eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
629 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
167 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
در راه حسین بن علی می مانیم خیبرشکنیم و باز می فهمانیم: مارا سر دشمنی با صهیون است از روز ازل برادر لبنانیم @shaeranehowzavi
‌ 🌷شهادت سید مقاومت امروز که آسمان به‌یک‌باره گریست گفتم با خود که گریه‌اش عادی نیست آمد خبر شهادت نصرالله او رفت و مقاومت کماکان باقی است @shaeranehowzavi
‌ 🌷سلام ما را برسان در سینه‌ام از داغ غمت شد طوفان خالی نشد ابر دیده‌ام از باران ای سید ما، به حاج‌قاسم امشب در عرش برین سلام ما را برسان @shaeranehowzavi
در غم مرد خدا دل بی‌هوا آتش گرفت زیر بمب اشقیا مرد خدا آتش گرفت اربا اربا گشته سید در مصاف اهرمن زیر انبوه جفا او پربلا آتش گرفت زیر لب دارد زمین وآسمان آوای غم رهبر حزب خدا هم بی‌صدا آتش گرفت جان پر مهر و وفا گشته فدای دین حق عاشق سیدعلی موج وفا آتش گرفت از زمین و آسمان خون می چکد در هجر او در مسیر بندگی بی ادعا آتش گرفت مثل قاسم زیر باران عداوت شد شهید عاشق خون خدا ذوب ولا آتش کرفت رهبری موج عطش سوی حسین فاطمه (س) پاره پیکر بر حریم کبریا آتش گرفت می زند بر سینه و بر سر مجاهد بیکران دست صهیون جفا عبد خدا آتش گرفت غم گرفته قلب و جان سالکان کوی نور در غم مردخدا دل بیهوا آتش گرفت گرچه گشته پیکرش زخمی به دست دشمنان در مسیر عاشقی غرق لقا آتش گرفت @shaeranehowzavi
چون لاله در بهار بر می گردی گل کرده و بیشمار برمی گردی همراه عماد و حاج قاسم روزی در دولت سبز یار بر می گردی @shaeranehowzavi
🌹 در سنگر و صخره ریشه‌ی کوه است کشتی‌سوار حضرت نوح است بگذار اتفاق بیفتد این جفت روی طاق بیفتد این آشتی به نیّت جنگ است نوزاد این قبیله پلنگ است ای قصه‌گوی خواب نرفتن عطشان پیِ سراب نرفتن ای لحظه‌ات مناسب فردا یک چشمه‌‌ات اشاره‌ی فردا جادو نواز! پنجه‌ی تردست لاجرعه سرکشیده‌ی سرمست این رختِ رفتن است به تن کن سرخ است این قواره کفن کن ملای روم و بلخ بگوید این کهنه را به تلخ بگوید اما تو ای شهیدِ خدایی از مولوی نپرس کجایی ای بر مزار خویش نشسته ای خونِ رفته از تنِ خسته در کوچه جز تو مرگ کجا بود جز درد عشق درد کجا بود دریای سرخ آب ندارد جوی جنون شتاب ندارد داروغه کو که مست بگیرد پیک تو را به دست بگیرد دستت نشانه گرفته به بندت شَهپر شکسته بامِ بلندت پیری کجا و شور جوانی وقتی تو ناقه را بدوانی تیغی که در مصاف سنان بود حرفی که بود و زیر زبان بود نشکسته است تا تو برویی ناگفته ماند تا تو بگویی @ashareamirhosienhedayati