من آن رودم که بر رخساره از دریا نشان دارم
ببین از شور لبریزم که شوقی بیکران دارم
نه از دریا گریزانم نه پابند بیابانم
که از یاران بارانم خبر از آسمان دارم
اگر پاییزم و سردم اگر آیینه دردم
امید زندگی دارم به قدری که توان دارم
جهانی را بگیر از من، ولی تنهایی ام را نه
که در این خلوت خاموش خود شور جهان دارم
به شهرت کی فروشم گوشه تنهایی خود را
پر از فقرم چه کاری با دکان این و آن دارم
نگاهم روزه دار است و رضایم روزی حق را
غلام شاه مردانم کجا اندوه نان دارم
امیر مردم شهرم به الطاف امین الله
که از آیین ایشان است ایمان، در امان دارم
زمان رو به سرازیری زمین لبریز درگیری
مرا هرگز هراسی نیست، یاری مهربان دارم
هجوم هجمهها هرگز مرا از پا نیندازد
که ایمان بر ظهور حضرت صاحب زمان دارم
چنان شیرین شده کامم ز شهد نام آن خسرو
که شوری در زمین دل به شوق جمکران دارم
نگاه لطف او بوده همیشه شامل حالم
که از الطاف چشمش بود اگر طبعی روان دارم
مخواه از من که بیش از این برایت راز دل گویم
بماند آنچه با مولای عالم در میان دارم
#رضا_رحیمی_عنبران
#رحلت_جانسوز_رسول_اکرم صلیاللهعلیهوآله
@shaeranehowzavi