#سه_شنبه #خداوند #امام_علی_علیه_السلام #داستان #روایت #نصیحت #پند
﷽
مانند این پیرزن خدا را بشناسید
امام علی (علیهالسلام) با جمعی از پیروان در معبری عبور مینمود.
پیرزنی را دید که با چرخ نخریسی خود مشغول رشتن پنبه بود. پرسید پیرزن، خدا را به چه چیزی شناختی؟ پیرزن بهجای جواب، دست از دسته چرخ برداشت. طولی نکشید پس از چند مرتبه دور زدن، چرخ از حرکت ایستاد.
پیرزن گفت چرخ بدین کوچکی برای حرکت احتیاج به چون منی دارد. آیا ممکن است افلاک به این عظمت و کُرات به این بزرگی، بدون مدبری دانا و حکیم و صانعی توانا و علیم با نظم معینی به گردش افتد و از گردش خود باز نایستد؟
امام علی (علیهالسلام) روی به اصحاب خود نمود و فرمود مانند این پیرزن خدا را بشناسید.
داستانهایی از خدا ج1
#چهار_شنبه #امام_حسین_علیه_السلام #میثم_تمار #داستان #واقعه #مناسبتی #شهادت
مسافر:
صبح ، وقتی که هنوز چشمامون درست باز نشده و صبحونه و چای شیرین نخوردیم، میشنویم که جارچی داره جار میزنه که: «به امر امیر کوفه، عبید الله بن زیاد، میثم تمار را که مدتی از نخل آویزان بود و زبانش را کشیده بودیم، از نخل به پایین کشیده و سرش را از تنش جدا خواهیم کرد.»
و آن وقت است که وعده علی علیه السلام به میثم محقق میشود
یک راستگوی پرهیزکار کم شده و شهیدی به خیل شهدای پیش از انقلاب کربلا می پیوندد.
یادش گرامی باد
نثار روح مطهر میثم تمار ۵صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
شهادت جناب میثم تمار بهدستور عبیداللهبنزیاد در کوفه؛ ٦٠ق