eitaa logo
کلبه ی شعر
2هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
24 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤️❤️ 🌸خـدایـا ✨در آرامش و سکوت 🌸زیبای شب ✨چه بسیار دلها که 🌸غمگین و پراضطرابند ✨چه بسیار به امید 🌸نگاهت هستند 🌸خـدایـا‌ ✨آرام دلشان باش 🌸و امیدشان را نا امید نکن آمیـــن یا رَبَّ 🙏 آرامش🌸 زیباترین هدیه خدا 💕 به انسان هست😇✨ دلتون پر از امید و آرامش💖 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌ 🌓🌓🌓🌓 شبتون‌ در پناه‌ خدا‌ 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک صبحِ دِگر، به کُلبه لبخند زده از مشرقِ با صفای اَلوند زده با نورِ رُباعی و غزل ، شعرِسپید لبخند به روی کُلبه، چون قند زده دوشنبه ۲۹ / ۵ / ۱۴۰۳ 🟩‌ عضو کانال 🌹دوشنبه تون پر امید 🌺ذهنتون آروم 🌹شادی هاتون بی پایان 🌺قلبتون پراز مهر 🌹برکت در زندگی تون جاری 🌺زندگیتون پراز عشق 🌹شادی و زیبایی 🌺نصیب لحظه هاتون 🌹روز خوبی پیش رو داشته باشید 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون بخیر 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
روز عکاس... - @mer30tv.mp3
5.35M
صبح 29 مرداد 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ای خواستنی‌ترین خواسته‌ی من .. سر مهربانی را بر بالین قلبم بگذار تا بشنوی ضربان دلتنگی‌ام را .. بهانه بدست غمها نده ؛ با یک دوستت دارم ، دلم قُرص میشود .. کودک دلم آرام میگیرد ، و همچو قاصدک .. سبکبال در آسمان خیال ... پرواز میکند ..... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
مگر تو زنبقِ نم‌خورده‌ے بارانے از یاسے که نام تو شده سرمطلعِ اشعارِ احساسے؟! فراسوے خیال‌انگیزِ آهوواره، گل دادے به نجواے بفرمایِ لبِ خاموشِ وسواسے هم‌آوازِ چکاوک‌، کرده‌اے با واژه‌ها غوغا نسیمِ مستِ عطر‌آگینِ شب‌بوهاے حساسے نگار خوب من! یا حضرتِ استادِ فرزانه! ندارم شک که تو، بر روی لب‌ها، طعم گیلاسے تب و تابِ سرودن را، به رویش می‌کنی وادار زلالِ ردپاے مخملِ غلتانِ الماسے! سرصبح، واژه‌ها از شوق تو دارند می‌‌رقصند تبے سوزنده‌تر از باده‌‌هاے ترشِ ریواسے شبے که عشق نوشاندے مرا، کردم یقین روزے... زبانِ شعرِ جارے می‌شود، بی‌تابِ احساسے (بی‌تاب) 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همیشه  با چشم صدایشان  زدیم و دستهایشان  را  نادیده  گرفتیم همینقدر کوتاه و ما  چقدر  کوتاهی  داریم این  روزها وقتی  از  چهار راه ها بی  خیال هرچه  اتفاق عبور  می کنیم 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
گاهی به رسمِ درد درهم می‌نویسم گاهی به رسمِ بوسه برهم می‌نویسم... مستم ز غم، از باده‌ی پیرِ خرابات از غم ازین گُردِ مسلَّم می‌نویسم... گاهی توهُّم می‌زنم در خوابِ مستی گاهی هم‌ از بس‌ ناتوانم می‌نویسم... گاهی خیالم می‌رود تا شهرِ شیرین گاهی چنان فرهاد از غم می‌نویسم... ابری ندارد آسمانِ چَشمِ خیسم با خنده‌ای از چشمِ پُر نَم می‌نویسم... گاهی فراوان و پر از جوش و خروشم گاهی ظریف و مختصر کم می‌نویسم... من شاعرم، گاهی عسل دارد کلامم گاهی چنان‌تلخم که‌از سَم می‌نویسم... از عشقِ حوّا، سرخیِ سیبی دل‌انگیز تا لغزشِ شیرینِ آدم می‌نویسم... هربار می‌بینم تو را اشکم روان‌است این‌ بار! نامت را محرَّم می‌نویسم... در آینه با من کسی با بغض می‌گفت؛ شرمنده گر با قامتی خم می‌نویسم... گفتی برایم شعر می‌گویی فلانی آری گلم، دردت به جانم می‌نویسم... با منتظر رد می‌شدم از این حوالی دیوانه‌ام، مردانه، محکم می‌نویسم... ✓ 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
(اَلسَّلٰامُ عَلَیْكَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللّٰهِ الْحُسَیْن) سهمگین است عزایت بخداوند وَدود بر قیام تو و بر لشکر و آل تو درود نه فقط شیعه عزادار تو گردیده کنون که عزادار تو هستند مسیحی و جهود پسر فاطمه! ، ای نور دو چشم حیدر که شدی کشته‌ی تیغ ستم و تیر و عمود گریه می‌کرد بر احوال غمت ، پیغمبر زآن دمی که شدی از دامن مادر، مولود ریخت چون خون تو در راه خداوند کریم خونبهای تو بوَد حضرت حیّ معبود دشمنت کشت اگر ، کی رهد از دست قدر که کند گریه بر احوال بدش آل ثمود سربلند آمده‌ای از سفر کرب و بلا دشمنت گشت به میدان دیانت مردود آنکه دل باخت به شیطان، نبَرد ره به کمال بنده‌ی خالص حق است همیشه محمود پدرت هست علی ، مِهر درخشان ولا مادرت فاطمه آن زهره‌ی برج مسعود سومین اختر تابان ولایی که ز عشق تا خداوند نمودی به سماوات صعود به مقامت نرسد پای کسی ، تا به ابد گرچه باشند همه زاهد و از اهل شهود از سخاوت چو گذشتی ز خود و اهلِ عیال گوی سبقت ، کرمت از همه عالم بربود حاتم طایی و امثال وی از عجز و نیاز سائل کوی تو هستند ؛ تویی! مظهر جود سخن لاف نباشد پسر شیر خدا...! که خداوند ، تو را از سر تکریم ستود گفت «لولاك» و تو بودی هدف از خلقت او که کمال بشریت ، ز تو باشد مشهود فهم من نیست تو را ، گرچه مبرهن باشد که به عشق تو شده خلق، همه بود و نبود تو به صحرای کویری که بجز خار نداشت گل نمودی و شدی جاری پیوسته چو رود کعبه، گر قبله‌ی اسلام شد از سوی خدا عالمی را ست سزاوار به کوی تو سجود «خامس آل عبایی» که ز لطف ازلی... هرکه دل بست به تو زنگ غم از سینه زدود آنکه غافل بوَد از معرفت و مرتبت‌ات هست از حلقه‌ی ادراک و ارادت مطرود گریه خیز است اگر مرگ تو ای فانی حق آسمان از غم جانسوز تو گردیده کبود می‌زند پر ، دلِ خونین به هوای حَرمت شود آیا بشود قسمت این دل به ورود « بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی » تا نفس هست بوَد رشته‌ی پیمان معهود (ساقی) غمزده گر در غم تو نوحه‌گر است با دلی لجّه‌ی خون ، مرثیه‌ات را بسرود. (ساقی) 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دل خورم...اما تو را من دوست دارم بسیار خاطرم مملو ز یادت می‌شود بی اختیار عاشقی را شعر کردم تا بخوانی نازنین گاه حسادت می‌کند بر شعرهایم شهریار 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
بارانِ پُر مهرِ حرم را دوسـت دارم الماسِ چشمان ترم را دوست دارم وقتی که دفتر نوحه خوانِ ماتم توست خون گریه‌ی چشم قلم را دوست دارم کنج رواق عاشقی... در زیر باران طوفانِ شعر محتشم را دوست دارم غرقم میانِ موج موجِ روضه‌هایت طوفانِ اشک و سیلِ غم را دوست دارم عمری نمک گیرم کنار سفره‌ی تو احسانِ این بیت الکرم را دوست دارم چون از ازل مثلِ تمام خاندانم این خاندانِ محترم را دوست دارم هم پایِ جابر... اربعین... پایِ برهنه تا کربلایت، هر قدم را دوست دارم جانا اگر مقصد تویی تا پای جانم این جاده‌یِ پُر پیچ و خم را دوست دارم نامت دلیلِ آشکار معجزات است بر نام تو حتّیٰ قسم را دوست دارم آقا به گیسویت قسم، از عمقِ جانم جان دادنِ زیرِ علم را دوست دارم در بیت آخر یک صِله می‌خواهم ارباب گرمایِ آغوشِ حــــــــرم را دوست دارم 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
810.6K
آه از آن قصه دوری،که به کس نتوان گفت آه از آن سینه ،که در آن نتوان درد نهفت روزها شد سپری بی تو و شبها بگذشت خواب ها برد مرا با خود و این چشم نخفت بی تو سرسبز نشد کلبه پاییزی مان گرچه بعد از تو بهار آمد وبس غنچه شکفت چوب حراج به عمرم ،زدم ارزان ببرند زندگی گر نبود یار ، نمی ارزد مفت بارها سر زدم آنجا ،که تو لبخند زدی بارها داد زدم نام تو و کس نشنفت وصل ما ،زاویه با نظم جهانی دارد؟ کاش این نظم، چو موی تو به هم می آشفت رفتگر کوچه متروک تو را می روبید چه کس از کوچه دل ،یادتورا خواهد رُفت 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ارزان نفروش این دل خود را که هنر نیست هر جا که هنر هست دلی صاحب دریاست 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
تو آنی و ما کمــتر از آن و اینیم برخیز که در بـــــاور تو بنشینیم شب با همه ی تیرگی اش آخر شد ای صبح چه خوب است تو را میبینیم 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دوست دارد یا نمی‌خواهد مرا معلوم نیست عشق، بازی می‌کند با من چرا! معلوم نیست می‌کشم سر، هرچه می‌ریزد به جامم دستِ دوست کِی در این میخانه می‌افتم ز پا معلوم نیست برگ، دستِ شاخه را وقتی رها می‌کرد گفت: باد با خود می‌برد ما را، کجا؟ معلوم نیست یا نمی‌آید به چشمِ باغبان، پاییزِ ما یا زمستان و بهارِ کاج‌ها معلوم نیست با طبیبان، رنجِ ما را بازگو کردن خطاست جای زخمِ عشق بر دل‌های ما معلوم نیست.. 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
محتاج توأم! بیا و لبخند بزن چشمان مرا به اشک پیوند بزن مرهم به دل شکسته ام باش ای عشق چینی دل مرا، خودت بند بزن 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
از سوی شام قافله ای می رسد ز راه پیروز و فاتحانه پُر از درد و رنج و آه با کاروانیان، زنِ هجران کشیده ای از روزگارِ دون غمِ دوران کشیده ای زینب که با صبوری اش از کوفه تا به شام بر زخم های اهلِ حرم بود التیام یک اربعینِ ماتم و غم طی شد و کنون اینک رسیده قافله در وادیِ جنون جایی که عقل گشته مریدِ مرامِ عشق جایی که عقل خورده گره با دوامِ عشق از روی ناقه ها همه چون برگهای زرد جاری شدند روی زمین با نوای درد فریادشان بلند به آوای جانگزا یا ایّها الرّسُول، الا یا محمّدا برخیز ای مُقطّعُ الاعضا ز جای خویش زینب رسیده است، ببین با دلی پریش حق داری ای حسین که نشناسی اش ولی این زینب است خواهرِ تو دخترِ علی دردا که پیر گشته ز غم های واقعه مویش سپید گشته ز غوغای واقعه دریا چو قطره ایست به نزد مقامِ او ماناست کربلا ز شمیمِ کلامِ او 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ای عاشقان و‌ راهیان پیاده راه اربعین ای زائران کوی دوست ای گلعذاران زمین رفتید اگر سوی نجف یا کربلای شاه دین یا سامرا یا کاظمین هر جای انجا آمدین دعای تعجیل فرج از جای ما راهی کنین تعجیل در ظهور او باشد کلام اولین دیدار مهدی جان ما باشد کلام اخرین 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
در چشمۀ چشم‌هایت تورهای ماهیگیران آب‌های سرگشته می‌زیند در چشمۀ چشم‌هایت دریا به عهد خود پایدار می‌ماند من قلبی مُقام‌گرفته در میان آدمیانم جامه‌ها را از تن دور می‌کنم و تلالو را از سوگند: در سیاهی سیاه‌تر، من برهنه‌ترم، من آن‌زمان به عهد خود پایدارم که پیمان‌شکسته باشم من تو هستم آن‌زمان که من من هستم.… 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دستم بدهد بهانه‌ ای می‌میرم یا نامه‌ ی عاشقانه‌‌ ای می‌میرم... با دوست چنان‌خوشم،که‌از دیدارش حتّی بدهد نشانه‌ ای می‌میرم... ✍حسن‌کریم‌زاده ✓ 📓بهانه ✅عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
1160847105_-1465316756.mp3
883.1K
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ 🎼‌ خوشبختی‌ ❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از سرزمین شعرها 🍎
ما نیامده‌ایم که بود و نبودمان هیچ تاثیری بر جامعه، بر تاریخ، بر زندگی و بر آینده نداشته باشد. ما آمده‌ایم که با دشمنان آزادی دشمنی کنیم و برنجانیم‌شان و هم‌دوش مردان باایمان تفنگ برداریم و سنگر بسازیم و هم‌پای آدم‌های عاشق، به خاطر اصالت و صداقت عشق بجنگیم. ما آمده‌ایم که با حضورمان، جهان را دگرگون کنیم. نیامده‌ایم تا پس از مرگمان بگویند: از کرم خاکی هم بی‌آزارتر بود و از گاو هم مظلوم‌تر!
‌یا گرمی یک بوسه به پیشانی من باش یا علت یک عمر پریشانی من باش با فاصله‌ای امن که آسیب نبینی بنشین و فقط شاهد ویرانی من باش 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky