باذن الله... مادر شهید شاعری:
#از_علی_اکبر_جدم_که_بیشتر_نبود
🔺《#خرداد۸۸ عظیم بابایی شهردارِ وقت #منطقه۱۷ به همراه همکاران شان به منزل مان آمدند. آقای بابایی پس از ديدن عکس آقا جواد و دو برادر ديگرم بر روی دیوار خانه، از مادرم پرسيد:《حاج خانم سخت نيست؟! ۳تا جوون از دست دادی؟ مخصوصا آقا جواد که تو منطقه #شهيد شده؟》
🌺#سیدخانم نگاهی کرد و گفت: 《 سخته؟ سخت که هست، اما چی بگم! از #علی_اکبر_جدم که بيشتر نبود....》
#روزجوان_مبارک
@shaeri_1001
#دارالشهدای_تهران
#شهید_جواد_شاعری
#شهدای_غواص
#سید_خانم
#لشگر۱۰_نیرو_مخصوص_سیدالشهدا
https://www.instagram.com/p/BiGkCaCndjd/
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ برای شصت سالگی ات...
🔹خب آقای جواد جان شاعری، امروز اگر بودی ۶۰ ساله می شدی حکما یا یک مسئول مملکتی و حکومتی بودی یا بریده از اصحاب فتنه و انحراف! یک گوشه برای خود تجارت می کردی مثلاً در گوشه ای از محله کودکی مان، خیابان امام زاده حسن(ع) حجره کوچکی برای خودت دست و پا می کردی و عصرها احتمالاً توی مسجد فعال بودی، یا به سیاق گذشته هر از گاهی آموزش نظامی به جوانترها می دادی....
🔹اگر بودی احتمالاً حالا چندتا نوه و عروس و داماد داشتی و بچه هایت هم سن و سال ما بودند. چه فانتزی و رویای قشنگی است این فکرها که کلمه شدهاند آمده اند روی کاغذ.
🔹آدم دوست دارد گاهی نگاهی بیاندازد به چهره بردارش، این قانون نانوشته مردهاست، لابد که توی کشاکش معرکههای سخت، پشتشان به برادرهایشان محکم میشود، گرم میشود؛ به برادرهای راستین.
🔹موسی بن عمران(ع) از خداوند خواسته بود تا برادرش را همراهش کند، بلکه پشتش محکم بشود، دلش گرم بشود به برادرش. گفته بود؛ اُشدُد بِه اَزری؛ پشتم را به هارون محکم کن.
🔹لحظه ای در آیه «اُشدد به ازری» تاملی کردم، با خودم فکر کردم که از همین جا معلوم می شود که وقتی مرد، کنارِ نهر، دانست بیبرادر شده، چرا دست به کمر برده و گفته است: «الان انکسر ظهری». سیدالشهداء چقدر برادرش را دوست داشته که فرموده یا کاشف الکرب عن وجه الحسین.
🔹خلاصه که آدم است دیگر دوست دارد به نگاهی دلش آرام بگیرد. آخ چه دلچسب بود این مصاحبت، آه چه سخت است این حسرت و فراق. با این وصف حال ها، جایت در قطعه ۵۳ بهشت زهرا(س) خوب است؟...
#شهید_جواد_شاعری
#گردان_حضرت_علی_اکبر(ع)
@shaeri_1001
Shaeri_1001
✅ باذن الله...
*جان تو بود و جان وطن! جان تو بود و جان شهر!
*جانبازی در خرمشهر و کربلای ۴، شهادت در کربلای۵*
از ۵۷ تا دی ماه ۶۵، همه جا، جان تو بود و جان وطن!، درست همان لحظه که شیپور جنگ را نواختند، درست همان اولین روز جنگ با هزارودویست نفر از همرزمان تان خودتان را رساندید به جنوب کشور...
🍃 *جان تو بود و جان وطن!*
از مقاومت ۳۳روزه در خوزستان تا شکست حصر آبادان، از حضور در فاو و جزیره مجنون در سالهای متمادی دفاع از وطن، تا آموزش بچه های رزمنده برای دفاع شهری در خیابان های تهران و منطقه، برای آرامش همشهری هایت...
🍃 *جان تو بود و جان شهر!*
شب های تهران در دهه ۶۰ شهادت می دهد، پاسداری هایتان را، چشمان سرخی که خواب به آن ها حرام شده بود...
🍃 از دوم فروردین ماه شصت و یک، در دشت عباس و عین خوش و شرکت در فتح الفتوح فتح المبین تا حضور در عملیات الی بیت المقدس، شرافت جانبازی در روزهای آزادسازی #خرمشهر همه و همه افتخار بزرگی است، تا به شما و بزرگی تان مباهات کنم و ببالم. با خودم می گویم مزد شهادت را با مجاهدت در آزادسازی خرمشهر انگار دریافت کردید تا با جانبازی در کربلای۴، طعم شیرین شهادت را در کربلای۵ بنوشید. هنیا لک.
🍃 آری کربلای ۵ هم، جان تو بود جان وطن!
💪 این عکس که تصویر هواپیما در پشت آن نقش بسته برای نخستین روز حمله رژیم بعث عراق به کشورمان است.
👈 این عکس سند افتخار خانواده ماست که در ۳۱ شهریور ۵۹ ثبت شده است. آن روزها که هنوز جهاد عمومی نشده بود با ۱۲۰۰ نفر از همرزمان تان خودتان را رسانده بودید به خوزستان برای دفاع از وطن...
🌷تویی که به امیرالمومنین اقتدا کردی، که همچون او با «جهاد حتّی الشهادة» به آن مقام پر عظمت رسیدی، گوارای وجودت...
🍃آخر نوشت: تو گویی هنوز فریاد امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در پهنهی جاودان تاریخ طنین انداز است: که کجایند آن قومی که به سوی پیکار با دشمن برانگیخته شدند و از سر ولع و شیدایی و اشتیاق اجابت کردند. #آقامرتضا
#غواص_شهید
#شهید_جواد_شاعری
#خرمشهر
✍ #رضا_شاعری
«جهاد حتّی الشهادة»
@shaeri_1001
17.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باذن الله...
علی اکبری که مزد نوکری اش را در کربلای ۵ گرفت
▪️فرازی از #وصیت_نامه #شهید_جواد_شاعری از #غواصان گردان حضرت علی اکبر #لشکر۱۰_سیدالشهدا (ع)
▪️پدرم! چندی ست که جنگ بین من و شما فاصله مکانی ایجاد کرده، اما بدانید با تمام فراز و نشیبی که زندگی دارد، بین من و شما قرب معنوی و ابدی وجود دارد..
اینک فرزند شما یکی از علی اکبرهایی است که به شوق دیدار مولایش اباعبدالله(ع) عزم میدان نبرد کرده است، تا در صف اصحاب عاشورایی عشق جان به جان آفرین تسلیم کند...
#عجب_تشرف_سبزی_جنون_مریدت_کرد
#قرار_بود_بمیری_خدا_شهیدت_کرد
#گردان_حضرت_علی_اکبر
#سید_الشهدا_جان
@shaeri_1001