روسری های تو باعث شده زنبور عسل
جای گل حسرت و اندوه به کندو ببرد
#حسین_زحمتکش
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
اهل دلی همراه شو 👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
تو خواهی رفت، دیگر حرف چندانی نمیماند
چه باید گفت با آن کس که میدانی نمیماند؟!
بمان و فرصت قدری تماشا را مگیر از ما
تو تا آبی بنوشانی به من، جانی نمیماند
برایم قابل درک است اگر چشمت به راهم نیست
برای اهل دریا شوق بارانی نمیماند
همین امروز داغی بر دلم بنشان که در پیری
برای غصه خوردن نیز دندانی نمیماند
اگر دستم به ناحق رفته در زلف تو معذورم!
برای دستهای تنگ، ایمانی نمیماند
اگر اینگونه خلقی چنگ خواهد زد به دامانت
به ما وقتی بیفتد دور، دامانی نمیماند
بخوان از چشمهای لال من، امروز شعرم را
که فردا از منِ دیوانه، دیوانی نمیماند
#حسین_زحمتکش
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
اهل دلی همراه شو 👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
هيچ چشمی لايقِ ديدارِ گيسوی تو نيست
من محمّد خان ام و اين شهر كرمانِ من است!
#حسین_زحمتکش
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
اهل دلی همراه شو 👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
کسی مرا نپسندید
و باز میچرخم!
که این حکایتِ تلخِ
چراغِ آژیر است...
#حسین_زحمتکش
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
گیسو به هم بریز
و جهانی ز هم بپاش!
معشوقه بودن است
و «بریز و بپاش» ها
#حسین_زحمتکش
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
قطاری کهنه ام، اما چه جای شکوه از مردم؟
شکسته شیشه ام را سنگِ لطفِ هم قطارانم
#حسین_زحمتکش
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
کوه با دیدن چشمان تو وا خواهد رفت
رود چون ریخت به دریا به فنا خواهد رفت
هرکه رقصیده به ساز تو خرابت شده است
به سر ما که خرابیم چهها خواهد رفت؟
دل از این خلق مسوزان که به فریاد آیند
داد، دودیست که روزی به هوا خواهد رفت
اینچنینی که به گیسوی تو سرگرم شدم
شک ندارم که نمازم به قضا خواهد رفت
در پی پرسش بیپاسخ این خلق مباش
گَله هر روز به دنبال چرا خواهد رفت!
به هدف نیست، هر اندازه که ماهر باشی
عشق تیریست که آخر به خطا خواهد رفت
#حسین_زحمتکش
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
کسی با موجِ موهایت کنار آمد، به غیر از من؟
کسی با هستی اش پای قمار آمد، به غیر از من؟
کدامین سنگدل فکرِ شکار افتاد غیر از تو؟
کدام آهو به میدانِ شکار آمد به غیر از من؟
تمامِ شهر در جشنِ تماشای تو حاضر شد
تمامِ شهر آن شب در شمار آمد به غیر از من
برایت دستمالِ کاغذی بودم، ولی آیا
کسی در لحظه ی بغضت به کار آمد به غیر از من؟
مرا از جمعِ خاطرخواه ها منها کن ای حوا
تو را کافیست آدم، هرچه بار آمد به غیر از من...
#حسین_زحمتکش
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
بريز، مشكل ما جز شراب چاره ندارد...
تو هم بيا بزن اى شيخ، استخاره ندارد
سياهْ مست منم؛ محتسب! تو عقل كه دارى
شرابخانه كه باشد، شرابخواره ندارد؟
كسى رواست بخندد به چاک پيرهن من
كه در وراى قبايش لباس پاره ندارد
كسى رواست بيايد به سنگسار من اينک
كه پشت پرده، زنانى گناهكاره ندارد
به بزم كشتن من آمده است سنگدلانه
همان كه اشک مرا طاقت نظاره ندارد
مرا كه كشت، خدايا! دوباره زنده مگردان
كه مُرده طاقت جان كندن دوباره ندارد...
نه شوكران، نه شكر، ساقى از شراب پُرم كن
بريز، مشكل ما جز شراب چاره ندارد...
#حسین_زحمتکش
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
تو آرزوی منی، من وبالِ گردن تو
تو گرمِ کُشتن من، من به گور بردن تو
تو آبروی منی، پس مخواه بنشینم
رقیب تاس بریزد به شوقِ بردن تو!
تویی نماز و منم مست، ماندهام چه کنم
که هم اقامه خطا، هم سبک شمردن تو
سپردهام به خدا هر چه کردهای با من
خطاست دست کسی جز خدا سپردن تو
خدا کند که نفهمی غمت چه با من کرد
که مرگ من نمیارزد به غصه خوردن تو
#حسین_زحمتکش
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
من تَلخم و خَراب... چه داری برای مَن؟
ساقی، به جز شَراب چه داری برای مَن؟
کافیست وعدههای دروغین عشق، آه!
سیرابَم از سَراب، چه داری برای مَن؟
یا رَب، به غیرِ رَنج چه دیدم زِ روزگار؟!
جز وعدهی عذاب چه داری برای مَن؟
باید شبیه مَردمِ همعصر خود شَوَم
صورتگر...! نِقاب چه داری برای مَن؟
روزی اگر بِپُرسَمت این بود رسمِ عشق؟
ای بیوفا! جواب چه داری برای مَن؟
#حسین_زحمتکش
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
اینچنینی که به گیسـوی تو سرگرم شدم
شک ندارم که نمازم به قضـا خواهد رفت
#حسین_زحمتکش
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky