شده آیا که چون من از سر یک بیماری
هر چه بینی شبحی از رخ او انگاری ؟!
یاد یک حادثه بیتاب کند قلبت را
شکند بغض تو با ناله ی هر گیتاری
زخمهای دل من تازه تر از هر داغیست
گر چه چشمان جهان، دیده چو من بسیاری
گه دلت خوش شود و گاه دلت میسوزد
پسِ هر خنده ،دلی سیر زٕ غم می باری
آنکه همت کند از نزد دل ما برود
برود زود ،ز دل نیست دگر اصراری
من دگر دل به دل هیچکسی نسپارم
تو اگر باز به کس، دل بدهی مختاری
لک زده چشمِ دل و دیده به رویت ای جان
مانده ام خیره به در منتظر دیداری
خبر از «کوچه و معشوقه و مهتاب »که نیست
کو سری عاشق ما، تا شکند دیواری؟!
میشود مثل تو شاعر بشوم گر هر روز
پا به چشمان من و قلب و غزل بگذاری
#زیبا_محلاتی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky