#خاطرات_شهدا
بابت مداحی هیچ صله ایی دریافت نمی کرد ، می گفت ،
صله من رو باید خود آقا بدهد !
اتاقشان به حرم خیلی نزدیک بود ، شب شهادت حضرت زهرا (س) ، رو به حرم حضرت زینب (س) ایستاده بود و رو به خانم گفت ،
15سال نوکری کردم ، یک شبش را قبول کن و امشب سند شهادتم را امضا کن .
فردایش در عملیات انتحاری که در نزدیکی حرم صورت گرفته بود حین کمک رسانی به مصدومان از ناحیه پهلو و بازوی چپش 40 ترکش خورد و شهید شد ،
یه شب خوابش رو دیدم ، بهم گفت ،
به بچهها بگو سمت گناه نرند ، اینجا خیلی سخت می گیرند .
آخر وصیتنامه اش نوشته بود ،
وعدۂ ما بهشت ،
بعد روی بهشت را خط زدہ بود اصلاح کردہ بود ، وعدۂ ما ،
جَنَّتُ الْحُسِیْن علیه السلام....
#شهیدحجت_اسدی
📕 مدافعان حرم
« اللهم عجل لولیک الفرج »