صلی الله علیکِ یا فاطمه الزهرا
زده چادر عزا و غم شده همبازی طفلان
نمک بر زخم می پاشد فلک آهسته آهسته
شب تاریک و پر درد و هجوم بغض بر سینه
مبادا گریه های و های، نَمی آهسته آهسته
حسن می گفت مادر کاش، به جای تو مرا می زد
و می زد روی صورت دست، همی آهسته آهسته
حسین خردسال از خواب شده بیدار و می گوید
بخوان مادر برایم قصه ای آهسته آهسته
شده زینب پر از حسرت گرفته در بغل غم را
بزن شانه به موهایم شبی آهسته آهسته
برای دفن یک مادر شده دختر پریشان حال
کَند موی و کُند مویه ولی آهسته آهسته
شکسته سینه زهرا شده بازو کبود از ضرب
علی می سوزد از غیرت همی آهسته آهسته
علی تابوت می سازد برای خویش بی تردید
برون می رفت جان از تن ولی آهسته آهسته
نفس می آید از سینه برون با رنج و درد و آه
علی مشغول تدفین است ولی آهسته آهسته
خدا رحمی کند امشب زمین می لرزد از ماتم
علی در خویش می سوزد چو شمع آهسته آهسته
#مهدی_مهدویخو (احقر)
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
تنها شدن علی زبی لیلایی است
بعد از تو دگر همدم او تنهایی است
پروانه ی پر سوخته اش رفته زدست
با کشتن تو کار عدو رسوایی است
امشب چه کند علی بدون رخ ماه
تاریکی این خانه زبی زهرایی است
#صدیقه_شادابنیک
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
کلبه ی شعر
🌸🌱حدیث کساء که بصورت شعر نوشته شده است.
تقدیم به شما محبان اهل بیت که عاشق این خاندان معظم ومعزّز هستید،لطفا تا انتها با تأمل وتفکر بخوانید لذت میبرید و بیشتر پی به ارزش معنوی حدیث شریف کساء میبرید.🌷🙏
این حدیث آمد زِ زهرای بتول ،
فاطمه؛ صدیقه بنت الرسول ،
روزی آمد خانه ما مصطفی ،
گفت با حالی شبیه اِلتجا ،
ضعف دارم جان بابا دخترم ،
پهن کن بابا عبایی بر سرم ،
آن عبایی را که دارم از یمن ،
آن عبا بر من بکش ای مُمتَحَن ،
گفتمش بابا بلا دور از شما ،
در پناه مهر و الطاف خدا ،
من کشیدم آن عبا بر روی او ،
یک نظر کردم به ماه روی او ،
صورتی زیبا تر از قرص قمر ،
روشن و زیبا ؛نکوتر از سحر ،
ساعتی بگذشت و آمد مجتبی ،
گفت ای مادر سلام و صد دعا ،
گفتمش مادر سلامم بر شما ،
نور چشمم ای عزیز با وفا ،
گفت مادر خانه دارد عطر گل ،
هست بوی جدّ ما ؛ختم رسل ،
گفتمش ای نور چشمم بوی او ،
آمده در خانه با گیسوی او ،
رفت نزد حضرت خاتم؛ حسن ،
گفت بابا جان فدایت ؛جان و تن ،
گفت بابا صد سلام و صد درود ،
بر شما ای خاتم رب ودود ،
با اجازه رفت در تحت کسا ،
در کنار مصطفی شد مجتبی ،
بعد از آن آمد حسین و با سلام ،
گفت بوی جدّم آید بر مشام ،
گفتمش ای نور چشمانم حسین ،
ای عزیز فاطمه ای نور عین ،
جدّتان در خانه در زیر کسا ،
آمده امروز شد مهمان ما ،
با اجازه رفت در زیر کسا ،
در کنار مصطفی شد با حیا ،
بعد از آن آمد علی مرتضی ،
گفت زهرا جان سلامم بر شما ،
بوی یار مهربان آید همی ،
بوی جوی مولیان آید همی ،
گفتم او را یار ختمی مرتبت ،
صاحب خُلقِ عظیم و مرتبت ،
آمده مهمان ما بابای من ،
آمده مانند جان در جسم و تن ،
رفت نزد احمد و گفت این سوال ،
چیست رمز و راز این وقت و مجال ،
با اجازه رفت در زیر کسا ،
در کنار مصطفی شد مرتضی ،
بعد از آن رفتم کنار اهل خود ،
تا بجویم با عزیزان وصل خود ،
ما همه بودیم در زیر کسا ،
دست خود برداشت بابا بر دعا ،
گفت یارب اهلبیتم را ببین ،
بهترین خلق خدا روی زمین ،
خونشان با خون پاک من قرین ،
جسم و جان دارند از من با یقین ،
جسمشان را از بدیها دور کن ،
قلبشان را خانه ای از نور کن ،
لطف کن بر خاندانم با کَرم ،
تا ابد آباد گردان این حرم ،
دشمن آنها مرا هم دشمن است ،
پیش چشمم جلوه اهریمن است ،
هر که در دل حُبِّشان دارد به جان ،
می شود محبوب من در دو جهان ،
بانگ حق برخاست از عرش برین ،
کای ملائک بشنوید این با یقین ،
هر چه را من آفریدم در جهان ،
این زمین و جمله هفت آسمان ،
کوه و دریا را اگر من ساختم ،
نُه فلک را اینچنین پرداختم ،
هر چه زیبائیست در شمس و قمر ،
ظلمتِ شبها و نور در سحر ،
ساختم اینها به عشق مصطفی ،
ساختم با مِهر این اهل کسا ،
بانگ زد جبریل مَن تَحت الکسا ؟،
صاحب کرسیُّ و مجد و کبریا؟ ،
بانگ حق برخاست: زهرا و پدر ،
معدن ایمان و کان هر گوهر ،
حیدر و فرزند پاکش مجتبی ،
هم حسینِ بنِ علی در کربلا ،
گفت جبرائیل ای ربّ جلی
میروم من نزد زهرا و علی ،
با اجازه نزد ما زیر کسا
آمد و می خواند ، پیغام خدا
گفت ای پیغمبر عالی مقام ،
می رسانَد حق به درگاهت سلام ،
هر چه که در کلّ عالم خلق شد ،
از برای اهل زیر دَلق شد ،
گفت از این خانواده تا ابد
دور شد ناپاکی و هر فعل بد ،
جسم و روح خاندانت پاک شد ،
نامشان بر تارک افلاک شد ،
گفت حیدر چیست رمز جمع ما ،
چیست مزد راوی این وضع ما
گفت هر کس نقل کرد این ماجرا ،
در میان دوستان مرتضی
هر غمی دارد خدا شادی کند ،
بر اسیران بانگ آزادی کند
مشکلات جمعشان حل می شود ،
سِحر درد و غصه باطل می شود ،
گفت مولا رستگارانیم ما
همچنان گل در بهارانیم ما ،
شیعه با این نقل می گردد سعید
بهتر از این مژدگانی کس ندید ،
التماس دعا🤲
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شعروآوا
#مریم_نامداری(قمر)
🟩 عضو کانال
✨خــــدایــــا🤲
✨فــراوانـی و بــرکــت
✨آرامــش و سـعــادت
✨را به مردم میهنم ارزانی دار
✨بــــارالــهـــا
✨امـشـب دل هـمـه ی
✨هموطنانمان را شـاد
✨لبهاشون را خـنـدون
✨روزی هاشون را فراوون
✨رویاهاشون را محقق
✨شبشون را آروم بگردان
✨آمـــیـــن یـــا رَبَّ العالمین
✨شبتون پر از عطر و یاد خدا
✨آرامش مهمان لحـظـه هـاتـون🙏
🌓🌓🌓🌓
شبتونبخیر
🌓🌓🌓🌓
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
"صبح" است 🌤
بیا پرواز کنیم
دروازه دل
به "دوستی" باز کنیم
دیروز که رفت
رفته را "غم" نخوریم
یک روز دگر
به شوق آغاز کنیم....
۲۷آبان ماهتون پر از مهر و صفا
🌞🌞🌞🌞🌞
سلامصبحتونبخیر
🌞🌞🌞🌞🌞
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
در راهِ ولایت به یقین جان داده
سر ، پای عیارِ سرِ پیمان داده
معیارِ علی فاطمه شد در کَفّین
مقیاسِ پس از فاطمه تاوان داده
#آسیه_مرادپور
(خاتون)
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
زیباترین فصل خدا پاییز رنگارنگ
هر برگ از این فصل زیبا بر دلم زد چنگ
صد قصۀ ناگفته بر لبهای خشکش بود
هر برگ زردش با دل پاییزیام همرنگ
پاییز آمد پیش من آغوش را وا کرد
یکباره در آغوش هم رفتیم تنگاتنگ
عطر بهاران خوب و رنگ چهرهاش زیباست
اما به چشمم پیش پاییز آمده کمرنگ
هم زرد هم نارنجی و هم سبز و هم قرمز
بهبه دل پاییزیام! بهبه عجب خوشرنگ!
وقتیکه عطر اول پاییز میپیچد
وقتی کلاغش میزند آواز خوشآهنگ
انگار یادم میرود عاشقترین بودی
انگار یادم میرود افتادهای در جنگ
#زینب_نجفی
#راجی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
12.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«السلام علیک یا فاطمة الزهرا»
تا غـزل گفتم برای فاطمه
شد دوبیـتی ها فدای فاطمه
تا سرودم شعر مادر مادرم
مرحبا گفت از صفای فاطمه
مادرم عاشق بنامش بودومن
می سرایم با نوای فاطمه
یا علی قربان نامت گفته ام
شعر من بـاشد ثنـای فاطمه
هرکـجا بیـمار سختی میشوم
می روم دارالـشفای فاطمه
حضرت زهـرا دهد داروی من
بس شفا بخشد دوای فاطمه
در دعایـم نـام زهرا می شود
لـحظهٔ لـطف و عـطای فاطمه
تا شکایـت میکنم از هرکسی
می روم نزد خدای فاطمه
حاجتم باید بگیـرم لحظه ای
در نماز و در دعای فاطمه
روز میلادش سرودم از دلم
تا ردیفش شد نـدای فاطمه
شعرو مداحی سرودم با غزل
از تولد تا عزای فاطمه
دل سپردم تا شفاعت میکند
در حریم دلربای فاطمه
روح آرامش به جانم میدهد
نام و یاد کبریای فاطمه
پـاره ی قـلب رسول الله ما
شد جهانی دل فدای فاطمه
ذکر تسبیحات زهرا گفته ام
تا بجویم کربلای فاطمه
تا اباصالح بگیرد عاقبت
انتقام ماجرای فاطمه
در بقیعش او بسازد گنبدی
روی هر صحن وسرای فاطمه
عاقبت عبد الهی می شود
سر به راه رهگشای فاطمه
#بهروز_عبداللهی_صدرآبادی
گرامیداشت ایام فاطمیه اول سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بر شیعیان و عاشقان اهل بیت (ع) تسلیت و تعزیت باد. 🏴💐🏴
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
حرف دل... - @mer30tv.mp3
5.54M
صبح 27 آبان
#رادیو_مرسی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
ای نورِ تو بر سینه و قلبم شده تابان
در دیدهٔ غمدیدهٔ من نقش تو پیداست
#یوسفـــدفتری
#بداهه
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky