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام که مثال عدل و تقواست دیگر شما از امیرالمؤمنین که کسی را عادلتر و با تقواتر سراغ ندارید مگر حُکّامی که بر ولایات مسلّط بودند و خودِ امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام فرستاده بود، همه «ابوذر» و «سلمان» بودند!؟ خیر! چهار نفر مثل ابوذر و سلمان و عمار و فلان داشت. مابقی، آدمهای #عوضی بودند. تاریخ را بردارید نگاه کنید!
🔹 این، تاریخ است. یکی از استانداران امیرالمؤمنین «زیادابن ابیه» بر منطقهی وسیعی حاکم بود. بسیاری از این قبیل، در اطراف و اکناف بلاد اسلامی بودند.
🔹 امام حسن مجتبی علیهالصّلاةوالسّلام، سردار بزرگ جنگش «عبیدالله بن عباس» بود که میدانید چه کار کرد. شبانه رفت با «معاویه» که آن طرف بود، مذاکره کرد. پول گرفت، لشکرگاه خودش را ترک کرد و به دشمن پناهنده شد! امروز اگر یک سرباز شما به دشمن پناهنده میشود، چگونه دربارهاش قضاوت میکنید؟ شب خوابیدند، صبح بلند شدند دیدند فرماندهی کلّ نیروهای امام حسن علیهالصّلاةوالسّلام، از خیمه بیرون نمیآید. یک ساعت، دو ساعت... بعد رفتند داخل خیمه، دیدند نیست! دقّت کردند، دیدند آن طرف خیمه، شکافته است. بعد، قضیه روشن شد. در رأس کار چه کسی بود؟ امام حسن مجتبی علیهالصّلاةوالسّلام.
🔹 این چه توقّع بیجایی است که اگر یک رئیس، یک مرؤوس، یک قاضی، یا مسؤول بخش خاصی از کشور، از تشکیلات حکومت اسلامی، پایش را کج بگذارد، آن آقایی که با او مواجه میشود، فوراً شروع میکند به اصل نظام اسلامی، اصل جمهوری اسلامی، اصل حکومت اسلامی اهانت کردن!
🔹 البته به فضل الهی، مثل همیشه، از اوّل انقلاب تا به حال، اکثر مردم خوبند. اغلب علما و روحانیون، خوبند. اکثر با انصافند. اکثر متوجّه حقایقند. اما در گوشه و کنار، کسانی هم پیدا میشوند که این گونهاند. این ناشی از چیست؟ ناشی از نشناختن قدر جمهوری اسلامی است.
🔹 امروز هر کس با جمهوری اسلامی سرسنگین باشد، کافر به نعمت الله است. البته کافر به نعمت الله، به معنای کافر بالله نیست. کافر نعمت است و کفر نعمت در مقابل ذات مقدّس باریتعالی، یکی از گناهان بزرگ است. خدا کند که ما دچار چنین گناهی نشویم.
🔹 دشمن، البته تبلیغات میکند. دشمن سعی میکند همهی کمبودها و کسریها را به گردن روحانیون بشکند و بگوید «اینهان موجب هستند.» بالاخره وقتی کسی کاری به این عظمت را میخواهد انجام دهد، این چیزها هم در آن هست. ما که نباید تعجّب کنیم.
🔹 یادمان بیاید که شخصیتی مثل امیرالمؤمنین، در زمان خودش متّهم شد به اینکه نماز نمیخواند! ما چه توقّعی داریم!؟ البته زمان ما، از زمان امیرالمؤمنین خیلی بهتر است. ایمان مردمِ ما، از ایمانِ سربازان امیرالمؤمنین به مراتب بالاتر است. مردم ما، امیرالمؤمنین را ندیدند و صدای او را نشنیدند؛ اما به ندای او پاسخ دادند. آنها علی را از نزدیک میدیدند، درعینحال آنطور او را آزار میکردند. ۵/۵/۱۳۷۲
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#نماز
#امامرضا
✍️ داستانی بسیار زیبا از مهندس کرواتی 👌
👈به عیادت دوستی رفته بودم، پیرمرد شیک و کراوات زدهای هم آنجا حضور داشت. چند دقیقه بعد از ورود ما #اذان مغرب گفتند
آقای پیرکراواتی، با شنیدن اذان، در کیف چرم گرانقیمتش را باز کرد و سجادهاش را درآورد و زودتر از سایرین مشغول خواندن نماز شد.!!برای من جالب بود که پیرمردی صورت تراشیده #کراواتی اینطور مقید به نماز اول وقت باشد. از او دلیل نماز خواندن اول وقتش را پرسیدم؟
در جوانی مدتی از طرف #رضا_شاه مسئول اجرای طرح تونل کندوان در جاده چالوس بودم. از طرفی پسرم مبتلا به #سرطان خون شده بود و دکترهای فرنگ هم جوابش کرده بودند و خلاصه هرلحظه منتظر مرگ بچهام بودم...
روزی خانمم گفت که برای شفای بچه، #مشهد🕌 برویم و دست به دامن امام رضا(علیهالسلام) بشویم. آن موقع من این حرفها را قبول نداشتم اما چون مادر بچه خیلی مضطرب و دلشکسته بود قبول کردم.
رسیدیم مشهد و بچه را بغل کردم و رفتیم وارد صحن حرم که شدیم خانمم خیلی گریه میکرد . گفت برویم داخل حرم که من امتناع کردم بچه را گرفت و گریهکنان داخل #حرم آقا رفت.
پیرمردی توجهام را به خودش جلب کرد که روی زمین نشسته بود و سفره کوچکی که مقداری انجیر و نبات خرد شده در آن بود. هرکسی مشکلش را به پیرمرد میگفت و او چند انجیر یا مقداری نبات درون دستش میگذاشت و طرف خوشحال و خندان میرفت!
❤️به خود گفتم عجب مردم سادهای داریم؛ پیرمرد چطور همه را دلخوش كرده آنهم با انجیر و تکهای نبات!
پيرمرد نگاهی به من انداخت و پرسید: حاضری باهم شرطی بگذاریم؟⁉️
گفتم:چه شرطی و برای چی؟
👈شیخ گفت: قول بده در ازای سلامت و شفای پسرت یکسال نمازهای یومیه را #سر_وقت اذان بخوانی!
متعجب شدم که او قضيه مرا ازکجا میدانست!؟ كمی فکر کردم دیدم اگر راست بگوید ارزشش را دارد...
✅ خلاصه گفتم: باشه قبوله و با اینکه تا آن زمان نماز نخوانده بودم و اصلا قبول نداشتم گفتم: قبول!
💚همینکه گفتم قبوله آقا، دیدم سر و صدای مردم بلند شد و در ازدحام جمعیت یکدفعه دیدم پسرم از لابهلای جمعیت بیرون دوید و مردم هم به دنبالش چون #شفاء گرفته و خوب شده بود. من هم از آن موقع طبق قول و قرارم با مرحوم «شیخ حسنعلی نخودکی» نمازم را سر وقت میخوانم.
💂♂️روزی محل اجرای تونل کندوان مشغول کار بودیم که گفتند رضاشاه جهت #بازدید آمده. درحال تماشای حرکت کاروان شاه بودیم که اذان ظهر شد. مردد بودم بروم نمازم را بخوانم یا صبرکنم بعداز بازدید شاه نمازم را بخوانم. چون به خودم قول داده بودم وضو گرفتم و ایستادم به #نماز. رکعت سوم نمازم سایه رضاشاه را کنارم دیدم و خیلی ترسیده بودم. نمازم که تمام شد بلند شدم دیدم درست پشت سرم ایستاده.
👈 گفتم: قربان در خدمتگذاری حاضرم. رضاشاه هم پرسید : مهندس همیشه نماز اول وقت میخوانی!؟ گفتم : قربان از وقتی پسرم شفا گرفت،نماز میخوانم چون در حرم امام رضا(علیه السلام) شرط کردم. رضاشاه نگاهی به همراهانش کرد و با چوب تعلیمی محکم به یکی زد و گفت: مردیکه پدرسوخته! کسیکه بچه مریضشو امام رضا شفابده، و نماز اول وقت بخوانه دزد و #عوضی نمیشه.! اونیکه دزده توی پدرسوخته هستی نه این مرد!
♨️بعدها متوجه شدم، آن شخص زیرآب منو زده بود و رضاشاه آمده بود همانجا کارم را یکسره کند اما #نمازخواندن من، نظرش راعوض کرده بود و جانم را خریده بود. از آن تاریخ دیگر هرجا که باشم اولوقت نمازم را میخوانم و به روح مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی فاتحه و درود میفرستم.
✍️خاطرهای از مرحوم مهندس گرایلی از سازندگان تونل کندوان
🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🌐 @shabnamshabna