eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
627 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
168 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
سه ساله‌ام، ولی خمیده مو سپیدم سه ساله‌ام، به جز غم و محن ندیدم پر آبله است پای من ز کین عدوان شکسته بالهای من، ز کینه‌جویان شبیه مادرت شدم، قدم خمیده سه ساله مو سپید کی، کجا،که دیده میان دشت بی‌کسم، عمو کجایی اسیر ظلم کرکسم، عمو کجایی ستاره‌ها، خبر ز عمه‌ام ندارید؟ برای غصه‌های من، کمی ببارید محله‌ی یهودی و خرابه‌ی شام چقدر حرف آتشین رسید از بام جسارت و کنیزی و دل کبابم دلم گرفته ای پدر، بده جوابم بیا مرا ببر دگر، بیا پدرجان رقیه گشته دربدر، بیا پدرجان @shaeranehowzavi
کل دهه را گریست چون ابر بهار از روضه ی غزه بود بد جور شکار جز گریه نیاموخته بود از نهضت این است مرام شیعیان سکولار @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صدا شدی و صدایت هزار واحه سفر کرد هزار معرکه دید و هزار کوفه خطر کرد صدا شدی و صدا از گلو بریده برآمد صدا شدی و صدا در سکوت تیغ اثر کرد به نیزه تکیه زد، از راه‌ مستقیم سخن گفت سوار باد شد، از کوچه‌های فتنه گذر کرد صدات خیمه به خیمه، صدات خانه به خانه گذشت و سینه‌زنان را برای روضه خبر کرد صدات بیرق هل من معین به بام شفق زد صدات یک‌تنه شب را به خون کشاند و سحر کرد صدات در همه‌جا، در تمام پهنهٔ تاریخ درون بتکده‌ها چرخ خورد و کار تبر کرد به داد کوخ‌نشیان رسید و سنگ بنا شد بنای کاخ ستم را به لحظه زیر و زبر کرد و هرکجا که شهیدی… صدات در جریان بود و هرکجا که یزیدی… صدات سینه سپر کرد و هرکجا که به بن‌بست خورد راه تکامل صدات معجزهٔ تازه‌ای برای بشر کرد صدا شدی و صدایت هزار حنجره جوشید صدا شدی و صدایت هزار واحه سفر کرد @shaeranehowzavi
می خواهم از شکوه شیعه بگویم برایتان از سطر اوّل از طلیعه بگویم برایتان از مادری دل شکسته بگویم برایتان من از علی و دست بسته بگویم برایتان از بغض در گلو نشسته بگویم برایتان از آتشی که پا گرفته بگویم برایتان از شام و ناله ای شبانه بگویم برایتان ازدشت و ماه بی نشانه بگویم برایتان از دشت پر ز آه و لاله بگویم برایتان خطی من از مهی سه ساله بگویم برایتان از لشکری که زد سه شعبه بگویم برایتان از ارتعاش صوت خطبه بگویم برایتان ازصبر و هیبتی جلیله بگویم برایتان باز از شکوه این قبیله بگویم برایتان؟ @shaeranehowzavi
‌ 🏴 یادت به‌خیر رفتی و همچنان به دل ماست داغ تو جایت در این محرّم غم‌بار خالی است یادت به‌خیر گریه‌کن روضۀ حسین جایت کنار حضرت دلدار خالی است ✍️، ۱۴۰۳/۰۴/۲۲ 📸 تصویری از نخستین شب مراسم عزاداری در حسینیۀ امام خمینی قدس‌سره با حضور حضرت امام خامنه‌ای روحی‌فداه (۱۴۰۳/۴/۲۲). @SharheAtasheDel
🌹 الله اکبر از غمت الله اکبر از نقش روی پرچمت الله اکبر ای شکر اولی بر لبت الحمدلله ای ذکر اعلی از دَمت الله اکبر خلوت نشین آسمانت شد ستاره زیرِ غبار ماتمت الله اکبر سعی و صفایی می‌کند سقّای صحرا با تشنگانِ زمزمت الله اکبر در پشت پای کاروان می‌رفت و می‌سوخت زخمت به شوق‌ِ مرهمت الله اکبر این تن بمیرد، کو سرت الله اعلم در مَقدمت گفتم دَمت الله اکبر زنجیریانت را کشیدی حلقه حلقه پایِ رکاب خاتمت الله اکبر باید مچ‌اندازی کند دریای بی‌تاب با موج مویِ درهمت الله اکبر ای ذکر تسبیح عقیق پاره پاره از مستحبات غمت الله اکبر .... آوازه باید بگذرد از خشتِ سردر دیوانه‌ام در عالَمت الله اکبر @ashareamirhosienhedayati
در وصف تو صدها قلم و هم قدمت نه ما دم دمی و هُرم مسیحای دمت نه از درک تو بویی نبرد هرکه در این بزم بر دوش علم دارد و درک المت نه...!!! هرجا گرهی باز نشد از تو بریدیم یک ذره ولی کم بشود از کرمت نه هرچند هزاران غزل ناب سرودیم هم رتبه ولی با اثر محتشمت نه تلخ است که بخشندگی ات در صف محشر مشمول جهانی شود و اهل غمت نه...! نشناخته ام گرچه تو و حق نمک را هرچیز بگیر از منِ مجنون، حرمت نه... @shaeranehowzavi
اولین شهید بنی هاشم 🌷 آن روز شهید پرتو مشعل شد در چشم پدر نگاه اکبر حل شد پیوند غدیر و کربلا را دیدیم از آل نبی باز علی اول شد ....... حضرت علی اکبر 🌷 ای تیغ زمانه تا ابد داور باش آیینه ی جسم پاک پیغمبر باش آن روز که رفت اربا ربا شده بود؟ گفتند به او مثل علی اکبر باش؟ @shaeranehowzavi
سه ساله‌ام، ولی خمیده مو سپیدم سه ساله‌ام، به جز غم و محن ندیدم پر آبله است پای من ز کین عدوان شکسته بالهای من، ز کینه‌جویان شبیه مادرت شدم، قدم خمیده سه ساله مو سپید کی، کجا،که دیده میان دشت بی‌کسم، عمو کجایی اسیر ظلم کرکسم، عمو کجایی ستاره‌ها، خبر ز عمه‌ام ندارید؟ برای غصه‌های من، کمی ببارید محله‌ی یهودی و خرابه‌ی شام چقدر حرف آتشین رسید از بام جسارت و کنیزی و دل کبابم دلم گرفته ای پدر، بده جوابم بیا مرا ببر دگر، بیا پدرجان رقیه گشته دربدر، بیا پدرجان @shaeranehowzavi
رباعی در محور حق دچار زاویه مباش در فکر خیال وخال و قافیه مباش ایمان وهدف فقط حسین بن علی ست مثل عمر سعد و معاویه مباش @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ 🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ يا عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ الْأکْبَر با حرم کرد وداع و به لبش آمد جان "شاه شمشادقدان خسرو شیرین‌دهنان" تا گرفت از پسر فاطمه اذن میدان از دل خسته و بی‌تاب پدر برد توان پدرش اذن به او داد و برآورد فغان چشم بارانی او بود به اکبر نگران رفت آن ماه و دوید از پی او بر لب شاه ذکر لا حَولَ وَلا قُوَّةَ اِلّا بِاللّه رفت و می‌خواند رجز اکبر شیرین‌گفتار که منم حامی فرزند رسول مختار می‌زنم تیغ چنان بر سرتان ای فُجّار تا که این تیغِ گران خم شود از شدت کار رفت چون حیدر کرّار و برآورد دمار تیغ رحمانی‌اش از لشکر شوم بدکار طاقتش کم شد و برگشت به‌سوی پدرش تا توان گیرد از آیینۀ روی پدرش آمد و چشم به چشمان پدر دوخته بود از غم غربت او زار و برافروخته بود محو در دوست شدن از پدر آموخته بود شد جدا و به لبش آتشی اندوخته بود جانش از آتش لب‌های پدر سوخته بود در دلش غربت او آتشی افروخته بود باز شد آتش و در خرمن دشمن افتاد از هجومش یل و نستوه و تهمتن افتاد خَلق و خُلقش چو رسول و غضبش حیدر بود چشم او روضۀ رضوان و لبش کوثر بود یک نفر بود و خودش یک‌تنه یک لشکر بود یک‌تنه از همۀ لشکر دشمن سر بود کربلا جلوۀ جنگاوری اکبر بود ضربتش آتش قهر و غضب داور بود پیش شمشیر علی هر یلی انداخت سپر محشری کرد به‌پا همچو علی در خیبر مست از جام می لم‌یزلی می‌جنگید تشنۀ جام بلا بود، بلی می‌جنگید در دل لشکر شب، نور جلی می‌جنگید شیر صحرای بلا همچو علی می‌جنگید گوییا دست خدای ازلی می‌جنگید خسته از زخم و عطش بود ولی می‌جنگید بود در عشق خدا زادۀ لیلا مجنون در دل معرکه بود و ز دو عالم بیرون وای از آن لحظه که افتاد علی از مرکب حمله آورد به نور ازلی لشکر شب از گلستانِ رُخش دست خزان برد طرب ناله‌ای کرد که جان پدر آمد بر لب پدرش در بر او آمد با حالِ عجب پیش از او مویه‌کنان بر سرش آمد زینب زینب انداخت خودش را به روی جسم علی از علی دید نمانده است به‌جز اسم علی نالۀ "یا وَلَدی" از دل مولا برخاست از لبش نغمۀ جانسوز تمنّا برخاست در پی نالۀ او شیون زهرا برخاست گریه و همهمه در عالم بالا برخاست شادی و هلهله از لشکر اعدا برخاست از همه اهل حرم ناله و غوغا برخاست اُف به دنیا که چنین هستی مولا را سوخت آتش غم به دل زینب کبری افروخت آه از این داغ جگرسوز و از این جور و ستم غزل پیکرش از تیغ جفا ریخت به هم هر طرف مصرعی از اوست در این دشت، عَلَم شعله زد بر دل خونین حسین آتش غم بُرد در بین عبا اکبر خود را به حرم آتش این غم جانسوز نخواهد شد کم باز در حلقۀ ما قصۀ گیسوی علی است تا دل شب سخن از سلسلۀ موی علی است @shaeranehowzavi
ای ماه قرین کربلا یا عباس حک شد به جبین کربلا یا عباس مهر تو کشیده شعله در دلهامان نامت به طنین کربلا یا عباس ........... آرامش و ماه خیمه ها یا عباس ای پشت و پناه خیمه ها یا عباس امشب به سوی مشک تو خیره ست دشمن سردار سپاه خیمه ها یا عباس ........... عرش ازلی دوباره بارانی است یا "أدرک اَخا" ناله ی عرفانی است دستان قمر کنار اکبر افتاد دریای دل رقیه طوفانی است ........... دل تا حرمت با مددت می آید جبرئیل به سوی گنبدت می آید با اشک حسین در شب تاسوعا دریا به طواف مرقدت می آید @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در دل سبز سفره‌ی افطار نان و سبزی و ماست می‌چینم، آب... یا دوغ یا که نوشابه... پسرم هرچه خواست، می‌چینم پسرم با زبان روزه، سراغ از فسنجان و دلمه می‌گیرد تا صدای اذان بلند شود، با ولع، تند لقمه می‌گیرد! من ولی مات! محو دیدن او مملو از اشک می‌شود بشقاب! از گلویم نمی‌رود پایین نه غذا... نه نمک... نه حتی آب... این بساط همیشگی من است! طعم خون می‌دهد غذا هر شب می‌خورم غم برای دخترکی، که اسیر است بین غصه و تب... صورت غصه دار مظلومش، نقش بسته‌ست در دل سفره مانده در صورت تکیده‌ی او، جای چشمش فقط دو تا حفره پسرم تا که لقمه می‌گیرد، اشکم از گونه می‌شود جاری: (کاش از دست‌های کوچک من، برمی‌آمد برایشان کاری!) پسرم هاج و واج می‌پرسد: (_چه شده!؟) زار زار می‌بارم! (_نه عزیزم! نترس! چیزی نیست...) مثل ابر بهار می‌بارم!!!! خون دل می‌خورم از این غم که، کودک غزه می‌سپارد جان دختر غزه، پیرزن شده است رنگ آجر گرفته سفره‌‌یشان... تو دعا کن کسی بیاید که این شب تیره را کند فردا از غم بی کسی نجات دهد خواهران و برادران تو را... @shaeranehowzavi
ای سرپناه هر چه گنهکار و بی‌گناه در رزمگاه غم، نفس توست تکیه‌گاه ای کهکشان عشق، به دلهای آشنا ای مهربان‌ترین، که عزیزی و جان‌پناه زردیم و بی‌قرار، شبیه زمین سرد بی تو شده خزان، همه‌ی روز و سال و ماه شیرین‌تر از کلام تو فرهاد کی شنید هستی سرود عشق، به هنگام هر پگاه یا ایهالعزیز! اغثنا، بریده‌ایم از دوده‌ی ستم، شده هر روز ما سیاه شرمنده‌ایم ما، تو بیا جان عمه‌ات بر ماست توبه و کرم توست یک نگاه @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرزنـد ابوتـراب تا علقمـه تاخت در وسوسـه ی آب ادب کرد نباخت هر عضو تنش که گشت سیراب فرات بخشید بـه نیزه یا کـه در راه انداخت @shaeranehowzavi
حضرت عباس علیه السلام 🌷 از دست تو فرات وضو را فرا گرفت بعدش اقامه پشت سر ماه پا گرفت فکرش برای دست شما فرق می کند وقتی خدای علقمه آنرا جدا گرفت از پرچم تو مرد خدا نه برای خود آمد برای مردم غزه دوا گرفت در هئیت نگاه تو عشاق آمدند اول میان چشم شما تیر جا گرفت سنی به یاد شیعه و شیعه به یاد او از مجلس تو هر که غذا را دوتا گرفت روی عقیق دست من عباس حک شده مهر تو را یمن به دل از کربلا گرفت پیمانه های ما همه لبریز مهر توست یعنی محرم است و دل آبها گرفت @shaeranehowzavi
هدایت شده از خط حزب‌ اللّه
📝 ریشه‌های قیام حسینی در بعثت نبوی 📢 چهارصدوپنجاه‌و سومین شماره‌ی هفته‌نامه‌ی «خط حزب‌الله» در آستانه تاسوعا و عاشورای حسینی منتشر شد. 🖼 چاپ و توزیع به همت نیروهای مؤمن و انقلابی سراسر کشور 📥 نسخه چاپی را از اینجا دریافت کنید.
هدایت شده از خط حزب‌ اللّه
هدایت شده از خط حزب‌ اللّه
هدایت شده از خط حزب‌ اللّه
به آسمان برسان که قمر نمی آید دم دعای عمو این سحر نمی آید چه انتظار عجیبی نشسته بر دل ما هماره منتظر و یک نفر نمی آید رباب فاتحه جای وان یکاد بخوان کسی که گفت می آیم دگر نمی آید به آن صنوبر بالا بلند ما هرگز قدی شکسته تنی مختصر نمی آید به پای بی ادبی نیست گر بلند نشد که ایستادن بی دست بر نمی آید چه ناتوان شده بابا پس از علمدارش که هرچه می کشد این تیر در نمی آید @shaeranehowzavi