گیرم برای فاتحه‌ی ما نیامده‌ است.. #شعر_خوانی #حامد_عسکری 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

#شعرخوانی #حامد_عسکری 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

رفته. هنوز هم نفسم جا نیامده‌ست عشقِ کنارِ وصل به ماها نیامده‌‌ست معشوق آنچنان که تویی دیده روزگار عاشق چو من هنوز به دنیا نیامده‌ست صد بار وعده کرد که فردا ببینمش صد سال پیر گشتم و فردا نیامده‌ست یک عمر زخم بر جگرم بود و سوختم یکبار هم برای تماشا نیامده‌ست ای مرگ جام زهر بیاور که خسته‌ایم امشب طبیب ما به مداوا نیامده‌ست دلخوش به آنم از سر خاکم گذر کند گیرم برای فاتحه‌ی ما نیامده‌ست #حامد_عسکری 🎙#اعظم_کلیابی #بانوی_کاشانی 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

#شعر‌خوانی‌ #حامد_عسکری 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

چای دم کن، خسته ام از تلخیِ نسکافه ها چای با عطر هل و گل‌های قوری بهتر است #حامد_عسکری 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

هم‌زادِ گردبادم و از نسلِ آتشم پايانِ نيمه كاره‌‌ی خوابی مشوشم... من يك مناره‌ام به بلندای عمرِ نوح با زخم و تاول و ترک و غم، منقشم... شهنامه‌ای نبود بگويم كه رستمم سودابه‌ای نبود بگويم سياوشم... گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود گاهی اسيرِ روی خوش و موی دلكشم... گاهی به حالِ من غزلم گريه می‌كند از ناله‌های مبهمِ دردی كه می‌كشم... بغضی به سينه دارم و عكسی برابرم به چشم‌های شرقی اين عكس دلخوشم... تا صبح گريه می‌كنم و غنچه می‌دهند گل‌های ريزِ صورتیِ روی بالشم... #حامد_عسکری 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

یک عمر سوختم به تمنای وصل او ..... 🎙‌ #شعر‌خوانی #حامد_عسکری 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

هر نسيمي كه نصيب از گل و باران ببرد مي تواند خبر از مصر به كنعان ببرد آه از عشق كه يك مرتبه تصميم گرفت: يوسف از چاه درآورده به زندان ببرد واي بر تلخي فرجام رعيت پسری كه بخواهد دلي از دختر يك خان ببرد ماهرویی دل من برده و ترسم اين است سرمه بر چشم كشد، زيره به كرمان ببرد دو دلم اينكه بيايد من معمولي را سر و سامان بدهد يا سر و سامان ببرد مرد آنگاه كه از درد به خود ميپيچد ناگزير است لبي تا لب قليان ببرد شعر كوتاه ولي حرف به اندازه ی كوه بايد اين قائله را "آه" به پايان ببرد شب به شب قوچي ازين دهكده كم خواهد شد ماده گرگي دل اگر از سگ چوپان ببرد #حامد_عسکری 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

هیچ کس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید هر قدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر بر بخارِ پنجره یک شب نوشتی: "عاشقم" خون شد انگشتم بر آجر حَک کنم؛ ما بیشتر 🎙#حامد_عسکری 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

چون سرمه می‌وزی قدمت روی دیده‌هاست لطفِ خط شکسته، به شیبِ کشیده‌هاست هرکس که رویِ ماهِ تورا دیده، دیده است فرقی که بینِ دیده و بینِ ... #حامد_عسکری 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky