eitaa logo
کلبه ی شعر
2هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
24 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهـی⭐ یـاورمان بـاش تامحتاج روزگار نباشیم همدممان باش تا که تنهای روزگـار نباشیم کنارمان بمان تا که بی کس روزگار نباشیم وخدایمان باش تا بنده این روزگار نباشیم آرامش شب نصیبتون⭐️ 🌓🌓🌓🌓 شب زیباتون خوش 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح است ببین باز تو را می خوانم از خود همه را به غیرِ تو می رانم 🌷☘ سلام صبحت بخیر ☘🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
صدای درون تو... - صدای درون تو....mp3
3.61M
صبح ‌ یکشنبه‌ 3 دی 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ای یادگار خیس خیابان خوش آمدی تکرار ناب قصهٔ باران خوش آمدی بر باغ خاطرات دلم برف نو ببار صبحت به‌خیر، فصل زمستان خوش آمدی 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ما نه سقراط، نه افلاطونیم منطق و فلسفه ی اکنونیم هر چه همرنگ جماعت بشویم باز هم وصله ی ناهمگونیم از تماشای انار لب رود سیر چشمیم ولی دلخونیم من و آیینه به هم محتاجیم من و آیینه به هم مدیونیم به طوافم مبر ای سرگردان ما از این دایره ها بیرونیم 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ای کاش خودت بیایی آقا! تا به نام تو خدائی نکنند !!! مردم شهر همه قاضی اوّل شده اند کاسه ی داغتر از سبط پیمبر شده اند غیبت آزاد شده نقل محافل شده تهمت به خدا!!! حرمت خانه ی کعبه .... چه بگویم بالاتر از آن سیبل شده رنگ بندی شده ایّام همه مثل پائیز ولی بگذریم.... زیبا نیست ای کاش خودت را برسانی.... آقا 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
در وقت قرار می رسیدی ای کاش با سوت قطار می رسیدی ای کاش بعد از تو در آغوش زمستان ماندم همراه بهار می رسیدی ای کاش ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
1870995201_14902585.mp3
8.99M
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ پویا_بیاتی 🎼‌ ‌ آهای‌ عشق❤️
ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
در زمستانِ غم آسوده غزل بافته‌اید خسته‌تر از من دیوانه کجا یافته‌اید خانه‌ی سرد دلم از عطش غم که بسوخت خانه‌ای در خم خاکستر غم ساخته‌اید من میان دل و عقلم که گذر کردم باز مثل این دل که به عقلم نظر انداخته‌اید دل دیوانه چرا راه به جایی نَبَرد سایه‌بانش نَبُوَد عقل که دل باخته‌اید ✅️ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیا‌ عهدی‌ کنیم‌ امروز ‌،‌روز‌ اول‌ دیدار اگر رفتیم‌ بی‌ برگشت‌ ،اگر ماندیم‌ بی منّت‌ ... تو‌ باید‌ سهم‌ من‌ باشی‌ ،اگر معیار‌ دل‌ باشد ولی‌ دق‌ داد‌‌ تا‌ دادت‌ به‌ من‌ تقدیر‌ بی دقت... جوانی‌ رفت‌ ودرآغوش‌ تو،‌ ‌ من‌ تازه‌ فهمیدم‌ چه‌ می گویند‌ وقتی‌ می کنند‌ از زندگی‌ صحبت‌ خودت‌ شاید‌ نمی دانی‌ ‌ چه‌ کردی‌ با‌ دلم‌ اما‌... دل‌ یک‌ آدم‌ سر‌ سخت‌ را‌ بردی‌ خدا‌ قوت‌ ... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
هر چه می‌خواهی بگو اما نگو از رفتنت گرچه کوهم، پشتم از این ماجرا تا میشود ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
هـوایـم را ڪہ داری درهـوایت بچہ می‌شـوم آغـوش می‌خواهـم ڪَفتہ باشـم پُـزِ داشتنت را بہ همہ خواهـم داد شوخی کہ نیست مـن امـن‌ترین تڪیہ‌ڪَاه را دارم بگذار تمـام دنیـا حسـاب ڪار دستشـان بیایـد..! ✍️ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
معشوق ندیده‌ایم عاشق شده‌ایم تا سرخ‌تر از خون شقایق شده‌ایم چون تاب مصاحبت نداریم فقط در خانۀ دوست، گرم هق‌هق شده‌ایم ✅️‌ عضو کانال ‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🔥سرباز🔥 💚🍀 چند روز بعد، فاطمه و مریم با ماشین فاطمه از دانشگاه میرفتن خونه.پشت چراغ قرمز ایستاده بودن. افشین در سمت فاطمه رو باز کرد، و خواست دست فاطمه رو بگیره.فاطمه در ماشین رو محکم هل داد و به افشین خورد.افشین هم با ماشین کناری برخورد کرد و دستش درد گرفت. افشین به بیمارستان رفت و فاطمه کلانتری.دست افشین مو برداشته بود.از فاطمه شکایت کرد.نه دیه میخواست و نه رضایت میداد. فاطمه و افشین تو یکی از اتاق های کلانتری روبه روی هم نشسته بودن. مامور پلیس سعی میکرد افشین رو راضی کنه، یا خسارت بگیره، یا رضایت بده. در اتاق باز شد، و حاج محمود وارد شد.افشین پدرفاطمه رو میشناخت.شبی که حنانه رو پشت در خونه شون گذاشته بودن،دیده بودش. فاطمه تا پدرش رو دید، به احترامش ایستاد و سلام کرد.کاملا معلوم بود حاج محمود از اینکه دخترش رو همچین جایی میبینه چقدر جا خورده و نگرانه. افشین با خونسردی به رفتارهای فاطمه و پدرش دقت میکرد.فاطمه خیلی بامهربانی و محبت به پدرش نگاه میکرد و بااحترام باهاش صحبت میکرد. حاج محمود کنار فاطمه نزدیک مامور پلیس نشست و از اتفاقی که افتاده میپرسید.مامور پلیس با دست به افشین اشاره کرد و گفت: _ایشون از دختر شما شکایت کردن. حاج محمود به افشین نگاه کرد. افشین تو دلش به فاطمه حسادت میکرد که همچین پدری داره.مطمئن بود اگه اتفاق بدتر از این برای خودش یا حتی خواهرش میفتاد،پدرش به کلانتری نمیومد. نهایت کاری که میکرد وکیل شو میفرستاد.! حاج محمود از نگاه های خیره و بی شرمانه افشین تا حدی متوجه قضیه شد. حاج محمود و افشین به هم نگاه میکردن و همدیگه رو از نظر اخلاقی بررسی میکردن، که در باز شد، و پسری جوان وارد اتاق شد.افشین با دیدن پسر جوان خشکش زد. این همون آقای خوش تیپ بود، که اون شب جلوی پیتزافروشی فاطمه سوار ماشینش کرده بود.! پسرجوان نگاه گذرایی به افشین کرد، و سمت فاطمه و حاج محمود رفت. فاطمه ایستاد و بهش سلام کرد. پسرجوان با نگرانی به فاطمه نگاه میکرد و از اتفاقی که افتاده بود،میپرسید.وقتی جریان رو فهمید به افشین نگاه کرد. افشین به فاطمه خیره شده بود، تا از رفتارش بفهمه با اون پسر چه نسبتی داره.پسر جوان از اینکه افشین به فاطمه خیره نگاه میکرد عصبانی شد و خواست بره سمتش که فاطمه محکم دستشو گرفت و گفت: -داداش ولش کن. اون پسر جوان امیررضا بود. افشین خیلی تعجب کرد.فکرش هم نمیکرد هیچ خواهر و برادری رابطه شون باهم اینقدر خوب باشه،مخصوصا مذهبی ها. متوجه شد که این همه مدت درمورد فاطمه اشتباه فکر میکرد. به امیررضا خیره شد. معلوم بود چقدر خواهرش رو دوست داره و بخاطرش هرکاری میکنه،معلوم بود فاطمه براش خواهر خیلی خوبیه. یاد پویان افتاد.پویان هم دوست داشت فاطمه خواهرش باشه،یعنی دوست داشت جای این پسر باشه.افشین هم دوست داشت افسانه همچین خواهری بود براش. حالا که فهمیده بود درمورد فاطمه اشتباه کرده میخواست این موضوع رو برای همیشه فراموش کنه، ولی غرورش اجازه نمیداد سیلی هایی که فاطمه بهش زده بود جواب نده. اما نقشه دیگه ای به ذهنش رسید... .. 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خداوندا 🤲 به حق خط خط قرآن و به حق روح پاک محمدمصطفی(ص) هیچ خانه ایی غم دار هیچ مادری داغ دیده هیچ پدری شرمنده هیچ محتاجی ستم دیده هیچ بیماری درد دیده هیچ چشمی اشکبار ✨ هیچ دستی محتاج✨ هیچ دلی شکسته و هیچ خانه ایی بی نعمتت نباشه الهی آمین یا رب العالمین.🤲 🌓🌓🌓🌓 شب زیباتون خوش 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ميدانی جانم ! صبح‌ها همين كه صدایِ سوت کشیدنِ کتری رویِ اجاق را بشنوی، بویِ نانِ سنگکِ تازه‌یِ صبحِ زودِ پدر به مشامت برسد، و صدایِ صبحانه حاضر کردنِ مادر از آشپزخانه بیاید، «صبحت بخير» شده ...! 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون پراز شادی‌ 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
عادت های آدمی... - عادت های آدمی....mp3
4.41M
صبح 4 دی 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوری ات سخت شده،مثل هوای گرم تیر من ساده دل خوشم،برف ببارد به کویر 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
بی حوصله ، بی خیال فردا شده ایم با فاصله ناگزیر ، تنها شده ایم با این همه بی خوابی شب ها و فراق چندیست دچار شب یلدا شده ایم ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طلوع بهتری دارد زمستان غروب دلبری دارد زمستان کنار ابر و باد و برف و باران هوای محشری دارد زمستان 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
مشت بر دیوار و سر بر سنگ و دندان بر جگر لب فرو بستیم و راهی جز شکیبایی نبود 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
-1012982015_461113825.mp3
5.86M
🎙 🎼 نصف شب❤️ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد یارِ مهدی، عیسی بن مریم آمد بر شیعه و مسیحی، میلادِ او مبارک 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
برف دی بوسیده رد پای دیروز تو را ابر گاهی عیب پوش قصه ما می شود ✅️ ‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky