🌷بسم رب الشهداء والصدیقین 🌷
شهیده عزت الملوک کاووسی مالکی در سال ۱۳۳۷ در شهر مشهد دیده به جهان گشود.
بعد از تحصیلات دوران ابتدایی به همراه خانواده به تهران رفت
او فردی متواضع، با دقت، باهوش، شجاع، پرکار و بسیار اهل مطالعه بود قرآن نهج البلاغه فلسفه تاریخ و کتاب های دکتر شریعتی از علاقه مندی های او بود
این شهید والا مقام به بچه های بی کس و پرورشگاهی و مردم جنوب شهر و حلبی آباد و کارگران کوره پزی و انسان های فلج و خلاصه محرومین در حد توانش جسمی و مالی و روحی کمک میکرد.
عاشق امام خمینی(ره) بود و به دستور امام به مردم و محرومین رسیدگی میکرد.
سال دوم پزشکی بود که در جریان تظاهرات مردم انقلابی در تاریخ ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ برای کمک به مجروحین به میدان آمد و همانجا در اثر اصابت گلوله به شهادت رسید
به وصیت خودش در محوطه بیمارستان امام خمینی به خاک سپرده شد
🌷 روحش شاد و یادش گرامی با قرائت صلوات🌷
🌺 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هنوز کنار رهبره
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
توصیف ویژه مقام معظم رهبری درباره شهید سمائی
عابدزاده، همسر شهید سردار غلامرضا سمائی:
فرزندان من همواره منتظر بودند تا مقام معظم رهبری دریکی از شبهای نوروز به منزل ما بیایند، حتی دختر بزرگم شبی خواب دید که رهبر انقلاب به منزل ما میآیند.
ایشان وقتی به منزل ما آمدند، مقابل عکس شهید سمائی ایستادند و گفتند، این شهید ویژه است، زیرا معمولاً جوانان برای دفاع از حرم میروند و حال و هوای آنها متفاوت است، اما شهید سمائی در حالی برای دفاع از حرم رفت و شهید شد که خانواده و نوه و فرزندان بزرگ داشت.
مقام معظم رهبری با فرزندان من نیز صحبت و آنها را راهنمایی کردند.
رهبر انقلاب به جوانان گفتند، ما نیروی حزباللهی و کارآمد میخواهیم، جوانان با حضور و فعالیت خود سبب رونق تولید میشوند، کارایی آنها باید ارتقا یابد و ولایت مدار باشند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خَـــــــــستِهیِ راهَــــــم 😔
غَــــــرقِ گُـــناهَـــم 😢
دامَنِ آلودِه و رویِ ســـیاه آوَردِه اَم
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#امام_رضا #دلتنگ_مشهد
#ویدیو_استوری 🎞
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
♡بسم رب شهدا
.
🍃گاهی که میخواهم از #شهیدی بگویم و بنویسم زبانم قفل میشود ، نگاهم روی خط های دفتر سفید ثابت میماند و قلم کاغذ سفید را با کلماتی نامفهوم سیاه میکند.
.
🍃اینبار هم همینطور!
بالاخره با یک حرف ، با یک کلمه #چراغی در ذهنم روشن میشود.
#قلم به دست مینویسم از او : گرمای #تابستان را با حضورش در خانواده #بیاضی ها به خنکای بهار تبدیل کرد، مثل هر نور چشمی که تازه متولد میشود.😉
.
🍃#سعید آقایی که راه #طلبگی را در پیش گرفت و #لباس_انبیا را به تن کرد. باز هم یک شاگرد از مدرسه #عشق آمده بود که امتحان پس بدهد.🙂
.
🍃باز مردی از #فاطمیون که دل به #حریم_عشق باخته بود و هیچ جوره نمیشد پای رفتن را از او بگیری...❣️
وَ باز شاگردی که رسم #گذشتن از خود را خوب بلد بود ، گذشتن #دل میخواهد به #حرف نیست به #عمل است.
باید بی ریا و صادقانه بگذری از هرآنچه که مانع سعادتمندیات میشود و این طلبه #صادقانه گذشت از هر چیزی که #دوستش داشت!❤️
.
🍃هرچه بگویم باز نمیتوانم حق مطلب را ادا کنم چرا که هنوز درکی از مقام والای شهید و #رسم_شهادت ندارم.😔
هنوز اندر خم این کوچه ماندم وَ به گمانم قرار نیست دل را تکانی بدهم تا گرد و غبارهای هایش برود و #صاف شود ،دلم یک #پایان متفاوت میخواهد مثل همه آنهایی که رفتند. 😓
.
🍃دلم پر میکشد برای #مکتبی که جایی برای من نیست چون هنوز خود را پیدا نکردم.😞
.
🍃کاش متفاوت به آخر برسیم!😌
وگرنه #مرگ
پایان همه قصه هاست.🌹
.
✍️نویسنده : #مهدیه_نادعلی
.
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_مدافع_حرم_سعید_بیاضی_زاده
.
📅تاریخ تولد : ۵ تیر ۱۳۷۳
.
📅تاریخ شهادت : ۲۲ مهر ۱۳۹۵ .حما سوریه
بیتو به سامان نرسم، ای سر و سامان همه تو
ای به تو زنده همه من، ای به تنم جان همه تو
من همه تو، تو همه من، او همه تو، ما همه تو
هرکه و هرکس همه تو، ای همه تو، آن همه تو
من که به دریاش زدم، تا چه کنی با دل من
تخت تو و ورطه تو، ساحل و طوفان همه تو
ای همه دستان ز تو و، مستی مستان ز تو هم
رمز نیستان همه تو، راز نیستان همه تو
شور تو آواز تویی، بلخ تو، شیراز تویی
جاذبهی شعر تو و جوهر عرفان همه تو
#حسین_منزوی
.
🍃طوس را سرمه ی چشمان ملائک کردند
این چنین است خراسانِ شما مشهور است!
✨#شهید_حاج_حسین_خرازی
در کنار رزمندگان در مشهد مقدس
حرم امام رضاع🌷
✨ #پای_ولایت_شهیدبشیم🌹
#سلام_مولای_مهربانم ❤️
🍃و من...
یقین دارم که آخر
روزی...
دوستداشتنِ #تو
عاقبت بهخیرم میکند!😊
#امام_عصر_علیه_السلام❤️
اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
🔰یک خانه، هدیه روسیه برای تولد فرزند سوم
🔹موالید روسیه با ۱.۵۸ تولد به ازای هر زن به شدت کاهش یافته است.
🔹بعد از روی کار آمدن پوتین، سیاستهای تشویقی برای افزایش جمعیت بیش از پیش قوت گرفت.
🔹دولت این کشور برای فرزند اول ۱۵ هزار دلار و برای تولد فرزند سوم یک خانه به پدر و مادر نوزاد هدیه میدهد.
#تسنيم
#تلنگر
✍🏻پیرمرد داخل حرم دستی کشید روی پای جوانی که کنار او نشسته بودو گفت سواد ندارم برایم #زیارتنامه میخوانی تاگوش دهم❓
جوان باکمال میل پذیر فت و شروع کرد به خوانـدن زیارت نامه
السَّلامُ عَلَیْکَ یا بْنَ رَسُولِ اللّهِ ....
وسـلام داد به معصومیـن تا امام عسکری(ع).
جوان با لبخندی پرسیـد: پدرم امام زمانـت را میشناسی؟❓🤔
پیرمرد جواب داد:چرا نشناسم؟
جوان گفت: پــس سلام کن.😊
پیرمـرد دستش را روی سینـه اش گذاشت و گفت :
✍🏻 السَّلامُ عَلَیْکَ یا حجة بن الحسـن العسکری💚
جوان نگاهی به پیرمرد کرد و لبخند زد و دست خود راروی شانه پیر مرد گذاشت وگفت:
«و علیک السلام و رحمـة الله و برکاتة»
مبادا #امـام_زمـان کنارمان باشد و او را نشناسیم.👌🏻
آقا سلام...
باز منم...
خاک پایتان
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتان!
در این کلاس سرد، حضور تو واجب است.
این بار چندم است که استاد غایب است؟
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
حسین فهمیده، #نوجوانی که از تمام بندرگاهای دنیایی دست کشید و #شجاعانه جان خود را فدای جانانش کرد
دقیق که مینگری، میبینی که نوجوان قصه ی ما چه زیبا توانست در آغازین ثانیه های نوجوانیش اسوه انسان کاملی را برای #عالمیان به تصویر بکشاند
بدرستی، او چه زیبا توانست #دلبری این عالم فانی را به چَشمِ روح، بشناسد و بر تمام آمال دنیویش پشت پا بزند.
آری فهمیده چه زیرکانه دام های #دنیایی را شناخت و آنها را به زانو دراورد.
✍️نویسنده : #زهرا_حسینی
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید #محمدحسین_فهمیده
📅تاریخ تولد : ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۶
📅تاریخ شهادت : ۸ آبان ۱۳۵۹
🥀مزار شهید : شهدای بهشت زهرا(س)
#سالروز_شهادت_بسیجی_محمد_حسین_فهمیده
💠شـادی روحـش صـلوات🌺🌹
💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐
ّمکر مکرون
✨هر که بر احمد جسارت می کند
✨بی گمان هردم خسارت می کند
✨از فرانسه بانگ شیطان می رسد
✨زوزه ی زشتی ز گرگان می رسد
✨مکرِ مَکرون؛ مکرِ شیطانی بوَد
✨در ضلالت زاد و ظلمانی بوَد
✨هست مکرون بنده ی کبر و ریا
✨او چه داند شان نورِ کبریا؟
✨دست او آلوده در خون است و بس
✨نک دهان آلوده ؛ کرده این مگس
✨کی شود خورشید ؛خامش با دهان؟
✨کی زبون گردد ستاره با زبان؟
✨عرصه ی سیمرغ کجا و این مگس؟
✨رو بخوان احوال قارون در قصص
✨هست مکرون شمه ای از اشقیا
✨او کجا و شان ختمُ الانبیا!؟
✨حق ستاید خواجه ی لولاک را
✨خاک کی آلوده کرد افلاک را؟
✨هست محمد رَحْمَةً لِلْعالَمین
✨چشم احمد؛ چشمه ی ماء معین
✨ماه احمد ؛ عالمی را نو کند
✨"مه فشانَد نور و سگ عو عو کند"
✨عو عو این سگ نباشد ناشناس
✨می کند از جانبِ پاریس پارس
✨ای سگ صهیون! جزایت آتش است
✨ناسزا گفتی سزایت آتش است
✨ای که بر احمد اهانت کرده ای
✨ای که ابلیسِ لعین را بَرده ای
✨پاسخِ تلخِ اهانت می رسد
✨مُشت امت بر دهانت می رسد
✨لشکر احمد کنون آماده است
✨فاطمه یکباره ؛فرمان داده است
✨هان ای مکرون! علی پشت در است
✨در کمینت ذوالفقار حیدر است
✨بارش سجّیل ؛ ریزد بر سرت
✨می نشیند در عزایت مادرت
16-kargar-azan(www.rasekhoon.net).mp3
5.12M
اذان با صدای حاج محسن حاج حسنی کارگر
┅═✧❁﷽❁✧═┅
🔰 *حکایتی بسیار زیبا وخواندنی*
💎ﭘﺮﻓﺴﻮﺭ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﻧﻘﻞ ﻣﯽﮐﻨﺪ:
ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎﯼ ﻧﯿﺸﺎﺑﻮﺭ ﻣﺸﻐﻮﻝ گذﺭﺍﻧﺪﻥ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺧﺪﻣﺖ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭ ﺳﭙﺎﻩ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﺑﻮﺩﻡ.
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﻣﺎﺷﯿﻦ، ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﮐﺘﺮ ﺩﺭﻣﺎﻧﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩﺍﯼ می ﮕﺬﺷﺘﯿﻢ، ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﯾﮏ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﭼﻮﺑﺪﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺗﮑﺎﻥ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﺎ می ﺪﻭﯾﺪ!
ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺩﺭﻣﺎﻧﮕﺎﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﺎﺧﺘﻨﺪ.
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﻧﻔﺲ ﻧﻔﺲ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺑﺎ ﻟﻬﺠﻪﺍﯼ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎﯼ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺳﻪ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﯿﻤﺎﺭﻩ...
ﺑﻪ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﺎ ﺩﺭﺏ ﻋﻘﺐ ماشین ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻧﺸﺴﺖ. ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﺭﺍﻩ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﺍﺯ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ ﻣﺸﻬﺪ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﻭ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻣﺮﯾﺾ ﺍﺳﺖ!!
ﻣﻦ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ ﺯﯾﺮﭼﺸﻤﯽ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺧﻨﺪﻩای ﻣﺮﻣﻮﺯﺍﻧﻪ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﯿﻢ: ﭼﻮﭘﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺑﺮﺳﯿﻢ، ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﮐﻼﺱ می ندازه!
ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺩﮐﺘﺮ ﻣﻌﺎﯾﻨﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺳﺮﻣﺎ ﺧﻮﺭﺩﮔﯽ ﺩﺍﺭد.
ﺩﺍﺭﻭ ﻭ ﺁﻣﭙﻮﻝ ﺩﺍﺩﯾﻢ ﻭ ﯾﮑﺪﻓﻌﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﺳﺮ ﺯﺩﯾﻢ ﻭ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﺷﺪ. ﺩﻭ ﺳﻪ ﻣﺎﻩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﻣﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﯾﻢ. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﯾﮏ ﺗﻘﺪﯾﺮﻧﺎﻣﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﻭﺯﯾﺮ ﺑﻬﺪﺍﺭﯼ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﯼ، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﭘﻠﯽ ﺗﮑﻨﯿﮏ ﺗﻬﺮﺍﻥ را ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﻧﻤﻮﺩﻩﺍﯾﺪ، ﺗﺸﮑﺮ می کنیم..!
ﻣﻦ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ، ﻫﺎﺝ و ﻭﺍﺝ ﻣﺎﻧﺪﯾﻢ، ﻭ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﮐﺪﺍﻡ ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﺭﺍ ﻣﺎ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ، ﺗﺎ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪﻫﺎﯼ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻭ ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺍﻓﺘﺎد.
ﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺩﮐﺘﺮ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺭﻓﺘﯿﻢ، ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﯾﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﮐﺪﺍﻡ ﭘﺴﺮﺕ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻭ ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﺍﺳﺖ؟
ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﺎﻧﮑﻪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩ.
ﭘﺴﺮﻡ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﯿﺎﯾﺪ، ﻟﺒﺎﺱ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ می پوشد ﻭ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺤﻠﯽ ﺻﺤﺒﺖ می کند...
#ما_مسئولین_مسئولیم
#راه_را_گم_نکنیم
🍃 نیایش سوزناک شبانه حسن روحانی
به درگاه پروردگار متعال 🍃
الهی! بِشنبه بِشنبه بِشنبه 🤲🏻😔
جمعه منو بیدار نکن
الهی! بِبورس بِبورس بِبورس 🤲🏻😔
نذر می کنم گاو و گوسفندامونو بفروشم یه دونه خروس سر ببرم
الهی! بِدلار بِدلار بِدلار 🤲🏻😔
کاری کن مردم مریم منو یادشون بره، سراغ بودجه هارو نگیرن
الهی! بِبایدن بِبایدن بِبایدن 🤲🏻😔
کمک کن بیاد دوباره برجامو تو پاچه مردم کنیم
الهی! بِواشنگتن بِواشنگتن بِواشنگتن 🤲🏻😔
خدایا لعن و نفرین مردم رو به واشنگتن دی سی حواله کن نه ما
الهی! بِاسحاق بِاسحاق بِاسحاق 🤲🏻😔
بخاطر آبروی اسحاق، گرونی هارو کنترل کن
آمین یا رب العالمین💔😭