"بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران"
شام بلاست امروز، روزِ وداعِ جانان
با عرشیان بگویید احوال شام دردم
تا بر دلم نشیند تسکین هجر خوبان
هر گوشه از جهان را جودش فرا گرفته
با حرز اوست دنیا، ایمن ز شر شیطان
زهرجفا که ریزد بر جام عشق، همسر
"باقی نمیتوان گفت الاّ به غمگساران"
ای منتظِر نشستی با واژههای سعدی
از داغ مینویسی، بهر جوادِ سلطان
داغ امام و جام و زهر و جفا و کشتن
تا منتقَم نیاید، هرگز مباد پایان
#پریسا_صالحی
#منتظِر_هیدجی
#یاجوادالائمه_ادرکنی🥀
@shaeranehowzavi
به سفر میروی و صحن و سرای عرفات...
شده چون حلقهی در دست به دامان شما
اشک مهمان وداعت شده امروز، حسین!
آمدی اذن بگیری، بروی کرب و بلا؟
مات مانده است زمین از عطش رفتنتان؛
که به قربانی حق، شیوهی مستانه چرا؟؟
"کربلا کعبهی دلهاست، خدا میداند"
و تو میدانی و اینگونه نشستی به دعا!
حجتان حاجی قربان شده! مقبول شده
جام وصل است که با شهد شهادت آقا
آمده تا که به وصلت برساند این بار
به سفر میروی ای شاه شهیدان منا...
بارِ این بارِ سفر قصد ندارد که حسین
دست خالی برود از پس دیدار خدا...
#پریسا_صالحی
#منتظِر
#عرفه
#عید_قربان
@shaeranehowzavi
🏴🏴🏴
نزدیک صبح...
از فتنهی سگهای یهودی که بجویی
فرعون زمان بینی و خونهای فراوان
یک روز فلسطین و عزا لحظه به لحظه!
یک روز دگر حزب خدا، کشته به لبنان!
طوفانکه شد و مسجدالاقصی به تبافتاد
آزادهدلان داعیهی حق طلبیدند
شیطان بزرگ و سگصهیونی از این ترس
بر حذف حقیقت ز جهان نقشه کشیدند
در بیتلَحَم، نابلُسُ و غزه و حیفا
یک کربوبلای عطش و اشک به پا شد
چون حزب خدا وارد میدان شد و جنگید
نوبت به قیامت به تن حزب خدا شد
آنکس که علی نور رهش بود، حسن بود؛
او سید حق بود و چون کوه مقاوم
از ترس همین کوه، به اندازهی یک کوه
بمب سگ صهیون به سرش ریخت ملایم!
این فتنه کماکان پی خونهاست ولیکن
ما گوش به فرمان ولی، کوه نشانیم
لبنان و فلسطین و یمن خط شکنانند
یک لحظه از این خطشکنان، جای نمانیم
بیدارتر از پیش، ز فرعون نهراسیم
ما موسویانیم که مستان الستیم
تاجان بهلب و تابوتوان، در تَن ما هست
در راه ولی، جاهدِ کفار نشستیم
نزدیک به صبحیم و شهادت، هدف ماست
دیریست که از فتنهی صهیون به عزاییم
چشمان جهان، خیز گرفتهاست به این سو
ما منتظرِ منتَقَمِ آل عباییم...
#پریسا_صالحی
#منتظِر_هیدجی
@shaeranehowzavi