eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
625 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
193 ویدیو
13 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
((چهل سالگی))🍃🌹 چهل سال است! با کُلّ جهانِ سُلطه درگیریم چهل سال است! ما با گفتمانِ سلطه درگیریم چهل سال است می خواهند دست آموزشان باشیم! همان ایرانِ استعماریِ دیروزشان باشیم تمام جُرممان این است استقلال می خواهیم حقوقی را که دارد می شود پامال می خواهیم حسین(ع) این را به دنیا درس داده، صحبتِ من نیست مرامِ شیعه زیرِ بارِ حرف زور رفتن نیست! چهل سال است، شوخی نیست! آهن بود خم می شد همان شهریورِ پنجاه و نُه! رامِ سِتم می شد چهل سال است تنهاییم! امّا باز می جنگیم شده با دست خالی! مثل یک سرباز می جنگیم جماعت فتنه در پیش است امّا رنگ عوض کرده لباسی را که می پوشیده در این جنگ عوض کرده مبادا انقلاب ما بیفتد دستِ نامحرم مبادا اختیارِ پُستها را پَستِ نامحرم...  امام(ره) اُمّت این را گفت، چون می دید فردا را وقوع کج روی در کارهای اهل دنیا را امام آن روزها از پُوندهایِ انگلیسی گفت امام از فتنه ی آخوند های انگلیسی گفت همیشه فتنه گر با تیغ! ریشش را نمی گیرد و گرگ از  رو به رو  حُلقومِ میشَش را نمی گیرد مبدا شَک کنی مسجد رو و پامِنبری بوده! "زمانی فتنه گر قائم مقامِ رهبری بوده" خدا لعنت کند در هر لباسی هست! خائن را اگر از ذی نفوذان سیاسی هست، خائن را خدا لعنت کند! هر کس جدایی بین این مردم پدر می آورد بیرون از آدم دِینِ این مردم اساسِ فتنه یعنی؛ مردمی در گیرودارِ درد هزاران سفره ی بی نان و اَشرافِ پدر نامرد خصوصی سازی و تاراجِ قانونمندِ بیت المال دلار دولّتی! در جیب های عدّه ای دَلّال که نَم نَم! اعتراضات و صدای کارگرها را... به جریانات پُشتِ مرز، پایِ کارگرها را... و بعدش مشکلاتِ مملکت را گردنِ سیّد و هر جایی که تصمیمی غلط را... گردنِ سیّد نمی بینید مُصحف را که رویِ نیزه ها رفته اگر غفلت کنید! اسلام برباد فنا رفته بروز فتنه یعنی صورتِ خیسِ پدر از شرم و فرزند فلان مسئول، رویِ مُبلمان چَرم نه! آقا زاده اینها نیستند اینها لَجن هستند و آقا زاده هایِ واقعی لایِ کفن هستند شهیدانی که زیر پای شهر آرام خوابیدند برای اَجنبی یک استخوان باشند، تهدیدند! تمامِ غُصّه ی  ما دیدن اینهاست ای قاضی قلم بردار! حالا  ظهر عاشوراست ای قاضی صدای اعتراضِ مردم از فقر و گرانی نیست زبانِ انقلابم! شعرهایم روضه خوانی نیست شبیه یک نفر که تشنه است و آب می خواهد به قرآن مجید! این مملکت نَوّاب می خواهد از آن نسلی که با چاقو گلویِ کسروی ها را جوانانی که لرزاندند! پُشتِ کوه دنیا را ترور بد، جنگ بد، افراط و اقدام چریکی بد قبول آقای روشن فکر! کُلّاً غیرِ قانون رَد ولی تویِ کدامین اصل قانون جُرم آزاد است دهانت را ببند! آفت بجان باغ افتاده ست نمی بینی که مُشتی راهزن قَطعِ طُرُق کردند مناصِب را سیاسیّون بی غیرت قُرُق کردند چه کیفی می دهد اعدام در میدان آزادی عدالتخانه ی اسلام، در میدان آزادی قلم بردار قاضی! کاسه های صبر سر رفته نگویی خون فرزندانِ این ملّت هَدر رفته طناب دار را بردار! تا فریاد شادی را... بِده حکم قصاصِ مُفسدین اقتصادی را که شاهد باشی از اجرای دین تکبیر می گویند ببینی! از خوشی  مستضعفین تکبیر میگویند شدیداً خواستار انقلابی از درون  هستیم علی فرمان بده! آماده ی این آزمون هستیم 💠 💠 @shaeranehowzavi
۱ بهمن ۱۴۰۱
🍃🌹 سبز و سفید و سرخ رنگ ها برای یک جانباز یادآور مشتی قرص اند که اگر آن ها را نخورد جوری مرگ بر آمریکا مرگ بر شوروی می گوید که همسایه ها به پلیس زنگ بزنند گارد ریاست جمهوری از سمت چپ پهلو گرفته است ضامن اولین گلدان دم دستش را می کِشد آخرین گلدان جهیزیه را پرت نکرده که همسرش از پشت به او خنجر می زند پرستار اورژانس دستهایش را می بندد اسارت برایش مایه ی شرمندگی است خدا هیچ رزمنده ای را شرمنده ی امام نکند پزشک برایش نسخه می نویسد هر شش ساعت هر هشت ساعت هر دوازده ساعت از پذیرش قطع نامه با خبر نشود 💠 💠 @shaeranehowzavi
۱ بهمن ۱۴۰۱
🍃🌹 هرچند که غافل از تو بودم هردم هرچند که خانۀ تو را گم کردم هر سو رفتم نشانه‌ای بود از تو آغوش گشوده‌ای مگر برگردم 💠 💠 @shaeranehowzavi
۱ بهمن ۱۴۰۱
🍃🌹 عشق یعنی بَری از غفلتِ خودخواهی شو هجرت از خود کن و سرچشمه‌ی آگاهی شو به تمنّای تو دریاست همه‌تن آغوش از خودت کوچ کن و رود شو و راهی شو محضِ خورشید شدن ذرّه‌ای از خویش برآ قد بکش، دلزده از این‌همه کوتاهی شو قرن‌ها فاصله است از رمضان تا رمضان کاروان می‌گذرد... بیرقِ همراهی شو نکند خواب بمانی... نَفَسَت یخ بزند گرم از سوزِ مناجاتِ سحرگاهی شو روزه یعنی که بمیر از طلبِ هر چه جز او روز و شب تشنه‌ی انوارِ هواللّهی شو زردروییت شود آینه‌ی خطّ نگار قلمِ حضرتِ حق را ورقِ کاهی شو در دلِ برکه‌ی حق تا تپشی مهلت هست از شدن خسته نشو، ماه نشد ماهی شو چند گویم به تو هر لحظه که این شو یا آن آنِ او باش، برو هر چه که می‌خواهی شو 💠 💠 @shaeranehowzavi
۱ بهمن ۱۴۰۱
🍃🌹 ما دانش آموزان‌ نسلِ انقلابیم از یک تبار و مکتبیم از یک‌ کتابیم سرلوحه‌ی ما عشق و بیداری‌ست آری از دشمن این خاک بیزاری‌ست آری این‌ انقلاب از برکتِ خون شهیداست این‌خاک تا دنیاست دنیا، روسپیداست آینده‌داران امیدیم و تلاشیم بیزار از بی‌حرمتی و اغتشاشیم در انتظارِ جمعه‌ی دیدار عشقیم سربازهای کوچک سردار عشقیم ما بارها از پیرمان یاری گرفتیم از حاج‌ قاسم درسِ بیداری گرفتیم مولای ما فرمانده‌ی دل‌ها و جان‌هاست نامش دَمادَم در دل و رویِ زبان‌هاست اَمرش همیشه بهترین فصل‌الخطاب‌است مکرِ تمام دشمنان را او جواب‌است دستِ خدا با او همیشه بر سرِ ماست این آفتابِ با بصیرت رهبرِ ماست مولای ما عشق‌است و ما هم یارِ عشقیم تا لحظه‌ی موعود پرچم‌دارِ عشقیم از ما نمی‌بینید جز شور و شهامت ما ملتِ عشقیم و ایثار و شهادت ما در همین خاک‌ مطهر پا‌گرفتیم درسِ حجاب از حضرت زهرا(س)گرفتیم آه ای وطن! هرگز‌ نبینم‌ ماتمت را هر کس به آتش می‌کشاند پرچمت را از جمعِ ما دلدادگان‌ هرگز‌ نبوده‌ست آن‌که شعارِ کینه‌ورزی را سروده‌ست ما نسلِ ایثاریم نسلِ حاج قاسم نسلِ غیور شیرمردانِ مقاوم ما یار مولائیم و سربازان این‌خاک بیگانه با هر دشمنِ مایوسِ هتّاک دلبسته‌ی یارِ خراسانی‌ست ایران آری، جدا از هرچه ویرانی‌ست ایران دل‌های ما چون‌ چشمه‌ی زمزم زلال‌است ویرانیِ این خاک یک امر محال‌است مقصد اگر دریاست باید رود باشیم چشم‌‌انتظارِ جمعه‌ی موعود باشیم 💠 💠 @shaeranehowzavi
۱ بهمن ۱۴۰۱
حضرت امّ کلثوم🍃🌹 تمام همهمه‌ها غرق در سکوت شدند صدای گریۀ او شهر را تکان می‌داد میان قوم عرب یک نسب‌شناس نبود؟ شکوه خطبه علی را فقط نشان می‌داد نگاه کرد به تسبیح خواهرش زینب که این حماسه به او قدرت بیان می‌داد کلام دختر نهج‌البلاغه نافذ بود و درس مردی و غیرت به کوفیان می‌داد خطاب کرد: «شما تا ابد دو رو بودید، اگر خدا به شما عمر جاودان می‌داد به پاس این همه مدّت که دم تکان دادید خلیفه کاش همان‌قدر استخوان می‌داد در این معامله، کوفی سفیه بود، سفیه! که دین خویش نفهمیده رایگان می‌داد نشسته‌اید سر سفرۀ حرام آن‌قدر که نامه‌های شما نیز بوی نان می‌داد و رودهای روان را بر آن کسی بستید که اذن بارش باران به آسمان می‌داد شما به نام محمّد چقدر می‌کشتید خدا اگر به علی همچنان جوان می‌داد» و کاش خطبۀ او تا همیشه جاری بود و کاش گریه کمی بیشتر امان می‌داد . 💠 بخشی از خطبۀ حضرت ام کلثوم(علیهاالسلام) در کوفه: «یا اَهلَ الکوفَةِ! سوئَةً لَکُم مالَکُم خَذَلتُم حُسَیناً وَ قَتَلتُموهُ وَ انتَهَبتُم اَموالَهُ وَ وَرِثتُموهُ وَ سَبَبتُم نِسائَهُ وَ بَکَیتُموهُ فُتُّباً لَکُم وَ سُحقاً...» 💠 💠 @shaeranehowzavi
۲ بهمن ۱۴۰۱
آینه🍃🌹 همین که دختر شیر است و خواهر شیر است بدیهی است بیانش شبیه شمشیر است برای شیرزن عصر خود شدن کافی‌است همین که خون علی در رگش سرازیر است ظهور دیگری از فاطمه‌ست وقتی که برابرش همه‌ی فتنه‌ها زمین‌گیر است محال بوده که با کفر همنشین باشد کسی که آینه‌ی آیه‌های تطهیر است اگر اسیر خطابش کنم زبانم لال... که شیر شیر بماند اگر به زنجیر است هزار داغ به جانش نشست در یک روز عجیب نیست اگر در جوانی‌اش پیر است برای از نفس افتادنش همین کافی‌است که روبروش سری روی نیزه تصویر است. 💠 💠 @shaeranehowzavi
۲ بهمن ۱۴۰۱
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده گزند مباد سلامت همه آفاق در سلامت توست به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد جمال صورت و معنی ز امن صحت توست که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد در این چمن چو درآید خزان به یغمایی رهش به سرو سهی قامت بلند مباد در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند بر آتش تو به جز جان او سپند مباد شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد 💠 💠 @shaeranehowzavi
۲ بهمن ۱۴۰۱
🍃🌹 چه سرهایی که بالا می‌رود از دار، با سکه گره خورده‌ست تاریخ بشر انگار با سکه از این شایسته سالاری نباید هیچ حیران شد اگر سلطان جنگل می شود، کفتار با سکه نباید انتظار مهربانی از طبیبان داشت در آن شهری که درمان می‌شود بیمار با سکه چگونه می‌شود از عشقِ شیرین گفت با فرهاد که می‌سنجد عیار عشق را دلدار با سکه حنای شعرهایش تا ابد بی‌رنگ بی‌رنگ است که مزدش را گرفته شاعرِ دربار با سکه ملالی نیست ساعتها اگر برعکس می چرخند که گاهی هم مربع می‌کشد پرگار با سکه بهای سکه بالا رفته اما کور می‌خوانند علی را کی تبادل می کند عمّار ، با سکه 💠 💠 @shaeranehowzavi
۲ بهمن ۱۴۰۱
🌹🍀 رسیده ماه رجب در سرم هوای مدینه نوشته اند دوباره مرا گدای مدینه . گرفته است بهانه دلم برای مدینه فدای چار امام گره گشای مدینه . کبوتر دل من تا بقیع گشته مسافر سلام مقصد پنجم ! سلام حضرت باقر . نبود این دل ما حیدری اگر تو نبودی نبود روزی ما نوکری اگر تو نبودی . نداشت دین خدا لشکری اگر تو نبودی نداشت جسم تشیّع سری اگر تو نبودی . بزرگ و کوچک ما زیر دین راه نجاتت غلام حیدر و زهرا شدیم با زحماتت . تویی همان که پیمبر رسانده است سلامت تویی که درک خلایق نمی رسد به مقامت . شبیه زینب کبری حماسه داشت کلامت شده است منبر روضه حیات بخش ز نامت . همیشه کرده حدیث تو گرم روضه ما را نتیجه های تلاش توایم و صادقت آقا . امام پنجم عالم ، امید پنج تنی تو بزرگ تر ز تمام تصورات منی تو . فدای عزم بلندت ، امام بت شکنی تو خودت بگو بنویسم حسین یا حسنی تو . تویی که وارث جمع فضائل حسنینی امام امتی و میوه ی دل حسنینی . همیشه مثل حسن بود عادت تو کرامت زبانزد است در عالم همیشه جود و عطایت . بزرگواری و دارد فقیر پیش تو حُرمت و در مرام شما نیست دین به غیر محبت . تو و کرم ، تو و بخشش ، تو و عطای فراوان همیشه لطف تو آقا شده است شامل مهمان . تویی که حاصل عمرت همه معارف دین است به زیر پرچمت آقا کسی که سایه نشین است . به دست او رگ خواب همه زمان و زمین است بقیع بی حرمت هم بهشت اهل یقین است . به رغم خواسته ی منکران اصل ولایت حرم نداشتنت هم نکرد کم ز مقامت . تو یادگار شهید غروب حادثه هایی تو در تمامی حالات ، یاد کرببلایی . ز کودکیت تو دلتنگ سیدالشهدایی تو داغدار امامِ مُرَمِّلٌ بِدِمایی . چهار سالگی ات را نمی بری دمی از یاد رقیه بین خرابه جلوی چشم تو جان داد https://eitaa.com/shaeranehowzavi/506
۲ بهمن ۱۴۰۱