گفت نیاز هاتو توی یه برگه بنویس و برای خودت اولویت بندی کن.. بعد بچسبون یه گوشهی اتاقت و به هر کدوم که رسیدی کنارش علامت بزن.......
یه برگه برداشتم و نوشتم: نجف نجف نجف نجف نجف ، بخدا فقط نجف!!
هممون به یه مُحرّم نیاز داریم
نیاز داریم لباس مشکی هامونو بپوشیم.. سینه بزنیم، گریه کنیم، یا حسین بگیم، قیمهی امام حسین بخوریم....