آﻩ ﺟﺰ ﺁﯾﻨﻪ ﺍﯼ ﮐﻬﻨﻪ ﻣﺮﺍ ﻫﻤﺪﻡ ﻧﯿﺴﺖ
ﭘﯿﺶ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﻮﺩﺕ ﺍﺷﮏ ﺑﺮﯾﺰﯼﮐﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﯾﮏ ﺧﻮﺩ ﺁﺯﺍﺭﯼ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺗﻨﻬﺎﯾﻢ
ﻟﺬﺗﯽ ﻫﺴﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺯﺧﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺮﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺷﺘﯿﺎﻗﯽ ﺑﻪ ﮔﺸﻮﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻩ ﻧﯿﺴﺖ
ﻭﺭ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﻦ ﮐﻪ ﮔﺮﻩ ﺍﺵ ﻣﺤﮑﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎ ﻫﯿﭻ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮔﻠﻪ ﺍﯼ
ﻫﺮ ﭼﻪ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﻧﻮﺷﺘﺴﺖ ﺑﯿﻔﺘﺪ ﻏﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﻟﺬﺗﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﮔﺮ ﺩﺭﺩ ﻧﺒﺎﺷﺪ قبلش
لذتی بیشتر از ﺷﻮﺭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺎﺗﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﺑﯽ ﺳﺒﺐ ﺩﺭﺩ ﮐﻪ ﻫﻢ ﻗﺎﻓﯿﻪ ﺑﺎ ﻣﺮﺩ ﻧﺸﺪ
ﺁﺩﻡ ﺑﯽ ﻏﻢ ﻭ ﺑﯽ ﺩﺭﺩ دگر ﺁﺩﻡ ﻧﯿﺴﺖ
ﺗﻮ ﻧﺒﯿﻦ ﺳﺎﮐﺖ ﻭ ﺍﺭﺍﻡ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﮐﻨﺠﯽ
حرف ﻧﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺯﯾﺎﺩ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﻣﺤﺮﻡ نیست ..
#سید_تقی_سیدی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
عشق میخواست مرا صید کند اما من
بر خلاف جهت آب شنا مىكردم…
#سید_تقی_سیدی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
یا گرمی یک بوسه به پیشانی من باش
یا علت یک عمر پریشانی من باش
با فاصلهای امن که آسیب نبینی
بنشین و فقط شاهد ویرانی من باش
#سید_تقی_سیدی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
2.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز الست هر که به چیزی رسید و ما
عشق حسین را به امانت گرفتهایم
#سید_تقی_سیدی
#اربعین
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
79.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به یادِ آن کسى که چشمهایش برده جانم را
تفال میزنم هر شب مَفاتیحُ الجَنانَم را
من آن آموزگارم که سوال از عشق میپرسم
ولیکن خود نمیدانم جوابِ امتحانم را
کمى از دردها را با بُتم گفتم مرا پس زد
دریغا که خدایم هم نمىفهمد زبانم را
به قدرى در میان مردم خوشبخت بدنامم
که شادى لحظهاى حتى نمىگیرد نشانم را
تو دریایى و من یک کشتى بىرونقِ کُهنه
که هى بازیچه میگیرى غرورم، بادبانم را
شبیه قاصدکهاى رها در دشت میدانم
لبت بر باد خواهد داد روزى دودمانم را
دلم مى خواهد از یک راز کهنه پرده بردارم
امان از دست وجدانم کهمى بندددهانم را...
#سید_تقی_سیدی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
3.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو مبين ساكت و آرام
نشستم كنجی
درد ناگفته زياد است،
ولی مَحرم نيست
#سيد_تقى_سيدى
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
بیخدا بودم و بيهوده دعا میکردم
حیف از آن خانه که بر باد بنا میکردم
عشق میخواست مرا صید کند اما من
برخلاف جهت آب شنا مىكردم
شکوه کردی که چرا با دگران میخندی
غافلی با همه تعریف تو را میکردم
توی بیرحم بریدی و گذشتی از من
من نباید که تو را ساده رها می کردم
با چه رويى پس از اين، داغ صدايت بزنم
من كه يك عمر تو را عشق صدا مى كردم
#سید_تقی_سیدی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
به دور از غم؛ میانِ جمعی و خوشحال و خندانی
تو از یک آدمِ بیهمدمِ تنها چه میدانی ؟
اگر چه تلخ میگویی و دورم میکنی، اما؛
به چشمانت نمیآید که قلبی را برنجانی
به هر کس میرسم ؛ نامِ تو را با ذوق میگویم
شبیهِ اولین تکلیفِ یک طفلِ دبستانی !
چه رازی عشق دارد با خودش، تا حرف قلبت را_
نمیگویی پشیمانی و میگویی پریشانی؟!
کسی که عزم رفتن کرده ؛ با منّت نمیماند
نمیگویم بمانی ! چون که میدانم نمیمانی!
خیالِ خامِ من این بود پنهانت کنم، اما؛
نمیدانم چرا از پشتِ هر شعرم نمایانی
#سید_تقی_سیدی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
به راه راست نرفتم به وصل او برسم
خدا ببخش مرا که همیشه گمراهم
#سید_تقی_سیدی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
یک عمر زمين خوردن و
یک عمر دويدن...
پايان بدى بود
به جايى نرسيدن
#سید_تقی_سیدی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
من از اهالی ای کاشهای بیثمرم
اگر تو خستهای از من، من از تو خستهترم
سراغ از من تنها نمیگرفت کسی
غم تو آمد و هر شب گذاشت سر به سرم
تو خانه بودی و من جاده، این عدالت نیست
تو از چه میگذری و من از چه میگذرم؟
نگو که میگذرد، نه تو ساده میگذری
گذشتم از تو ولیکن شکسته شد کمرم
گذشتم از تو و از هر چه داشتم رفتم
وطن نمانده برایم، مدام در سفرم
تمام شد غزلم، ای غمِ همیشه ببخش
اگر به گوشهی شالت گرفته است پرم…
#سید_تقی_سیدی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
هم، حال بدی یکسره دارم، تو نداری
هم بغض در این حنجره دارم تو نداری
من بافته ام از غم و دردی متراکم
در هر گره ای، صد گره دارم تو نداری
تکرارم و بیزارم ازین کارم و بسیار
هی دایره در دایره دارم تو نداری
من بی خبرم از تو و تو بی خبر از من
سخت است که من دلهره دارم، تو نداری..!
از پنجره رو به خیابان اتاقت
آنقدر که من خاطره دارم تو نداری
#سید_تقی_سیدی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky