eitaa logo
کلبه ی شعر
2.1هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
وابسته ی چشمت شده احوال دل من هم علت لبخندی و هم علت آهم 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ایکاش بهانه ای شود دستانم آغاز ترانه ای شود دستانم بگذار که لایِ دشتِ موهات گُلم دندانه ی شانه ای شود دستانم ✅️عضوکانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
شب آمد و دل تنگم هوای خانه گرفت دوباره گریه‌ی بی طاقتم بهانه گرفت شکیب درد خموشانه‌ام دوباره شکست دوباره خرمن خاکسترم زبانه گرفت نشاط زمزمه زاری شد و به شعر نشست صدای خنده فغان گشت و در ترانه گرفت زهی پسند کماندار فتنه کز بن تیر نگاه کرد و دو چشم مرا نشانه گرفت امید عافیتم بود روزگار نخواست قرار عیش و امان داشتم زمانه گرفت زهی بخیل ستمگر که هرچه داد به من به تیغ باز ستاند و به تازیانه گرفت چو دود بی سروسامان شدم که برق بلا به خرمنم زد و آتش در آشیانه گرفت چه جای گل که درخت کهن ز ریشه بسوخت ازین سموم نفس‌کش که در جوانه گرفت دل گرفته‌ی من همچو ابر بارانی گشایشی مگر از گریه‌ی شبانه گرفت 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
نشد هرگز در آغوشت شَوَم در وقتِ بیداری خودت کاری کن و تنها به خوابِ من بیا امشب ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌷‌ داستان 🌷 چوپانی عادت داشت در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه با استفاده از آن‌ها آتش درست می‌کرد و برای خود چای آماده می‌کرد. هر بار که او آتشی میان سنگ‌ها می‌افروخت متوجه می‌شد که یکی از سنگ‌ها مادامی که آتش روشن است، سرد است اما دلیل آن را نمی‌دانست. چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگ‌ها چیزی دست‌گیرش شود اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار می‌داد، سرد بود تا اینکه یک روز وسوسه شد تا از راز این سنگ آگاه شود. تیشه‌ای با خود برد و سنگ را به دو نیم کرد. آه از نهادش بر آمد. میان سنگ موجودی بسیار ریز مانند کرم زندگی می‌کرد. رو به آسمان کرد و خداوند را در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود، شکر کرد و گفت: خدایا،‌ ای مهربان، تو که برای کِرمی این چنین می‌اندیشی و به فکر آرامش او هستی، پس ببین برای من چه کرده‌ای و من هیچگاه سنگ وجودم را نشکستم تا مهر تو را به خود ببینم. 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبهایی ڪہ دلمون بہ آدمای دورمون گرمه شبهایی کہ قلبمون یہ جورہ خوبے میتپه شبهایے که بی دلیل حالمون خوبہ بیشتر از همیشہ خدارو شکر ڪنیم 🌓🌓🌓🌓 شب زیباتون خوش 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
چه دلنشین 🍏 است روزی که🍏 بامهربانی آغازشـود🍏 پنـجـره ی دلـت را 🍏 رو به خوشبختی باز کن🍏 عشق را به قلبت دعوت کن🍏 و نفس بکش هـوای مـهربانی را🍏 پنجشنبه تـون شـاد و پـر خـاطره🍏 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون پراز‌ نشا‌‌‌‌ط 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
با تو آن روز که شطرنج محبت چیدم ماتی خود ز تو در بازی اول دیدم ... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«غزه» غزه و آه و دود سر کودک، خونین دل پدر، غمدیده دل مادر، داغدار ای دشمن صیهون! بی رحم وخونخواری نسل کشی قهاری بشنو ندای حسین« ع» اگر دین ندارید لااقل آزاده مرد باشید کو مروت؟ کو اصالت؟ بترسید... بلرزید... خانه‌ای ساخته‌اید بنیادش همه خون همه آه مادر همه ناله... همه آتش... بنیادتان بر باد است ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
باردیگر گر فرودآرد سری با ماجوانی داستانها دارم ازبیداد پیری باجوانی تابه روی چشم سنگین عینک پیری نهادم مینمایدمحو و روشن چون یکی رؤیاجوانی 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
عاشقی اتفاق خوبی نیست عاقبت اتفاق می افتد مثل سیبی که بر زمین افتاد لرزه بر جان باغ می افتد آمدی انعکاس نورت را در هیاهوی خانه چرخاندی تابشت عامدانه باعث شد اعتبار ازچراغ می افتد باغبان در سرش مترسک بود در تنش پاره های جان کندن اضطرابی گرفته مزرعه را در مسیرش کلاغ می افتد ماه کامل نفس نفس می زد آسمان در تنش به رقص آمد با تپش های قلب خود حس کرد باز هم در محاق می افتد هر چه با خود به جنگ دل بروی دست آخر شکست خواهی خورد تا ابد هر چه بین مان باشد طبق قانون فراق می افتد دست من نیست پای رفتن من تا دلیلی دوباره برخیزد در موازات نور چرخیدی سایه ات بر اتاق می افتد عاشقی حال ناخوشایندی ست در دلت تا همیشه آشوب است گرم دنیای ساده ات هستی عاشقی اتفاق می افتد 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
-1408164096_-2072909245.mp3
8.87M
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ میثم_ابراهیمی 🎼‌ نوازش❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از پریشان بودن و دلواپسی‌ها غم مخور رودها را بی‌قراری سمتِ دریا می‌بَرَد ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
نقاش غزل تا که به چشمان تو پرداخت دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت ‌‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
وقتی‌که مستم با شراب یادت ای دوست! دیگر چرا منّت‌کش میخانه باشم؟ ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
است و ياد درگذشتگان🌷 🌸 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ  🌸      🙏  التماس دعا   🙏 🍃🌸با ذکر صلوات و فاتحه یادی کنیم از عزیزانی که با ما زیستند و اکنون در کنارمان نیستند 🌸🍃 🌸گرامی باد یاد عزیزانی کـه 🌿در بین ما نیستند اما دعایشان 🌸یادشـان خاطرشان با ماست 🌿خدایـا ؛ جایگاه آنها را بهشت 🌸همنشین خوبانت قرارده 🌿الــــهــــی آمــــیـــن🤲 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خاک من گِل شود و گُل شکفد از گِل من تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
حالم‌ امروز شبیه‌ هیچکس‌ حتّی‌ خودم‌ نیست‌ اینکه در آئینه می بینم برایم محترم نیست‌... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب زیارتی اباعبدالله الحسین علیه السلام التماس دعا🙏 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
بهتر از دختر ، خدا مخلوق در عالم ندارد هر که دارد دختری الحق که دیگر غم ندارد آنچنان شیرین بود دختر برای والدینش شهد او را تا ابد خرمای ناب بم ندارد ✅️‌ عضو کانال 👈سرباز ارتشی که بعد از یک ماه برای اولین بار دخترشو دیده😍 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌷چکمه مهربانی🌷 در یکی از دهکده‌های ترکیه ، دانش‌آموزی یک جفت چکمه پلاستیکی از معلمش هدیه میگیرد. معلم از دانش‌آموزان میخواهد که هر کدام در رابطه با وضعیت خود یک انشا بنویسند و قول میدهد که به بهترین انشا جایزه بدهد. همه بچه‌ها، انشای خود را می‌نویسند و معلم بعد از خواندن آنها، از آنجا که همه انشاها را زیبا می‌یابد نمیتواند یکی را انتخاب کند؛ سپس تصمیم میگیرد به قید قرعه، برنده‌ی جائزه که این کفش‌ها بوده را مشخص کند! معلم از دانش‌آموزان میخواهد اسامی خود را داخل چکمه بگذارند، تا او یک اسم را بیرون بکشد همین که میخواست اسم را بخواند همه بچه‌ها دست می‌زنند! و معلم با صدای بلند اسم "عایشه" (بچه‌ای که در عکس دیده ) را می‌خواند. معلم وقتی این جریان را برای همسرش توضیح میداد اشک ریخت و چنین ادامه داد وقتی بقیه اسمها را نگاه کردم متوجه شدم تمام بچه‌ها فقط اسم عایشه فقیرترین بچه کلاس را نوشته بودند کودکان مهربانترند ‌‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا