eitaa logo
شهید محمد رضا تورجی زاده
269 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
10.1هزار ویدیو
158 فایل
🌟🌹ستارگان آسمان🌹🌟 ♡″یا زهرا″♡ ✿محمد رضا تورجي زاده✿ ✯🔹فرزند: حسن ✷🌺ولادت:۲۳ تیر ماه ۱۳۴۳ °❥🌹شهادت: ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای۱۰ 💫🌹مزار: گلستان شهدای اصفهان
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 کجای تاریخ ایستاده ای؟ شیعه 1400 سال زیر ستم حکام ظلم و کنج خانه ها می زیست قرنها مجبور بودیم وانمود کنیم شیعه نیستیم. علوی نیستیم. حق نداشتیم اسم علی(ع) و اهلبیت را بر زبان جاری کنیم.. قرنها پنهانی به زیارت اهلبیت میرفتیم. با تقیه نماز میخواندیم. در سالهای سیاه، چادر از سر زنان مان کشیدند، و بردن اسم حسین را قدغن کردند.. تا اینکه یک روح الهی آمد.. برای این روزها که فشارهای اقتصادی به اوج خود رسیده.. و دشمنان احمق ما و مسئولان خائن ما گمان میکنند میتوانند با این سلاح با این ملت بجنگند.. هیهات
17.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ "شاهرگ محور" با اجرای خوانندگان 🇮🇶 ، 🇮🇷 ، 🇸🇾 ، 🇱🇧 ، 🇾🇪 و 🇵🇸 تولید شده در واحد رسانه ای حشدالشعبی به مناسبت اولین سالگرد شهادت فرماندهان مقاومت
🦋 خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی🌷 ♦️به روایت: مسعود بارزانی به دروازه های اربیل رسیده بود و بیم آن می رفت که شهر عن قریب اشغال شود. پس از حمله داعش، با ها، ترکیه، انگلیس، فرانسه و حتی تماس گرفتم.همه مقامات این کشورها در جواب گفتند که فعلاً هیچ کمکی نمی توانند بکنند.😕 فوراً با مقامات تماس گرفتم و به آنها صریحاً گفتم: "شهر در حال سقوط است! اگر نمی توانید کمکی کنید، ما شهر را تخلیه می‌کنیم" . مقامات ایرانی شماره تماس قاسم سلیمانی را به من دادند و گفتند: " ، نماینده تام الاختیار ما در مبارزه با داعش است". سریع با حاج‌قاسم تماس گرفتم و اوضاع را دقیقاً شرح دادم. ایشان به من گفت: "من فردا، بعد از ، اربیل هستم". گفتم: "فردا دیر است! همین حالا بیایید". گفت:‌ "کاک مسعود، فقط امشب شهر را نگهدار✋". فردا صبح، حاج قاسم در فرودگاه اربیل بود. من به استقبالش رفتم. حاجی با ۵۰ نفر از نیروهای مخصوصش آمده بود.آن‌ها به سرعت به محل درگیری رفتند و نیروهای پیشمرگ را سازماندهی دوباره کردند. در عرض چند ساعت، ورق به نفع ما برگشت.✌️ در ضمن، کمک‌های تسلیحاتی نیز برای ما رسید.
🌹 سیره_شهدا ┄┅═══✼✼═══┅┄ بچه ها چند روزی بود که مى گشتند و شهيد پيدا نمى كردند. رمز شكستن و پيدا كردن، نام مقدس سلام الله علیها بود. شروع کردیم به زمزمه اين ذكر، دست منو عنايت و لطف و عطاى فاطمه (س) منم گداى فاطمه، منم گــــــداى فاطمه (س) بچه ها حالى پيدا كردند و گفتيم: «يا حضرت زهرا (س) ما امروز گداى شماييم. هم داريم كه هيچ گدايى را از در خانه ات رد نمى كنى.» همان طور كه از تپه بالا مى رفتيم، يك برآمدگى ديدیم. کلنگ زدیم و شهيدى پيدا شدكه از كمر به پايين بود. از شلوار و كتانى اش معلوم بود است. ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ دقایقی با او حرف زدم و گفتم: شما و هستى. بيا و كمك كن من اثرى از تو به دست بياورم. توجهى نشد. گفتم: اگر اثرى از تو پيدا شود، به نيت حضرت زهرا (س) چهارده هزار مى فرستم. مگر تو نمى خواهى به حضرت زهرا (س ) خيرى برسد، بازهم توجهی نشد، بعد گفتم: كه يك زيارت و حضرت زهرا (س) هم برايت همين جا مى خوانم، كمك كن. ديدم خبرى نشد. گريه كردم و گفتم: عيبى ندارد، ولى من فكر مى كردم شما تا اسم حضرت زهرا (س) بيايد، مى كنيد. اعتقادم اين بود كه در برابر اسم حضرت زهرا (س) از خودتان واكنش نشان مى دهيد. در همين حال دستم به كتانى شهید خورد. ديدم روى زبانه ى كتانى نوشته است: « از اردكان يزد.» همين نوشته باعث شناسايى او شد. همان جا برايش يك زيارت عاشورا و روضه ى حضرت زهرا (س) خواندم. 📚 کتاب کرامات شهدا 🌐شبکه رسانه ای مجمع هماهنگی نیروهای جبهه انقلاب استان قم
4_5782705321218673132.mp3
4.07M
❤️✨❤️✨❤️✨ 🎤مداح: 🔖 مهربونی، آروم جونی، روزی رسونی 🔖 «امام حسن علیه السلام» نغمه های ایرانی(نوای نی )🌷🌴🍁