eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
629 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
167 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌺🌺🌺 ما زیارت نامه می خوانیم از بهر امید پای یاریِّ تو می مانیم از بهر امید در میان هر غمی یاد تو غوغا می کند زنده در امواج طوفانیم از بهر امید گوشه ی چشم تو هرجایی بتابد محشر است در زمان فتنه زندانیم...از بهر امید ای بهار آسمانی کاش نازل می شدی زخمیِ سوز زمستانیم...از بهر امید ابر غیبت نیست چیزی غیر گَرد معصیت ما گدای نور ایمانیم....از بهر امید.... یا ابانا...یا ابانا...خون به قلبت کرده ایم ای پدر محتاج احسانیم....از بهر امید بی کسی بدتر از این دوری نامعلوم و تلخ؟ ما زیارت نامه می خوانیم از بهر امید @shaeranehowzavi
🌺🌺🌺🌺 من صخره‌ام که درد مرا خرد کرده است این باد هرزه گرد مرا خرد کرده است در بر کشیده اند پریشانی مرا خط می‌زنند صفحه‌ی پیشانی مرا ساحل چقدر دور کرانه چقدر دور قید زمان چقدر ؟ زمانه چقدر دور قید زمان بزرگترین موانع است دنیا به درک غیبت خورشید قانع است بامن بگو که چشم تو دریای من کجاست؟ در موج‌کوب ساحل توجای من کجاست؟ این انتظار تلخ به جایی نمی‌رسد این ناخدا به هیچ خدایی نمی‌رسد تا چشم کار میکند اینجا فقط غم است اینجا جهنم است برایم جهنم است دنیای ننگ پر شده از دشنه‌ی ستیز اصرار می‌کنم که درین عصر برنخیز ما ظاهراً فراق تو را زار می‌زنیم اندوه و اشتیاق تو را زار می‌زنیم اما مرام گردنه گیران فراق نیست دیگر برای آمدنت اشتیاق نیست ما شاعران بی سر و بی‌دست کیستیم؟ هرگز رفیق راه قیام تو نیستیم ما تاجران شعر تو را سود برده‌‌ایم "ای غایب از نظر به خدایت سپرده‌ایم" خون غروب ریخته در شیشه‌ی طلوع خورشید ناپدید در اندیشه‌ی طلوع در این شب فراق به راهت نشسته‌ایم در کوچه‌ی چراغ به راهت نشسته‌ایم دیگر کسی به رد عبورت نمی‌رسد این ظلمت شبانه به نورت نمی‌رسد ما بی تو آه ! جان و جهان را نخواستیم این شهر خالی از هیجان را نخواستیم بوی خیانت از در و دیوار می‌رسد این کربلاست اینکه به تکرار می‌رسد ای مرد - ای برادر اکنون آفتاب - در کربلا نریخت مگر خون آفتاب ؟ بوی فریب می‌دهد اینجا سلاممان خنجر کشیده‌ایم برایت تماممان ای مرد سال‌هاست غریبانه می‌روی با کوله بار دغدغه بر شانه می‌روی ای مرد ای برادر هابیل دور باش از دشنه های این‌همه قابیل دور باش ای حسرت رها شده در کیسه‌های شهر رؤیای آسمانی قدیسه‌های شهر گفتی که می‌رسی ولی از راه آسمان با سفره‌ای عدالت و با کیسه‌های نان تا کی به این امید به پایت بایستند ؟ مردم گرسنه‌اند به یاد تو نیستند وا مانده است در تب این راه پایشان سر باز کرده است همه زخم هایشان این حسرت و حماسه به جایی نمی‌رسد دستان استغاثه به جایی نمی‌رسد این دست‌ها به قبضه‌ی شمشیر شد نیا ! دیگر برای آمدنت دیر شد نیا ! دنیای ننگ پر شده از دشنه‌ی ستیز اصرارمیکنم که دراین عصربرنخیز! @shaeranehowzavi
السلام علیک یا صاحب‌الزمان🌺 بی عشق تو با مرده چه فرقی داریم؟! با آدم افسرده چه فرقی داریم؟! مولا مددی کن از زمین برخیزیم با طفل زمین خورده چه فرقی داریم @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 تاخیر برای دیدنت جان فرساست هر روز از این غصه دلم عاشوراست نگذار بگویند به من این را : او_ جامانده ای از زیارت کرب‌وبلاست @shaeranehowzavi