"شهید آمد"🍃
پس از چندین و چندین سال آمد پیکرش تازه
نگاهش از طراوت خیستر، بال و پرش تازه
تنش عطر تشّهد دارد و انگار میروید
به لبها ورد و تسبیح نماز آخرش تازه
نپوسیده به پیشانی او سربند «یازهرا»
به روی لب تو گویی ذکر حیدرحیدرش تازه
من و تو زندگانِ مرده و پوسیدهایم، اما
یکی برگشته از میدان که جسم پرپرش تازه
چه معصومانه لبخندیست بر لبهای او، گویی
که میخندد به روی مادرِ غمپرورش تازه
و مادر در بغل او را کشیده نوحه میخواند
به میدان آمده گویی علیِّ اکبرش تازه
دل بیباورانِ خاک هرگز میکند باور
پس از چندین و چندین سال مردی باورش تازه؟!...
#محمدرضا_ترکی
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
خانۀ عنکبوت
از رخوت یک سکوت هم سستتر است
از سایۀ یک سقوط هم سستتر است
میگفت که کوهم و....خلایق دیدند
از خانۀ عنکبوت هم سستتر است!
#محمدرضا_ترکی
#انَّ_اوهن_البیوت_لبیت_العنکبوت
#طوفان_الاقصی
@shaeranehowzavi
نام جاودانه
یک ناوگان کاغذی از شهر خوابها
از بندر دروغ و دیار نقابها
لنگر کشید و عازم دریای فارس شد
از باد، بادبانش؛ از آتش طنابها
با این خیال خام که خورشیدِ بخت اوست
همواره بیغروبترین آفتابها
آمد به سوی عرصۀ سیمرغ آن مگس
در وسعتی که ریخته پرّ عقابها
آنجا که از مهابت رستم شکسته است
رنگینکمان هیبت افراسیابها
نقشی تباه مانده از آن ناو کاغذی
بر موجخیز وحشی طوفان بر آبها
::
نام تو ای رئیسعلی جاودانه ماند
بر سطر سطر خاطرهها و کتابها
#محمدرضا_ترکی
#شهید_رئیسعلی_دلواری
@shaeranehowzavi