eitaa logo
کلبه ی شعر
2هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
24 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
میان خاطراتت آنچنان بر سینه میکوبم..‌. که ثابت می کند یک دست هم گاهی صدا دارد ! ❤️❤️❤️ ببین کدومش حرف دلته 🌺🌺🌺 گلچینی از بهترین شعرهای فارسی 🌺🌺🌺 ایتا. تلگرام و روبیکا 👇👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 👆👆👆👆 سروش 👇👇👇👇 http://splus.ir/shaeranehayemahkhaky 👆👆👆👆 ❤️ دوستانتونو به کانال دعوت کنید ❤️
سجاده گشودم که بخوانم غزلم را سمتی که تویی عقربه ی قبله نما رفت 🌺🌺 زدم دل را به دریا تا به شوقِ دیدن ساحل شوَم موج و به بالینش روم، آهسته آهسته 🌺🌺 مگو که پیر شدی، ذوق عاشقیت نماند شرابِ کهنه‌ی ما مستی دگر دارد... 🌺🌺 از پنجره ی رو به خیابانِ اتاقت انقدر که من خاطره دارم، تو نداری! 🌺🌺🌺 ایتا، تلگرام و روبیکا 👇👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 👆👆👆👆 سروش 👇👇👇👇 http://splus.ir/shaeranehayemahkhaky 👆👆👆👆
ز یاد بردنت ای آشنای من ، سخت است ببخش مثل تو بودن برای من سخت است مرا رها کن از این شهر غرق دود برو نفس کشیدن تو در هوای من سخت است بدون اینکه بخواهم دلیل درد توام خدا کند که نباشی بجای من ، سخت است برای آنکه مرا هیچوقت دوست نداشت چقدر شعر سرودن خدای من سخت است برای تو که خدایی ، خدای من تو بگو که استجاب کدامین دعای من سخت است؟ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
به‌ هر کس‌ میرسم‌ نام‌ تو را با ذوق‌ می گویم شبیه‌ اولین‌ تکلیف‌ یک‌ طفل‌ دبستانی 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
نشسته‌ام که دو خط عاشقانه بنویسم میان شعر فدایت کنم دل و جان را کتاب حافظ و چای و چراغ اینجا هست تو نیستی که بفهمم صدای دیوان را 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ببار زنده شود خاطرات این کوچه خراب‌تر بکنی این بنای ویران را 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
نشسته‌ام که دو خط عاشقانه بنویسم میان شعر فدایت کنم دل و جان را کتاب حافظ و چای و چراغ اینجا هست تو نیستی که بفهمم صدای دیوان را 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
بگو، عیبی ندارد، شکوه کن از عشق، طوری نیست اگر مانند من هر شب تو هم تا صبح بیداری… 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو نبین ساکت و آرام نشستم کنجی حرف ناگفته زیاد است ولی محرم نیست 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیا‌ عهدی‌ کنیم‌ امروز ‌،‌روز‌ اول‌ دیدار اگر رفتیم‌ بی‌ برگشت‌ ،اگر ماندیم‌ بی منّت‌ ... تو‌ باید‌ سهم‌ من‌ باشی‌ ،اگر معیار‌ دل‌ باشد ولی‌ دق‌ داد‌‌ تا‌ دادت‌ به‌ من‌ تقدیر‌ بی دقت... جوانی‌ رفت‌ ودرآغوش‌ تو،‌ ‌ من‌ تازه‌ فهمیدم‌ چه‌ می گویند‌ وقتی‌ می کنند‌ از زندگی‌ صحبت‌ خودت‌ شاید‌ نمی دانی‌ ‌ چه‌ کردی‌ با‌ دلم‌ اما‌... دل‌ یک‌ آدم‌ سر‌ سخت‌ را‌ بردی‌ خدا‌ قوت‌ ... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
یا گرمی یک بوسه به پیشانی من باش یا علت یک عمر پریشانی من باش با فاصله ای امن که آسیب نبینی بنشین و فقط شاهد ویرانی من باش 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‎‌‎‌ لباس بى وفایى را به دست خود تنت کردم تو را اى دوست، با مهر زیادم دشمنت کردم خیالم بود تندیسى طلا از عشق مى سازم محبت بد ترین اکسیر بود و آهنت کردم تو رفتى با خدا باشى خدا در چشم من گم شد از آن وقتى که تسبیح خودم را گردنت کردم تمام خاطراتت را همان روزى که مى رفتى به قلبم دوختم، سنجاق بر پیراهنت کردم تو تک کبریت امّیدم در اوج بى کسى بودى تو را اى عشق با امیدوارى روشنت کردم چه مى ماند به جز بى حاصلى در دست هاى من به رغم کوششى که در بدست آوردنت کردم 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
بی‌خدا بودم و بيهوده دعا می‌کردم حیف از آن خانه که بر باد بنا می‌کردم عشق می‌خواست مرا صید کند اما من برخلاف جهت آب شنا مى‌كردم شکوه‌ کردی که چرا با دگران میخندی غافلی‌ با همه تعریف تو‌ را می‌کردم توی بی‌رحم بریدی و گذشتی از من من نباید که تو را ساده رها می کردم با چه رويى پس از اين، داغ صدايت بزنم من كه يك عمر تو را عشق صدا مى كردم 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
به یاد آن کسى که چشم هایش برده جانم را تفال میزنم هر شب مَفٰاتیحُ الجَنانَم را من آن آموزگارم که سوال از عشق میپرسم ولیکن خود نمیدانم جواب امتحانم را کمى از درد ها را با بُتم گفتم مرا پس زد دریغا که خدایم هم نمى فهمد زبانم را به قدرى در میان مردم خوشبخت بدنامم که شادى لحظه اى حتى نمى گیرد نشانم را تو دریایى و من یک کشتى بى رونقِ کُهنه که هى بازیچه میگیرى غرورم ، بادبانم را شبیه قاصدک هاى رها در دشت می‌دانم لبت بر باد خواهد داد روزى دودمانم را دلم مى خواهد از یک راز کهنه پرده بردارم  امان از دست وجدانم که مى بندد دهانم را 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ز یاد بردنت ای آشنای من ، سخت است ببخش مثل تو بودن برای من سخت است مرا رها کن از این شهر غرق دود برو نفس کشیدن تو در هوای من سخت است بدون اینکه بخواهم دلیل درد توام خدا کند که نباشی بجای من ، سخت است برای آنکه مرا هیچوقت دوست نداشت چقدر شعر سرودن خدای من سخت است برای تو که خدایی ، خدای من تو بگو که استجاب کدامین دعای من سخت است؟ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
نشسته‌ام که دو خط عاشقانه بنویسم میان شعر فدایت کنم دل و جان را کتاب حافظ و چای و چراغ اینجا هست تو نیستی که بفهمم صدای دیوان را 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
كو قطره اشكى كه به پاى تو بريزم كه بمانى؟ بى اسلحه در جنگ نبودى كه بدانى چه كشيدم! 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
هم ساده دلم را برد ، هم دار و ندارم را خندید و گرفت از من آرام و قرارم را یک دکمه رها کرد و اندوه زمستان رفت در یک شب پاییزی آورد بهارم را میخواستم آن گل را پرپر نکنم خود خواست من چشم بر او بستم ، او راه فرارم را میمردم و میخندید ، میدید و نمیدیدم چشمان خمارش را ، چشمان خمارم را تا در دل هم باشیم تاوان بدی دادیم او گیره ی مویش را من ایل و تبارم را 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky