زن، زندگی، شهادت...
سروی بلندقامت و در هیبت زنم
دشمن تبر گرفته به قصد بریدنم
من دختر قبیلۀ «سردار مریمم»
خون نیست، غیرت است که جاریست در تنم
پرواز کردهاند و به معراج رفتهاند
صدها هزار قُمری عاشق ز دامنم
شالی پر از شکوفه و گل بر سر من است
باغی پر از محمدی و یاس و سوسنم
با چادر حیا و عفافم میان شهر
خاری درست در وسط چشم دشمنم
ایرانیام که لایق گردنفرازیام
با پرچمی که حلقه شده دور گردنم
من «زینب کُماییام» آن دختر غیور
چون کوه استوارم و چون چشمه روشنم
«ناهید فاتحیام» و با دست بسته هم
در گیر و دار معرکه گُردی تهمتنم
مثل نسیبه کوه غمم... دشمنم ولی
هرگز ندیده شِکوِه و فریاد و شیونم
ای دشمن فلکزده! یک روز با تبر
گور تو را به دست «فرنگیس» میکَنَم
زن، زندگی، شهادت... یک روز میرسم
من هم به خیل پاک شهیدان میهنم
#مرضیه_براتی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
هوالنور
الحمدلله جریانی که توسط بانوان مجاهد راه افتاده، توسط بانوان شاعر مجاهد، ادامه دار شده.
در همین راستا، دوست عزیز دیگری هم محبت داشتند و شعری زیبا سروده اند👇
تقدیر بوده زینت پیراهنت باشم
تا همنشین روزهای روشنت باشم
بانو !خدا می خواست در این برهه از تاریخ
یک سینه ریز دلربا در گردنت باشم
سمت درستی ایستادی واکن از گردن
وقتش رسیده خار چشم دشمنت باشم
وا کن مرا از گردنت تا در مسیری سرخ
من هم فدای اقتدار میهنت باشم
باید بیاندازی مرا مانند یحیا ، تا
چون تکه چوبی بر سر اهریمنت باشم
با کودکان غزه هر شب ، اشک می ریزی
روزی می آید شاهد خندینت باشم
می آید آن صبح دلانگیزی که سرمست از
عطر خوش چای هل و آویشنت باشم
بانو ! تو چون سردار مریم زنده می مانی
باید مدال افتخار گردنت باشم
#مرضیه_براتی
#عاطفه_جوشقانیان
#هذا_من_فضل_ربی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky