eitaa logo
شهید محمد رضا تورجی زاده
269 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
10.1هزار ویدیو
158 فایل
🌟🌹ستارگان آسمان🌹🌟 ♡″یا زهرا″♡ ✿محمد رضا تورجي زاده✿ ✯🔹فرزند: حسن ✷🌺ولادت:۲۳ تیر ماه ۱۳۴۳ °❥🌹شهادت: ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای۱۰ 💫🌹مزار: گلستان شهدای اصفهان
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق شهیدانہ😍😍😍 اومد و نشست کنارم... با یه ذوق بچه گانه اے گفت: "قرار شده یه،یه هفته اے برم مشهد واسه دوره..." با تعجب پرسیدم..."تنها… ؟!" گفت: "نه خانوم گلم...💕 مگه میشه بدون شما برم...؟❤ نه خدااایی...جااان من...؟! اصلا بدون شماها بہم خوش میگذره...؟ اگه خدا بخواد و آقا بطلبه... با هم میریم..." ڪلے ذوق کردم... هیچ وقت واسه رفتن به مشهد... مثل این بار خوشحال نبود... از وقتے ڪه عقد ڪرده بودیم... تقریبا هر سال توفیق زیارت آقا نصیبمون شده بود... چون آغاز زندگے مشترڪمون... از مشهد بود و خیلے ساده... خاطرات قشنگے اینجا داشتیم... آقا هم هر سال میطلبیدمون... ماهم میرفتیم پابوسشون ... آقا مهدے همیشه میگفت : "هر چے تو زندگے داریم... از برڪت وجود امام رضاست... صبحا میرفت بہ محل مأموریتش... ظہرا ڪہ برمیگشت... اکثراً غذایے ڪہ بهشون میدادنو نمیخورد و مےآورد خونہ... میگفتم: "آخه تو خستہ و گرسنہ از صبح سرڪارے… غذاتو هم نگه میدارے تا اینجا...! ضعف میڪنے ڪہ عزیزم..." میگفت: "نمیتونم بدون شما چیزے بخورم… دلم میخواد سر سفره دور هم باشیم...❤ و البته... دست پخت خانوم گلمو بخورم... همیشه خونواده دوستے و محبتشو...❤ تو عمل نشون میداد... . . (همسر شهید مهدے خراسانے) ❤️زیارت امام رضا(ع)❤️
عشق شهیدانہ😍😍😍 اومد و نشست کنارم... با یه ذوق بچه گانه اے گفت: "قرار شده یه،یه هفته اے برم مشهد واسه دوره..." با تعجب پرسیدم..."تنها… ؟!" گفت: "نه خانوم گلم...💕 مگه میشه بدون شما برم...؟❤ نه خدااایی...جااان من...؟! اصلا بدون شماها بہم خوش میگذره...؟ اگه خدا بخواد و آقا بطلبه... با هم میریم..." ڪلے ذوق کردم... هیچ وقت واسه رفتن به مشهد... مثل این بار خوشحال نبود... از وقتے ڪه عقد ڪرده بودیم... تقریبا هر سال توفیق زیارت آقا نصیبمون شده بود... چون آغاز زندگے مشترڪمون... از مشهد بود و خیلے ساده... خاطرات قشنگے اینجا داشتیم... آقا هم هر سال میطلبیدمون... ماهم میرفتیم پابوسشون ... آقا مهدے همیشه میگفت : "هر چے تو زندگے داریم... از برڪت وجود امام رضاست... صبحا میرفت بہ محل مأموریتش... ظہرا ڪہ برمیگشت... اکثراً غذایے ڪہ بهشون میدادنو نمیخورد و مےآورد خونہ... میگفتم: "آخه تو خستہ و گرسنہ از صبح سرڪارے… غذاتو هم نگه میدارے تا اینجا...! ضعف میڪنے ڪہ عزیزم..." میگفت: "نمیتونم بدون شما چیزے بخورم… دلم میخواد سر سفره دور هم باشیم...❤ و البته... دست پخت خانوم گلمو بخورم... همیشه خونواده دوستے و محبتشو...❤ تو عمل نشون میداد... . . (همسر شهید مهدے خراسانے) ❤️زیارت امام رضا(ع)❤️