eitaa logo
شجره طیبه🍃
150 دنبال‌کننده
416 عکس
392 ویدیو
18 فایل
این کانال شامل نکات فرزند آوری و فرزندپروری،داستانهای کودکانه،نکات اخلاقی و تربیتی ،تدابیر بارداری . شجره طیبه🍃 بفرست برای دوستت گامی در جهت فرزند آوری و تربیت فرزند ☺️ https://eitaa.com/shaghareye_tayebe انتشار با لینک
مشاهده در ایتا
دانلود
✨دانستنی های مهدوی مناسب کودکان_ سلا به شما دردونه ها🥰 یه بار دیگه اومدیم پیشتون تا یه آیه ی مهدوی هدیه بدیم 😍👇پس بخونیدش *يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّ‌سُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ‌ مِنكُمْ* (نساء-۵۹) [اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، خدا و پيامبر و همچنین اولياى امرِ خود را اطاعت كنيد] 🌱در تفسیر آیه فایده امام غائب به خورشید پشت ابر🌤 تشبیه شده‌ است که مردم از نور خورشید🌞سود می‌برند هر چند که ابری☁️ آن را بپوشاند. 👈بچه ها امامِ غائب مثلِ خورشیدِ پشت ابره🌥 چرا❓چونکه مردم از نورِ خورشید☀️ سود میبرن حتی اگر خورشید پشته ابر پنهون بشه و نتونن خورشید و ببینن.👀 حالا ما هم اگر امام زمانمون و نمیتونیم ببینیم اما ایشون وجود دارن و ما میتونیم از وجودشون استفاده کنیم😍 چطوری؟🤔 ما میتونیم باهاشون تو دلمون حرف بزنیم و تو همه کارامون ازشون بخوایم که بهمون کمک کنن.... 😃بچه ها امام شماها رو خیلییی دوست دارن❤️💜💛 و براتون یه عالمه دعا🤲 میکنن و کمکتون میکنن😊 شما هم حتما برای ظهور ایشون خیلی دعا کنین https://eitaa.com/joinchat/3766026339C4c12cf72f8
شجره طیبه🍃
#قصه_متن #قصه_کودکانه👇
بوی بهشت شیرا تازه از خواب بیدار شده بود. کش و قوسی به بدن قوی و نیرومندش داد. صدای قاروقور شکمش را شنید. یال طلا را دید. گوشه ای نشسته بود، یالش را با پنجه هایش شانه می کرد و در فکر بود! از همان جا صدا کرد:«اهای یال طلا چی شده اول صبحی؟ توی فکری؟ نکنه تو هم از گرسنگی کم آوردی!» یال طلا سرش را کمی بالا آورد و گفت:«گرسنه که هستم دو روزه هیچی نخوردیم!» پنجه هایش را بیرون آورد و گفت:«خسته شدم از این قفس! دلم زندگی می‌خواد دلم آزادی می‌خواد!» نگاهی به دوستانش کرد که گوشه‌ی قفس آرام باهم بازی می‌کردند. شیرا یالش را تکان داد و گفت:«بازم خوبه تنها نیستیم ما شیش تا همیشه با هم هستیم!» یال طلا دمش را تکان داد و گفت:«کاش بیرون از این قفس با هم بودیم!» شیرا جلو رفت. کنار یال طلا نشست:«چی شد که یک دفعه دلت خواست بری بیرون؟» یال طلا دماغش را بالا کشید و گفت:«بوی گل به مشامم رسیده! یه بوی خوب از صبح اینجا پیچیده، تو حس نمی‌کنی؟» شیرا دماغش را چندبار بالا کشید و گفت:«به به... راست می‌گی چه بوی خوبی میاد!» یال طلا صدایی شنید. یالش را تکاند و گفت:«گوش کن یه صدایی میاد!» شیرا گوش تیز کرد. در باز شد. چند نفر وارد شدند و کنار قفس ایستادند. یال طلا جلو رفت، رو به شیرا گفت:«بو نزدیک‌تر و بیشتر شد!» شیرا به مردبلند قد که لباس سفیدی پوشیده بود اشاره کرد:«بوی گل از امام هادیه (علیه السلام)!» چشمان یال طلا برقی زد:«چقدر آرزو داشتم امام رو از نزدیک ببینم!» شیرا با چشمان گرد پرسید:«نکنه داریم خواب می بینیم؟!» یال طلا که چشم از امام(علیه السلام) بر نمی‌داشت گفت:«خواب نیست ما بیداریم!» یال طلا یک دفعه از جا پرید:«نگاه کن امام دارن میان توی قفس!» امام هادی(علیه السلام) از پله های نردبان بالا رفت و وارد قفس شد. همه جا بوی یاس پیچیده بود. شیرا و یال طلا جلو رفتند. بقیه ی شیرها هم به سمت امام (علیه السلام) دویدند. یال طلا کنار پای امام(علیه السلام) نشست. امام هادی (علیه السلام) بر سر شیرها دست می‌کشید. یال طلا چشمانش را بسته بود و خودش را توی بهشت می‌دید. متوکل از بیرون قفس صدا زد:«یا ابوالحسن بیایید بیرون کافیه!» یال طلا با چشمانی پر اشک به رفتن امام(علیه السلام) نگاه می‌کرد. شیرا چشمانش را بست:«انگار خواب می‌دیدم، چه خواب شیرینی بود!» یال طلا یالش را تکان داد و گفت:«خواب نبودی ما امام(علیه السلام) رو از نزدیک دیدیم»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گیف توت فرنگی 🍓🍓🍓🍓🍓🍓کاش اینجا بودی میخوردمت🍓🍓🍓🍓🍓🍓 @bachehayeranghinkamani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با چادرم عشق 💞میکنم 🕊 https://eitaa.com/joinchat/3766026339C4c12cf72f8
yek_ayeh_yek_ghesseh_97_10_03_311117.mp3
7.82M
چه طور به پدر و مادر نیکی کنیم 👨‍👩‍👦‍👦👨‍👩‍👧‍👧 🍀 با صدای استاد https://eitaa.com/joinchat/3766026339C4c12cf72f8
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخه ما خوابمون نمیاد😂😂😂😂 ماجرای خونه ما هم همین😂😂😂😂 https://eitaa.com/joinchat/3766026339C4c12cf72f8