eitaa logo
کلبه ی شُعَرا
2.7هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
36 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
صد بار قلم تیز شد و خاطره نگذاشت یک جمله شکایت به نگارم، بنگارم 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @shaeranehayemahkhaky 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سر گیسوی تو در مشت گره خورده ی باد خبر از خانه ی ویران شده در مه می داد من همان نامه ی نفرین شده بودم که مرا بارها خط زد و تا کرد ولی نفرستاد داس بر ساقه ی گندم زدی و بی خبری آه یک مزرعه در پشت سرت راه افتاد هر چه فریاد زدم ، کوه جوابم می کرد غار در کوه چه باشد ؟ : دهنی بی فریاد داشتم خواب شفایی ابدی می دیدم که تو از راه رسیدی مرض مادرزاد بغض من گریه شد و راه تماشا را بست از تو جز منظره ایی تار ندارم در یاد 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @shaeranehayemahkhaky 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
از عشق همین خاطره می ماند و بس گلدان لب پنجره می ماند و بس.. از آن همه چای عصرگاهی با هم، بر میز دو تا دایره می ماند و بس.. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌺 گلچین بهترین شعرهای فارسی 🌺 گلچین موسیقی 🌺 انتشار سروده های شما در کانال 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @shaeranehayemahkhaky 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
بهار دلکش _ عرفان نجفبهار دلکش _ عرفان نجف.mp3
زمان: حجم: 2.91M
ای کاش نگاهِ خسته را خوابی بود یا در شبِ بی ستاره مهتابی بود ما مثلِ دو کاج، دور از هم هستیم ای کاش که بینِ من و تو تابی بود...! 🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌷 گلچین بهترین شعرهای فارسی 🌷 گلچین موسیقی ✅ انتشار سروده های شما در کانال 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @shaeranehayemahkhaky 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🎤عرفان_نجف 🎼بهار دلکش
از گریه نگو بغض من افشا شدنی نیست بُغضی که به تسلیم رسد وا شدنی نیست من چند غزل پیر شوم تا که بفهمی تصویر تو در قاب زمان جا شدنی نیست؟ همخانگی و عشق قشنگ است ولی حیف چیزی ست که با منطق دنیا شدنی نیست درباره‌ی عشق تو همین قدر بگویم، روحی ست که از کالبدم پا شدنی نیست پرسیدمت از آب، جواب آمد از آتش: درد تو و پروانه مداوا شدنی نیست 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
روزگاری قهر بودی، روزگاری آشتی ماجرای عشقِ ما را ساده می‌انگاشتی من زمینِ کوچکی بودم که از ترس کلاغ جای گندم دور تا دورم مترسک کاشتی وقتِ برگشتن اگر راحت نمی‌بخشیدمت این قَدَرها هم مرا احمق نمی‌پنداشتی! نامه دادی: جان من هستی و فهمیدم چرا از به لب آوردنم احساس خوبی داشتی! ماه پنهان شد، نمایان شد، پلنگی نعره زد: داشتم از یاد می‌بردم تو را، نگذاشتی 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
چه استراحت خوبی است در جوار خودم خودم برای خودم با خودم کنار خودم همین دقیقه که این شعر را تمام کنم از این شلوغِ شما می‌روم به غار خودم به سمت هیچ تنم را اشاعه خواهم داد به گوش او برسانید رهسپار خودم چه لذتی است که یک صبحِ سرد پاییزی کنار پنجره باشم در انتظار خودم گُلی نزد به سرم زندگی اجازه دهید خودم گلی بگذارم سرِ مزار خودم اگر چه این همه سخت است نازنین بپذیر دلم به کار تو باشد سرم به کار خودم 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
روزگاری قهر بودی، روزگاری آشتی ماجرای عشق ما را ساده می انگاشتی من زمین کوچکی بودم که از ترس کلاغ جای گندم دور تا دورم مترسک کاشتی وقت برگشتن اگر راحت نمی بخشیدمت این قَدَرها هم مرا احمق نمی پنداشتی! نامه دادی: جان من هستی و فهمیدم چرا از به لب آوردنم احساس خوبی داشتی! ماه پنهان شد، نمایان شد، پلنگی نعره زد: داشتم از یاد می بردم تو را، نگذاشتی 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky