دوباره درد عجیبی تبر به جان زده است
میان آبم و آتش به استخوان زده است
میان آبم و چون برگ زرد بیتابم
که باغ سرو قدان،باز هم خزان زده است
در آخرین نگهت عشق ممتدی دیدم
که انتهاش کنون سر بر آسمان زده است
شمایل تو چنان بود که،صلابت آن
هنوز رعشه بر اندام شب دلان زده است
دلم شکسته و دردی در عمق خود دارد
کسی تبر به درختان باغبان زده است
هنوز زاغ و زغن ها نگاهشان به شب است
چه درد های عجیبی تبر به جان زده است!
#داغ_سردار
#طوبی_حاجقلی_باران
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky