•
⚠️ روضه باز است؛ با حال مناسب بخوانید...
بعد جنگ خیبر، چندتا از یهودیها اسیر شدن؛ یکی از اونها صفیه، دختر رئیس قبیله بنی نضیر بود. پیامبر به صفیه فرمودن: من تو رو مجبور نمیکنم دینت رو عوض کنی، میتونی یهودی بمونی و همینجا زندگی کنی؛ اما اگه مسلمون بشی من هم حاضرم باهات ازدواج کنم. نظر خودت چیه؟
صفیه فورا گفت: قطعا خدا و پیامبرش رو انتخاب میکنم! میگن صفیه پیامبر رو خیلی دوست داشت و بعد از وفاتشون، بیشتر از همه همسرانشون، از داغ پیامبر گریه میکرد...
⬇️اینها مقدمه بود تا این قسمتش رو بگم:
بعد ازدواج پیامبر با صفیه، مسلمونها بقیه یهودیها رو هم آزاد کردن؛
گفتن: اینها دیگه فامیل پیغمبر شدن و ما نمیخوایم فامیل پیغمبر رو به غلامی و کنیزی بگیریم!
🔻میدونید دلم از چی میسوزه؟
اون روز مسلمونها چندتا یهودی رو به خاطر وصلت دختر رئیس قبیلهشون با پیغمبر، فامیل حضرت دونستن و به خاطرش گفتن حاضر نیستن اونها رو غلام و کنیز خودشون کنن؛
اونوقت همین آدمها چند سال بعد، دخترهای همون پیغمبر رو بازار به بازار... 😭💔
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و
آل محمد، و آخر تابع له علی ذلک...
#شب_جمعه
#شب_زیارتی
💠 @shagerde_ostad