•
شب که میشه،
یه نفر با فکر نون فردا به رختخواب میره،
یه نفر با فکر فلان قسط،
یه نفر با فکر فلان کار،
یه نفر با فکر فلان پروژه،
یه نفر با فکر فلان درس،
یه نفر با فکر فلان ایده،
یه نفر با فکر فلان شخص،
یه نفر هم وقتی میخوابه دلش شور این رو
میزنه که خدایا کمک کن فردا بتونم بیشتر
به درد تو و بندههات بخورم!
نگاه و لبخند و رحمت و برکت و دنیا و آخرت
خدا مال این آدمه :)✨
#دل_نوشت
💠 @shagerde_ostad
•
دقیقا اونجا که شاعر میگه:
همسایه سایهات به سرم مستدام باد 💚
✨نایبالزیاره و دعاگوتون هستیم
ان شاءالله
#بابا_رضا
💠 @shagerde_ostad
•
🔰محصولات کارخانه جعل حدیث‼️
🔹روزهای اولی که به خلافت رسید، به مردم
وعده داد که میخوام در حکومت خودم طبق
سیره خلیفه دوم حکومت کنم. خودم و کادر
حکومتم زندگی سادهای خواهیم داشت، از
مالیات سنگین خبری نیست، طبق دستورات
قرآن عمل میکنیم و...
🔸مردم از این وعدهها کلی خوشحال شدن و
با خلیفه جدید، یزید بن عبدالملک بیعت کردن.
خلیفه جدید، تا چهل روز به وعدهاش عمل کرد.
🔹بعد از چهل روز، چندتا از سران حکومت که
کم کم داشت بهشون سخت میگذشت، چهل
تا راوی حدیث رو آوردن پیش یزید و اونها به
دروغ شهادت دادن که خلیفه مسلمین برای
اعمالش سوال و جواب نمیشه و هرکاری که
دلش خواست میتونه انجام بده!
🔸بعد از اون، یزید بن عبدالملک زد به اون در!
دوباره مالیاتها رو چند برابر کرد؛ فدک رو که
عمر بن عبدالعزیز به فرزندان حضرت زهرا پس
داده بود، دوباره غصب کرد و تمام عمرش
مشغول عیش و نوش و عیاشی شد!!
🔹یزید یه کنیز داشت به اسم حبابه که خیلی
دوستش داشت. یه روز حبابه بهش گفت اگه
تو بمیری کی قراره بعد تو امام مردم بشه؟ یزید
دست حبابه رو بوسید و گفت معلومه؛ تو!
🔸یه مدت گذشت و حبابه از دنیا رفت. کار
یزید، به خاطر معشوقهاش به جنون کشید.
خلیفه مسلمین (!!!) امور مردم و حکومت و
همه چیز رو رها کرد و بست نشست کنار
جنازه حبابه.
🔹به هیچ کس اجازه نمیداد حتی درمورد
دفنش حرفبزنه! اونقدر جنازه دختر بیچاره
رو برای خودش نگه داشت، تا این که جنازه
گندید و متعفن شد. بالاخره صدای اطرافیان
یزید در اومد و وادارش کردن که حبابه رو
دفن کنه.
🔸بعضیها میگن بعد دفن، دوباره دستور به
نبش قبر حبابه داد و جنازه دختر رو دوباره از
قبر خارج کرد. تا این که بعد از پونزده روز،
خودش هم از غم حبابه و زندگی با جسد
گندیده و مسمومِش از دنیا رفت!
______________
📚منابع:
_ بلاذری، أنسابالأشراف، ج ۸، ص ۲۴۴
_ مسعودی، التبیه و الاشراف، ص ۳۰۰؛ بلاذری، أنسابالأشراف، ج ۸، ص ۲۴۳
_ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۸، ص ۲۶۱؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج ۷، ص ۲۴
#روایت_من
💠 @shagerde_ostad
•
معصومِ مَردُمیم ولی در خفای خویش
درگـیـــــر توبــههـــای مدام و مُکــرریــــــم ❤️🩹
•
•
محبوب من!
درد دارد جگرم؛
تا به کی آه به آه خون بپاشد از جگر
به چشمان بی رمق شدهام،
و ببارد تا این گریبان چاک چاک؟
دلتنگم عزیزم
بیشتر از آن که حتی خودم بدانم!...
و تو چه خوب میدانی...💔
#برای_او
•
📪 پیام جدید
https://eitaa.com/shagerde_ostad/40
آدم وقتی میاد تو اسلام دقیقا انگار تازه از مادر متولد شده و همه چیو با تعجب و عشق نگاه میکنه
وقتی کسی نماز میخونه با عشق نگاش میکنه
وقتی میبینه چه دنیای قشنگیه اسلام اصلا عاشق خالقش میشه
و چقدر اسلام قشنگه واقعا خدا عاشق بنده ش و بنده ش جز خدا کسیو نداره
___
#شاگرد_استاد
این زیباییها چهره واقعی اسلامه که متأسفانه برای ماها تبدیل به کلیشه شده و اونها رو نمیبینیم؛ چون فکر میکنیم دیگه همه چیز رو میدونیم و اینها عادیه.
اما اگه خودمون هم بریم دنبال علم و حقیقت دین، تازه میفهمیم تا حالا چه زیباییها رو ندیدیم یا ساده از کنارشون گذشتیم.
ان شاءالله چشیدن این لذتها روزی ما هم بشه.
•
•
🔰 مثل آمریکا شدن عرضه میخواد!
نوزادان تازه متولد شده زود میمردند؛ چون
مادرانشان به دلیل کار سخت و جانفرسا و
گرسنگیشدید برایتغذیه آنها شیری نداشتند.
به همینخاطر طی دوران اقامت من در کوبا
هفتهزار کودک، ظرف سه ماه جان سپردند.
حتی برخی مادران از شدت نومیدی، بچههای
خود را غرق کردند... به این صورت شوهران
در معادن، زنان بر اثر کار شدید و بچهها به
خاطر کمبود شیر مردند... چشمانمن شاهد
چنان اعمال خلاف سرشت انسانی بود که
هم اکنون که قلم در دست دارم، تمام بدنم
میلرزد...
این آغاز تاریخ اروپاییان در سرزمین «آمریکا»
بود.
📚 رویای آمریکایی
👤 هاوارد زین
#از_کتاب
💠 @shagerde_ostad
•
🔰 اعمال روزهای آخر ماه شعبان 🌙
🔻جناب اباصلت میفرماد:
روز جمعه آخر ماه شعبان، بهمحضر امام
رضا علیهالسلام شرفیاب شدم؛ ایشون
فرمودن: اباصلت، بیشتر ماه شعبان
گذشت و این آخرین جمعه ماه شعبانه.
پس هرچی تو این ماه از انجام اعمال خیر
کوتاهی کردی تو این چند روز جبران کن!
#ماه_شعبان
💠 @shagerde_ostad
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
•
_ ببخشید شما؟
+ منم اون حسرتیِ حرم ندیده 💔
#شب_زیارتی
💠 @shagerde_ostad
•
🔴 یه توصیه خیلی خیلی مهم:
#سرزمین_مادری رو ببینید عزیزان!
از اول هم ببینید،
با دقت هم ببینید؛
به جرأت میگم مدتهاست فیلم به این خوبی
و به این دقیقی ندیدم!
مدتها بود با یه فیلم اشک نریخته بودم؛
مدتها بود با یه فیلم حسرت نخورده بودم؛
این فیلم به معنای واقعی کلمه
یه اثر فاخر و یه کار فرهنگی فوق العاده تمیزه
ببینید و حتما به بقیه معرفی کنید 👌
#معرفی_فیلم
💠 @shagerde_ostad
•
و سلام بر آخرین حسین؛
او که ۱۱۵۰ سال
میان شیعیانش، نه سپاه خونخوار یزید،
فریاد «هل من ناصر» سر میدهد و
پاسخی نمیگیرد!!... 💔🥀
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💠 @shagerde_ostad
•
السلام علیک یا سلطان
من علیک السلام میخواهم ✨🌱
...
واقعا ما شما رو نداشتیم،
دلتنگیهامون رو کجا میباریدیم قربونت برم؟ :)❤️🩹
#بابا_رضا
💠 @shagerde_ostad
•
همان طور که کنجکاوانه در و دیوار و مردمان
شهر را نظاره میکرد، از مرد خرمافروشی سراغ
کاخ علی را گرفت. مرد متعجب به غریبه نگاه
کرد و گفت:
- کاخ علی؟
+ آری. او را در کدام یک از عمارتهای کوفه میتوان یافت؟
- از کدام دیار میآیی؟
+ از راهی دور.
مرد خندید و گفت:
- همین مسیر را ادامه بده، به مسجد بزرگ
شهر میرسی، آن جا کاخ علی است. دو باره
خندید...
📚 پس از بیست سال
👤 سلمان کدیور
💠 @shagerde_ostad
•
میفرماد:
اونـی که ارزش خودش رو ندونـه،
نیست و نابود میشـه❗️
📜 حکمت ۱۴۹
#مولا_علی
💠 @shagerde_ostad
•
🔰 فروشی نیست‼️
🔸ابوذر، هرجا که میرسید، از فساد حکومت
وقت، از دستورات پیامبر و از فضائل و کرامات
امیرالمؤمنین صحبت میکرد؛ اون حرفها شده
بود سوهان روح حکومت! بالاخره ابوذر صحابی
نزدیک پیامبر بود و حرفش حسابی برو داشت!
خلیفه سوم برای بستن دهان ابوذر، هر راهی
که به ذهنش میرسید رو امتحان کرد. پیرمرد
رو کتکش زدن، تبعیدش کردن، اما فایده
نداشت.
🔹یه روز خلیفه سوم، یه کیسه پر از سکهرو
داد دست یه غلام سر و زبون دار و گفت اگه
بتونی این کیسهرو بدی به ابوذر، آزادت میکنم.
🔸غلام رفت پیش ابوذر و یه ساعت چونه زد؛
ابوذر گفت: چرا خلیفه میخواد این سکهها رو
بده به من؟ اگه سهم منه، سهم بقیه چی؟ مال
اونا رو هم داده؟ اگه مال بقیه رو داده باشه
میگیرم، و الا دلیلی نداره بخوام قبولش کنم؛
اگه هم این سکهها سهم من نیست، پس یعنی
دزدیان! چرا فکر کردی من پول دزدی رو قبول
میکنم؟
🔹غلام که دید فایده نداره، پای دین و ثواب
و کار خیر رو کشید وسط؛ گفت: ابوذر تو دلت
نمیخواد یه غلام رو آزاد کنی؟ خلیفه گفته اگه
این سکهها رو بدم به تو من رو آزاد میکنه؛
یعنی نمیخوای این لطف بزرگ رو در حق
من بکنی؟
🔸ابوذر گفت: من دلم میخواد آزادت کنم؛
اما اگه این سکهها رو قبول کنم، تو رو آزاد
کردم و خودم رو اسیر!...
#روایت_من
💠 @shagerde_ostad
•
تو را مثل تن و قلب و نفسهایم نمیدانم
تو مثلجانکهنه، جانی و جانانی علیجانم!
🫀#امیرالمؤمنینِ_قلبم
✍ #شاگرد_استاد
💠 @shagerde_ostad
•
‼️ شما سید نیستی چون پیامبر پسر نداشت!!
🔸جلسه شروع شد؛
ابتدای جلسه، بزرگان هر دو طرف قرار گذاشتن که به هم، و عقاید طرف مقابل توهین نکنن و حرفهاشون مستند به آیات قرآن و روایات مورد قبول هر دو طرف باشه.
🔹جناب سلطان الواعظین، عالِم و طرف شیعهی مناظره فرمودن: قطعا باید اینها رو رعایت کنیم. اصلا در شأن من که افتخار سیادت رو دارم و نسبم به پیغمبر اکرم برمیگرده نیست که بخوام به کسی توهین کنم یا حرف بیراه بزنم.
🔸حافظ که نماینده اهل سنت بود گفت: ببخشید میشه بفرمایید شما چطوری فرزند رسول خدا محسوب میشید؟
🔹سلطان الواعظین نسبشون رو از پدر بزرگوارشون تا امام کاظم و از ایشون تا امیرالمؤمنین، یکی یکی نام بردن.
🔸حافظ گفت:
خب این یعنی نسب شما به علی رضی الله عنه برمیگرده نه رسول اکرم! هرکی ندونه، شما که خودتون اهل علمید میدونید نسب آدمها از طریق فرزند پسر منتقل میشه نه دختر!
🔹سلطان الواعظین فرمودن:
اتفاقا همین سوال رو هارون، از جد بزرگوار ما امام کاظم علیه السلام پرسید. ایشون جواب دادن:
_ «قرآن کریم میفرماد: «وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسَىٰ وَ هَارُونَ ۚ وَ كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ؛ وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيَىٰ وَ عِيسَىٰ وَ إِلْيَاسَ ۖ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ»
🔸حالا بگو ببینم پدر حضرت عیسی کیه؟ هارون گفت: حضرت عیسی پدر نداشتن! امام کاظم فرمودن: اما قرآن ایشون رو از نسل انبیاء گذشته معرفی میکنه، چون نسب حضرت عیسی از طریق مادرشون به انبیاء گذشته برمیگرده.
نسب ما هم از طریق مادرمون زهرا به رسول الله میرسه.»
🖇امام فخر رازی هم تو تفسیر این آیه گفتن: با استناد همین آیه، نسب حسن و حسین علیهماالسلام از طریق حضرت زهرا به رسول اکرم میرسه.
🔹امام کاظم ادامه دادن:
«باز هم دلیل میخوای؟ خداوند تو آیه مباهله به پیامبر دستور داد: فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ.
یعنی به اونها بگو بیاید ما و شما پسران و زنان و نفوس خودمون رو بیاریم و مباهله کنیم.
🔸نه در منابع شیعی نه در منابع سنت هیچ کس نگفته که اون روز کسی غیر از امیرالمؤمنین، حضرت زهرا و امام حسن و امام حسین همراه پیامبر رفته بود!
یعنی پیامبر، امیرالمؤمنین رو به عنوان نفس و جان خودشون، حضرت زهرا رو به عنوان برترین زنان و حسن و حسین علیهماالسلام رو به عنوان پسران خودش برای مباهله بردن.
🔹وقتی هارون این استدلال رو شنید، بی اختیار گفت: احسنت یا اباالحسن!»
#شبهای_پیشاور
#روایت_من
💠 @shagerde_ostad