eitaa logo
شهید محمد رضا تورجی زاده
268 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
9.9هزار ویدیو
158 فایل
🌟🌹ستارگان آسمان🌹🌟 ♡″یا زهرا″♡ ✿محمد رضا تورجي زاده✿ ✯🔹فرزند: حسن ✷🌺ولادت:۲۳ تیر ماه ۱۳۴۳ °❥🌹شهادت: ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای۱۰ 💫🌹مزار: گلستان شهدای اصفهان
مشاهده در ایتا
دانلود
... ♥️|•• کسانی‌ که عقب ماندھ اند برسند... و کسانے که جلو رفته‌اند برگردند. •[ غــدیـر یعنــے با حرکت‌ کردن ]•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ اینها برادران لبنانی‌ هستند 🔺در حال تعمیر سیل بند منطقه گلدشت در سیل پارسال فروردین که این شعر زیبا رو همخوانی می کردند ♥️ کنارمون بودن، ♥️ کنارشون خواهیم بود 🇱🇧🇮🇷 🇱🇧
ابن ابى یعفور گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام مى‏فرمود: واى بر سرکشان عرب از امریکه نزدیک است، (واى بر آنها در زمان ظهور امام قائم (علیه السلام) که نزدیکست چنانچه در حدیث 938 بیان شد) عرض کردم: قربانت گردم، چند نفر از عرب همراه حضرت قائم خواهند بود؟ فرمود: چند نفر اندک، عرض کردم بخدا کسانیکه از ایشان از این امر سخن مى‏گویند (اظهار عقیده به امام زمان مى‏کنند) بسیارند، فرمود مردم ناچار باید بررسى شوند و جدا گردند و غربال شوند و مردم بسیارى از غربال بیرون ریزند. اصول کافى جلد 2 صفحه 195 روایت 3
بهترین ذکرلبهام یاعلیه.mp3
3.04M
تا نفس دارم میگم حیدری ام علیه یارم میگم حیدری ام...😍 🌺به عالمی نشون بده که فقط امیرالمؤمنینه 🌺 سرود بسیار زیبای با نوای: کربلایی عبدالحسین شفیع پور 💐عیدتون مبارک💐 👏دمتون حیدری👏
4_5890766028371133845.mp3
4.36M
بی‌تابم‌‌ از‌ الان ... اربابم‌ حسین‌ عزیز زهرا ..
خبرنگارومسئول دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در مزارشریف بود که در ۱۷مرداد۱۳۷۷ درکشتار دیپلمات‌های ایرانی در افغانستان شد. به همین مناسبت ۱۷مرداد را روزخبرنگار نامیدند. اقتضای جان چو ای دل آگهی است هرکه آگه تر بود جانش قوی است.
🦋وضعیت حجاب زنان سوریه ناراحتش کرده بود. نمیتوانست ببیند یک کشور اسلامی به چنین روزی افتاده باشد. گفت«نبـــاید بی تفاوت باشیم.» نامه ای انتقادی نوشت و اولش را با این آیه شروع کرد: «إنّ اللهَ لا یُغَیر ما بقومٍ حتّی یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم...»- رعد ۱۱- داد دست یکی از مسئولان سوری.  زین الدین معتقد بود به هر میزان که از دستمان بر می آید باید امر به معروف و نهی از منکر کنیم. ┄━═✿🌺💠🌺✿═━┄ 🌏 کانال فعلِ خوبان
نوکر خوبی نبودم.mp3
13.99M
🍃نوکر خوبی نبودم 🍃خودمم میدونم آقا 🎤 سید مجید_بنی فاطمه شب جمعه ،شب زیارتی آقا ابا عبدالله الحسین (ع)
هدایت شده از عظیمی
🌼🌷معرفی شهید🌷🌼
هدایت شده از عظیمی
فرومندى🍃⚘🍃، دوّمين فرزند على، در خرداد ماه سال 1336 در محله قلعه‏ كريم اسفراين متولد شد. پدرش مردى زحمتكش و كشاورز بود كه نصف عمرش را به دامدارى و گله ‏دارى و آخر عمرش را به كارگرى در كارخانه پنبه ‏پاك ‏كنى(حاجی سراندار) گذرانده بود. پدرمحمدبه اهميّت زيادى مى‏ داد. محمّد در ده سالگى ايشان را از دست داد و از آن پس مادر پيرش سرپرست خانواده شد. محمّد در ايّام مدرسه درس مى ‏خواند و در ايّام تعطيل كارگرى مى‏ كرد تا كمك خرج خانواده باشد. گاهى گوسفند مى چراند و گاهى مزارع مردم را آبيارى مى ‏كرد. امّا درس خواندن را به عنوان يك هدف اصلى در نظر داشت. دوره ابتدايى را در مدرسه ابوالعباس اسفراين به اتمام رسانيد.مادرش مى ‏گويد:پشتكار خوبى داشت. تكاليفش را انجام مى ‏داد و نيازى به اجبار نداشت. كمتر بازى مى‏ كرد و بيشتر درس مى‏ خواند و به خواندن كتاب علاقه داشت. در كارهاى منزل كمك مى ‏كرد. وقتى نان مى ‏پختم، هيزم جمع مى كرد و تنور را داغ مى ‏كرد.
هدایت شده از عظیمی
دربيست و چهارم بهمن ماه سال 1355 به خدمت سربازى رفت. سه ماه اوّل خدمت را در پادگان لشكرك تهران و سه ماه دوّم را در پادگان مزداوند مشهد گذراند و آموزشهاى گروهبانى ديد و بعد از شش ماه به درجه گروهبان سوّمى وظيفه نايل شد. سپس به پادگان آموزشى چهل دختر - مركز آموزش 04 - اعزام شد. از جوّ حاكم بر ارتش رنج مى‏ برد و در انتظار پايان خدمت بود. اعلاميّه‏ هاى امام(ره) را از اسفراين مى ‏گرفت و به پادگان مى‏ برد و شبانه در آنجا با كمك سربازان و نيز پخش مى ‏كرد.پس از پيام امام(ره) - مبنى بر فرار از پادگانها و پيوستن به صفوف مردم - با اين ‏كه تنها يك ماه از خدمتش مانده بود از پادگان فرار كرد و با دريافت مرخصّى چهل و هشت ساعته به اسفراين رفت. سپس به مشهد آمد و در و انقلابى مشهد شركت كرد. ایشان پس از پيروزى انقلاب و با پيام امام(ره) به پادگان برگشت و كارت پايان خدمت دريافت كرد. سپس به اسفراين رفت و گروه‏ هاى مردم را با ورزش و تمرينهاى نظامى در داخل شهر سازمان داد. شبها در ژاندارمرى و شهربانى به عنوان پاسبخش نگهبانى مى ‏داد و روزها در كميته انقلاب عليه انقلاب فعّاليّت مى ‏كرد. 🍃⚘🍃
هدایت شده از عظیمی
محمد فرومندی 🍃⚘🍃در سال 1358 با تشكيل سپاه سبزوار عضو سپاه شد. و در اوّلين مأموريّتش عازم كردستان شد. پس از بازگشت، مجدّد در سپاه سبزوار به كار مشغول شد و در دوره فرماندهى عمليّات كه از طرف مركز آموزش سپاه برگزار شده بود شركت كرد. مدّت چهار ماه در سعدآباد تهران آموزشهاى تخصّصى را گذراند و پس از پايان دوره به سبزوار بازگشت و به عنوان مسئول عمليّات سپاه سبزوار و مسئول بسيح سبزوار و آموزش سپاه به كار مشغول شد. مردم را به صورت گروه‏ هاى مختلف جمعه‏ ها به بيرون شهر مى‏ برد و آموزشهاى نظامى مى ‏داد. همرزمش مى ‏گويد: «اوقات فراغتش را به مطالعه و تلاوت قرآن مى ‏گذراند و نماز شبش ترك نمى ‏شد.🍃⚘🍃بسيار صابر بود و همواره با حربه صبر به جنگ مشكلات مى ‏رفت.🍃⚘🍃 رفتارش رو به تكامل بود و مى ‏گفت: انقلاب نياز به تكامل دارد و در راستاى اين تكامل، نيروها نيز بايد اين راه را بپيمايند. در بالا بردن علمى، فرهنگى خود و اطرافيانش تلاش مى ‏كرد. در شبانه روز هفده ساعت كار مفيد داشت و بيشتر اوقات خواب و استراحتش داخل ماشين و در حال حركت بود.🍃⚘🍃در نمازهاى جمعه شركت مى‏ كرد و معمولاً سخنران قبل از خطبه‏ ها بود.
هدایت شده از عظیمی
روایت از همرزم شهید: يك بار پدر يكى از تعريف مى‏ كرد: در منطقه در حال شستن لباسهايم بودم كه جوانى به سراغم آمد و لباسهايم را گرفت، شست و خشك كرد.🍃⚘🍃 روز بعد وقتى او را در حال سخنرانى ديدم تعجّب كردم، او فرومندى بود.او آرزوى جهانى شدن اسلام و غلبه مستضعفين بر مستكبرين و محو صهيونيست را داشت. فرومندى در مدّت حضور در جبهه در عملياتهاى ، ، ، غرور آفرين و مهران حضور داشت و مسئوليت او ‏ مقامى فرماندهى لشكر 5 نصر بود. سرانجام در دى ماه سال 1365 در عمليّات كربلاى 5، در منطقه شلمچه بر اثر اصابت تركش به بازو و كتف به فيض شهادت نايل شد. همرزمش به نقل از سردار احمدى مى‏ گويد: «در عمليّاتى كه منجربه شهيد فرومندى شد، در گرماگرم نبرد تن به تن، را ديدم كه با چهره ‏اى بسيار بشّاش و نورانى به طرفم مى ‏آيد. پاكيزگى چهره‏ اش در آن صحنه نبرد بسيار شگفت ‏انگيز بود، زيرا منطقه رملى بود. پرسيدم با چه وسيله ‏اى آمدى؟ گفت: با موتورسيكلت. تعجّبم از شادابى و نورانيّت چهره‏ اش بيشتر شد. براى چند لحظه او را ترك كردم. در بازگشت ديدم بر اثراصابت تركش به رسيده است.»
از وصیت نامه شهید فرومندی: به برادران پاسدار می‌گویم که آنچه باعث عزت و عظمت شماست حضورتان در جبهه‌ها است و آنچه وسیله عذاب وجدان و سرافکندگی شماست،عدم صبر و تحملتان بر مشکلات است.شما وارثان خون دادگان و خون دل خوردگان هستیدواگر این گونه عمر نگذرانید ادعای امام زمان را نکنیدکه او فرزند امام حسین است از مردم و آشنایانم تقاضای عفوبرخطاهایم دارم تاکید می‌نمایم که درمیان فریاد‌های اسلام،فقط به ندای امام امت داده و او باشید که خیر و سعادت دنیا و آخرت شما در گرو اطاعت پذیری از ایشان است.به بستگانم وصیت می‌کنم که چنانچه پیکرم به دستتان رسیددرمزار شهدای سبزوار دفن کنید و حیثیت الهی خودتان را لکه‌دار توقعات سیاسی اجتماعی نکنید.فقط به بیاندیشید و برای او کنید و از او بگیرید. پروردگاراشرمنده‌ام که بگویم بنده‌ات هستم ولی تو پروردگارمنی خدایاروحیه قناعت ورضایت رابه من ارزانی ده!🍃⚘🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهیدسرفراز 💠 شهید محمد فرومندی💠 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
یوم القدر است وحقیقت لیله القدر .لیله ای که به طلوع شمس ولایت نرسد ظلمتیست بس عظیم اگرچه قدر باشد. نمیگویم بی علی چه میشود ولی فرباد میرنم با علی ، کل یوم غدیر وکل لیله قدر... عید ولایت وامامت بر همه محبین اهل بیت مبارکباد
بعد از این دنیا یک دنیا کار دارد، تا دوباره شود...
❤️ فقط حیدر امیرالمومنین است ❤️ 🔴 خـاطــره ای از مولوی شریف زاهدی از علمای برجسته اهل سنت بلوچستان که پس از تحقیق و بررسی به مذهب تشیع گروید. او در بیان خاطرات خود چنین می آورد؛ 🔴 «خیلی فکر کردم که با کدام روایت یا کتاب برای اهل تسنن ثابت کنم که «مولی» در حدیث غدیر، به معنای دوست نیست، بلکه به معنای پیشوا و رهبر است. 🔮تا این که روزی مشغول مطالعه یکی از کتاب‌های «مولوی محمد عمر سربازی» بودم. مطالعه‌ام که تمام شد و کتاب را بستم، دیدم روی جلد آن نوشته شده؛ «نویسنده: مولانا محمد عمر سربازی» فوراً به ذهنم آمد که از مولوی ها، معنای کلمه ی مولانا را بپرسم و سؤال کنم که چرا به محمد عمر سربازی، مولانا می‌گویند؟ از چند مولوی سؤال کردم. پاسخی که به من دادند، این بود: «مولانا» یعنی واجه ؛ یعنی رهبر ما، پیشوا ی ما. به آن‌ها گفتم: من تعجب می‌کنم «مولا» درباره ی بزرگانتان معنای واجه و رهبر می‌دهد ولی در سخن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به معنای دوست آمده است! 🔮روزی یکی از دوستان اهل تسنن به دیدنم آمده بود. گفت وگوی مفصلی درباره حقانیت اهل بیت داشتیم از جمله به خطبه ی حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در غدیر خم استناد کردم. ایشان می‌گفت: «مولا» در این حدیث به معنای دوست آمده است. نهایتاً هر چه دلیل آوردم قبول نکرد. خداحافظی کرد و به سمت بلوچستان حرکت کرد. یک ساعت از رفتنش گذشته بود که به او زنگ زدم و گفتم: کار خیلی مهمی با شما دارم باید برگردی. گفت: من باید بروم، وقت ندارم برگردم. خانواده‌ام منتظرم هستند، چه کاری با من داری؟ تلفنی بگو. گفتم: کار مهمی دارم، نمی توانم تلفنی بگویم، باید خودت اینجا باشی. 🔮خیلی اصرار کردم تا این که برگشت. وقتی به من رسید گفت: چه کار مهمی داری که من را از این همه راه برگرداندی؟ گفتم: می‌خواستم بهت بگم: دوستت دارم. گفت: همین؟! گفتم: بله، همین را خواستم به شما بگویم. دوستم ناراحت شد و گفت: خانواده‌ام منتظرم بودند و باید می‌رفتم، این همه راه من را برگرداندی که بگویی دوستت دارم، اذیت می‌کنی؟ گفتم: سؤال من همین جاست. چطور وقتی شما با عجله به سمت خانواده ای که منتظرت هستند می‌روی و شما را از راهتان بر می‌گردانم تا به شما بگویم «دوستت دارم»؛ ناراحت می‌شوی و در عقل من شک می‌کنی، ولی وقتی پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) ده‌ها هزار نفر را که با عجله به سمت خانواده ی خود می‌رفتند، سه روز در زیر آفتاب سوزان معطل کردند که فقط بگویند: «هر کس من را دوست دارد، علی را دوست بدارد» این کار پیامبر را عاقلانه می‌دانی؟! آیا این اقدام پیامبر ناراحتی مسلمانان را در پی نمی داشت؟ با این کاری که کردم، دوستم با تمام وجود احساس کرد که چه حرف خنده داری زده است و اقرار کرد که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در جریان غدیر خم می‌خواست نکته ی مهم تری را بیان کند وگرنه برای بیان دوستی اش با علی (علیه السلام ) نیازی نبود مسلمانان را از راهشان برگرداند.» 📕 منبع: کتاب بـاید شیعـه می شـدم ،خاطرات شریف زاهدی،ص 138 💚الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة أميرالمؤمنين و اولاده المعصومين عليهم السلام. 💚اللهمَّ‌عَجّل‌لِوَلیکَ‌ِالفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢مدیحه سرایی بسیار زیبا روبروی ایوان نجف امیرالمؤمنین 📍علی پدر خاک و ما بچه‌ی خاکی تواییم...