eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
3.5هزار ویدیو
29 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
بله جانم براتون بگه که:بابا احمد یکهفته مهلت میگیره تا مادردستگاه کارخانه را راست وریست کند,اما داریوش خان هیچ امیدی به کار ونبوغ این جوان تازه کار ندارد وعزمش را جزم میکند تا دراین اوضاع قراش میش مملکت که بوی سرنگونی تخت سلطنت شاه به مشام میرسید,هرچه دارد وندارد را تبدیل به پول کند واز مملکت فرارکند. سه روز از مهلتی که داریوش خان به بابا احمد داده بود میگذرد که دم دمای عصر تلفن خونه داریوش خان به صدا درمیاد ونگهبان کارخونه به داریوش خان خبر میدهد که چه نشسته ای که چرخ کارخانه روشن شده.. بله بابا احمد ظرف سه روز نبوغ خودش رانشان میدهد ودستگاهی را که مهندسین امریکایی از درست کردنش عاجز شده بودند را به کار میاندازد . داریوش خان هم روی حرفش میماند ویک سوم سهام کارخانه را به اقای احمد نادری میبخشد به این ترتیب کارخانه رونق میگیرد,کارگرها خوشحال میشوند وبرمیگردند سرکارشان وبابا احمد هم که باعنوان یک کارگر ساده پا درون کارخانه گذاشته بود,الان صاحب یک سوم کارخانه میشود.... ....🌷 🖊به قلم ط_حسینی 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky