🦋
#یکصد_سالگی_حوزه
🔰شعری ناقابل در رسای این بانوی عظیمالشان عالِم حوزه علمیه بانوان:
بانوی مجتهده آه از جهاد شما
از اعتلای شما، از اجتهاد شما
ای زن که مثل تو را دیگر ندیده کسی
دلتنگتان شده است دارالعباد شما
بانوی پاکِ امین! در حجرههای امان
درسی گرفتهام از هر اعتقاد شما
خط کتاب شما بر حلقهی علماست
بر نیزهی شهداست نقش ِ مداد شما
این یا کریم غریب روی منارهی شهر
چیزی نخوانده به جز درس ِ معاد شما
بانوی مجتهده! دستم به دامنتان
امشب گشوده اگر بابالمراد شما
#مهتا_صانعی
#مجتهده_بانو_امین
@shaeranehowzavi
هر پنجره در مدرسهها مات شماست
بیدار، شبستان به حکایات شماست
این مکتب باقرالعلوم است اگر
هر خشت، منقش به روایات شماست
🥀🥀🥀
لبخند تو یک گل از گلستان خداست
ابروی تو محراب شبستان خداست
ایات خدا به خط ابروی شما
دیوار نگارهی دبستان خداست
#مهتا_صانعی
#شهادت_امام_محمد_باقر علیهالسلام
@shaeranehowzavi
با سایه نشستم و سحر میآمد
از چشم تو شعر مختصر میآمد
تو زمرمه کردی و دلم سوخت دگر
از لهجهات آتشی دگر میآمد
#مهتا_صانعی
@shaeranehowzavi
تا قیامت این میدان جای مرد میدان است
تا قیامت این لبخند بر لب شهیدان است
تا ابد در این کشور راه جبههها باز است
تا قیامت این پیکر روی دوش ایران است
#مهتا_صانعی
#مرگ_بر_اسرائیل
#یا_لثارات_الحسین
@shaeranehowzavi
گویا زمان آنجا به هم خورد
صبح و سحر با هم درآمد
احساس می.کردی که آن روز
شمس و قمر با هم درآمد
انجا در آن صحرای سوزان
نور عجیبی میدرخشید
بار گناه کاروان را
گویا خدا یکباره بخشید
در آن غدیرخم گمانم
چیزی که میجوشید مِی بود
دست علی پایین نیامد
چون جام کوثر دست وی بود
خورشید با لبخندهی مهر
از حال خود با ماه میگفت
آنجا رسولالله باید
وصف ولیالله میگفت
جبریل اگر کاری نمیکرد
آیات اگر نازل نمیشد
کار نبی پایان نمییافت
دین خدا کامل نمیشد
اما خدا را شکر دیدیم
آیات حق نازل شد آن روز
کار نبی پایان گرفت و
دین خدا کامل شد آن روز
#مهتا_صانعی
#غدیرخم
#امیرالمؤمنینحیدر
@shaeranehowzavi
هدایت شده از 🦋 درواژه 🦋
از واژههای نثر تا شعر
مهتا صانعی
🦋
این شیرزن از تبار من ایل من است
دامن دامن مرغ ابابیل من است
انگشت اشاره اش به چشم دشمن
پرتابگر موشک سجیل من است
#مهتا_صانعی
#ایرانِمن
#بانوی_مجاهد
@darvazhe
تا قیامت این میدان جای مرد میدان است
تا قیامت این لبخند بر لب شهیدان است
تا ابد در این کشور راه جبههها باز است
تا قیامت این پیکر روی دوش ایران است
همصدای هم گفتیم پابهپای هم رفتیم
حرف، حرف ِ ایثار و راه، راهِ ایمان است
میروند اگر یاران، دستهدسته سرداران
راه کربلا باز و گنبدش نمایان است
بندِ گریه واکردن، عید را عزا کردن
مِیل، میل ابلیس و کار، کار شیطان است
ریخت زهرِ کیناش را، آتشِ کمیناش را
او که در میان ما حاضر است و پنهان است
همچنان که میجنگم، گاهی از دل تنگم
غصههای پنهان میهنم نمایان است
تا قیامت این اندوه روی قلب ما مردم
بر لبانمان اما نغمهی بهاران است
#مهتا_صانعی
#مکتبمامکتباسلاماست
@shaeranehowzavi
دلداری و دلگرمی میهن با تو
تصویر شکوه و غیرتِ زن با تو
با مشت عقبراندن دشمن با ما
انگشت نماکردن دشمن با تو
#مهتا_صانعی
#زن_مسلمان_ایرانی
#شیرزن_ایرانی
@shaeranehowzavi
هدایت شده از 🦋 درواژه 🦋
از واژههای نثر تا شعر
مهتا صانعی
🦋
در هستهی یک اتم قیامت دیدی
از شاخهی علم لالهات را چیدی
سردارِ بدون پادگان و درجه
در قعر زمین برای ما جنگیدی
#مهتا_صانعی
#شهدای_هستهای
@darvazhe
بر خط شده ارتش خدایی
صف بسته سپاه کربلایی
لعنت به تو شمر صهیونیستی
یا بر تو یزید مو طلایی
#مهتا_صانعی
@shaeranehowzavi
27.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖌ترجیع بند اربعین
زدم به راه و کردهام هوای تو
به شوق و شور و جذبه و صفای تو
به تشنگی قسم ، قسم به خستگی
زلالتر ندیدم از هوای تو
پیاده از پیادگان جلو زدن
به یک اشاره کشف ماجرای تو
کنارهای گرفته است و میدود
میانه دار ِ روضةالصفای تو
گرفته چادر نسیم بوی خون
هوای گریه کردهام برای تو
قسم به رنگ تیره رنگ روسری
گره زدم به تکیهی عزای تو
قسم به زخم پشت پای عاشقان
که ناله میکنند در قفای تو
قسم به موکبی که کاسه بشکند
به پای ساقیِ گره گشای تو
دوباره میرسم نفس نفس زنان
به اولین مناره در منای تو
نثار تو اگر دلم اسیر شد
اگر سرم بلند شد فدای تو
پیادهام به راه زخم و درد و غم
قدم قدم قدم قدم قدم قدم
دل است و میدود به جستجوی تو
سر است و میزنم به خاک کوی تو
نسیم غربت است و میکشاندم
به دشتِ کربلا فقط به بوی تو
پیاده راهِ اربعین و عاشقان
که پا برهنه میدوند سوی تو
همین که بشنوم نوای نینوا
مرا نشاندهاند روبروی تو
هوای گرم و راه دور و... العطش!
کجاست تا بنوشم از سبوی تو
چرا شفق به رنگ خون درآمده
مگر پریده است رنگ و روی تو
لب تو ناز تشنگی نمیکشد
چه رودخانهایست آبروی تو
کشیده حسرت تو را نفس نفس
دلم گرفته دَم در آرزوی تو
پیاده ام به راه زخم و درد و غم
قدم قدم قدم قدم قدم قدم
#مهتا_صانعی
#اربعین_حسینی
@shaeranehowzavi
چه دود بلندی اگر آه ماست
چه عطر بلندی اگر خاک توست
چه داغی که بر سینه ی گرم ما
چه خونی که بر صحنه ی پاک توست
چهل روز از آن روز خونین گذشت
که طوفان، گل ِ خنده ات را گشود
که در لاله زار خدا دست شوق
رخ ِ پاک تابنده ات را گشود
چهل روز از آن صبح و ظهر و غروب
که رخسار خورشید، در خون نشست
ز هر گوشه باد بلایی وزید
غباری بر آن روی گلگون نشست
چهل روز رد شد از آن ماجرا
که در خون خود غلت می زد فرات
از آن اربعین تا به این اربعین
چه ها رفته بر عرصه ی کربلات
چه خونی ست می جوشد از خاک تو
بر این پهنه ی خشک صحرا هنوز
سرت روی نیزه ست مولای من
تنت بر زمین است آقا هنوز
منم این که دارم قدم می زنم
به راه تو و از تو دم می زنم
که با واژه ی سبز و سرخ و سیاه
بر این صفحه دارم قلم می زنم
لبم تشنه و کربلا پیش روست
دلم خسته و در دلم آرزوست
عجب راه دور تو پر گرد و خاک
عجب خاک کوی تو خوش عطر و بوست
#مهتا_صانعی
#اربعین_حسینی
@shaeranehowzavi