eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
30 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
مادربه دنیا می آیند! دختر بودم و تا دلت بخواد بابایی. ذوق توی چشمانم می خندیدو شادی توی دلم می رقصید...نیشم همیشه باز بود. روی گُرده ی محکم و امن پدر و توی دامن مهراگین و آرامبخش مادر،کم کم قد کشیدم و کفش و لباس هایم تنگ شد برایم... بخیالم روزگار همینطوربرایم ساز موافق کوک می کند؛ تا به ابد... خیلی زود بزرگم کردند و مادر صدایم زدند... یک روز آینه،شقیقه های سفیدو شیارهای تازه چروکیده ی پوستم را به رویم آورد... راستش را بخواهی، داشت توی ذوقم می خورد... توی سرم ولوله ای برپا شد، خواستم چیزی بگویم،که دخترم صدایم زد.‌..مامان کجایی ؟ چندباره صدات می زنم... لبهایم کش آمد،به آینه گفتم هیس...! هیچی نگو... آینه هم با من خندید. نگاه متبسم مان در هم گره خورد. پرده های سلطنتی و تیره را از چشم های روشن پنجره کنار زدم. از قاب بی جانش کوچه را از نظر گذراندم.یک آن خودنمایی پاییزِ عاشق، مبتلایم کرد ... با خودم گفتم: انگار من هم عین پاییز عاشق شدم... یکدفعه مزه ی شوری گوشه ی لبم را نمکی کرد وطعمش به مزاجش خوش آمد... ✍دلنوشته های غریبانه.... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky