هدایت شده از قلم های بیدار
✅ افتتاحیه کارگاه های سومین کنگره #قلم_های_بیدار
📝 با حضور #محمدمهدی_سیار
⏰ دوشنبه15مرداد ساعت16
🏠 خ نشاط، کوچه14، #خانه_بیداری_اسلامی
پس از کارگاه وسیله برای عزیمت به شب شعر #سرنوشت فراهم است
برای #شهید_حججی ...
عاشق شدیم ؛ حادثه از سر شروع شد
عشق از نگاه لحــظه ی آخر شروع شد
بر دستهای بســــته ی مردانه ات قسم
این قصه از زمانه ی حیـدر شروع شد
بغضی که تا همیشه ی تاریخ مانده است
روز نزول سوره ی کوثــــر شروع شد
نامت برای اهل حرم ؛ خوب آشناست
محسن ؛ غم از حکایت مادر شروع شد
بر پیکر شهید جسارت ؛ عجیب نیست
درد از کنـــار قبر پیمبــــــر شروع شد
میگفت بر مزار پدر ؛ دختری شهیـــد...
بعد از تو طعنه های به مادر شروع شد
ما مانده ایم و حال جهانی که خوب نیست
جنگ است ؛ جنگ عرصه ی دیگر شروع شد
سرباز بی سریم ؛ گواهش در این غزل ...
این بیت آخر است که با سر شروع شد
#شهاب_مرادی
@shahab12moradi
آه ای دنیا ، بد و خوبت ، به چشمم آشناست
تار و پودم را که عمری فرش کردی نخ نماست
موج روی موج ، ساحل پشت ساحل دیده ام
ناخدا هرجا که موجی تازه آمد ، با خداست...
آن عصای پیر چوپان دیده ی دریا شکاف...
در ید بیضای پرنور جناب اژدهاست ...
شیخ را با شحنه در میخانه با هم دیده اند
گرچه پنهان میکند ، پیمانه در زیر عباست ...
از شما پنهان نباشد ، از خدا پنهان که نیست
خوان نعمت باز و یاران جمع و مجلس بی ریاست
گله ی رنجور و بی چوپان آبادی ما ...
گرگ باران دیده ای دارد که نامش کدخداست
#شهاب_مرادی
@shahab12moradi
رفت آنکه از من سوز عشقی بیشتر داشت
آخر چرا دل داد اگر قصد سفر داشت ؟!!!
وای از درختی که ببیند باغبانش ...
در دستهای مهربان خود تبر داشت!!!
پروانه سر بر شیشه میزد ، شعله میگفت :
این عاشقی ، این عاشقی ها دردسر داشت
نفرین به دل ، نفرین اگر عاشق شود باز
ای کاش نفرین دل عاشق اثر داشت !!!
ای بیستون ای بیستون طاقت بیاور
یکبار دیگر تیشه را فرهاد برداشت ...
#شهاب_مرادی
@shahab12moradi
تدبیر شما ، باعث ویرانی مان شد.
امید ، فقط حسرت پنهانی مان شد.
مثل دلتان ، سکه ی بازار ، دو رو داشت.
غم قسمت ما بود ، که ارزانی مان شد.
بستیم و شکستیم ، رسیدیم و بریدیم.
یک عمر فقط صرف پشیمانی مان شد.
از خون جوانان وطن ، لاله دمیده.
حیف از گل آلاله که قربانی مان شد .
یک عمر چو ابلیس به سجاده نشستیم.
این سجده فقط ، لکه ی پیشانی مان شد.
تاریخ مبادا که پس از ما بنویسد.
تزویر و ریا نقش مسلمانی مان شد.
چون باد وزیدیم و به هر چوب رمیدیم.
هر گرگ بلا ، لایق چوپانی مان شد ...
#شهاب_مرادی
#گرانی
#تدبیر_امید
برای این عکس که خودش یک دنیا حرف دارد:
چندیست بالا گرفته ، بازار آدم فروشان.
بفروش و نامردمی کن ، ای وای بر کم فروشان.
دلال دستانِ دربند، ای کاسب اشک و لبخند،
این بغض ها لحظه ای چند؟! در کوی شبنم فروشان.
با خاک و خون و خیانت ، بفروش اما به قیمت .
دیدار ما تا قیامت ...بن بست ماتم فروشان .
بغضیم و شوق نبردیم ، بعد از شهیدان چه کردیم ؟!
ما همچنان اهل دردیم ، از نسل مرهم فروشان ...
#شهاب_مرادی
@shahab12moradi
آقای جمهوری اسلامی ... آهای رفیق هیاتی... آهای دوست انقلابی و مذهبی من ، آهای کسی که دلت برای روزهای خوب تنگ شده ... من کسی نیستم نه در دنیای مجازی ، نه در دنیای واقعی ، گاهی برای خودم مینویسم و دلِ تنگ خودم ، خدا را شکر که با قلمم، نه دغدغه ی نام دارم و نه نان ، عضو هیچ باند و دسته و گروهی نیستم ، نان خور کسی نبوده ام ، زنده باد و مُرده باد برای کسی نگفته ام ، سعی کردم زیر علم کسی جز سرور آزادگان(ع) سینه نزنم، اهل همین آبادی ام ، از جنس همین مردم ، همین مردمی که در وسط دو قطب آهن ربا قرار دارند ، همین مردمی که میخواهند بی دغدغه زندگی کنند ، همین مردمی که گفتید : بجنگید ، جنگیدند ، و شهید شدند و شهید دادند ،گفتید :تحمل کنید که تحریمیم و دشمن داریم ، مُردیم و زنده شدیم و تحمل کردیم ، گفتید : رای بدهید و انتخاب کنید ، رای دادیم و انتخاب کردیم ، گفتید: آن یکی جاسوس بود ، غیر متعهد بود و بد بود ، این یکی را انتخاب کردیم به امید فردای بهتر ... گفتید: مرگ بر آمریکا بگوئید که جنایتکار است ، آخر هر نمازمان گفتیم ...گفتید : این انقلاب زمینه ساز ظهور است ، گفتیم ، اللهم عجل لولیک الفرج ، و بر دشمن اهل بیت (ع) لعنت ...
####
سالها گذشت ، سالهایی که با درد گذشت ، با جنگ گذشت ، با مشکلات اقتصادی گذشت ، خیلی هایمان پیر شدیم و مُردیم ، خیلی هایمان ماندیم و نسل عوض کردیم ... تکنولوژی آمد ، کتاب آمد ، رسانه آمد ، آگاهی آمد چشم باز کردیم و دیدیم ، همان زمان که ما با مشت های گره کرده ،در دهان استکبار میکوبیدیم ، فلان برادر انقلابی و مسئول رده بالا ، خانواده و فرزندش را برای زندگی و تحصیل به بلاد کُفر میفرستد ، همان جائی که ما مرگش را میخواستیم ، و تو آقای جمهوری اسلامی ! صدایت در نمی آید!!!
دیدیم ، همان موقع که ما با مشکلات اقتصادی و تحریم صورتمان را با سیلی سرخ نگه داشته ایم ، فیش های نجومی مسئولین لو میرود ، و تو آب توی دلت تکان نمی خورد ، دیدیم که فلان مسئول که مُهر روی پیشانی اش ، نشان از زندگی زاهدانه را میدهد ، صاحب فلان بُرج غیر مجاز است ، اما تو هیچ نمیگویی و خانه ی پیرزنان بی پناه را خراب می کنی !!! دیدیم که خواهرانمان را به جرم بدحجابی به گشت ارشاد!!! می بری ، اما فلان مسئول با خانم بی حجابش عکس می اندازد و تو ککت نمی گزد ...
دیدیم که ، بعضی از ، تکرار میکنم ، بعضی از آنها که باید مدافع مال و جان و ناموسمان باشند ، هم به ناموسمان تعرض میکنند ، هم به مالمان و هم به جانمان !!! اما تو به جای توبیخ ، انکارش میکنی!!! ...
باز هم تحمل کردیم و با خودمان گفتیم ، اینها از فتنه های آخرالزمان است ، و باید اصحاب ظهور غربال شوند ..... و شنیدیم که فلان مسئول میفرماید : حفظ تو از حفظ جان آنکه باید زمینه ساز ظهورش باشیم ، مهم تر است !!! و تو باز هم صدایت در نمی آید...
آقای جمهوری اسلامی ، کُشته های این روزها ، از هر طرف ، با هر عقیده و در هر لباس ، خونش به گردن توست ، هر چند میدانم که کار از کار گذشته ، اما به من حق بده که دیگر حرفت را باور نکنم ، افتادن از ارتفاع و خودکشی و داعش و... را باور نکنم ، آقای جمهوری اسلامی ، من اهل همین آبادی ام ، از همین مردمم ، اهل اعتراضم نه اغتشاش ، وطنم را دوست دارم ، اما تو را نه ... تویی یک عمر به من دروغ گفتی ...
#شهاب_مرادی
@shahab12moradi
#برای
#زن_زندگی_آزادی
#مرد_میهن_آبادی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
هدایت شده از 🚩 هی هات | جهاندار
🚩 وسط معرکه
منِ شرمنده چهل سال برای تو چه کردم
آه ای سرو چهلساله، به پای تو چه کردم
غیر نام شهدا بر در و دیوار نوشتن!
با مرام تو و خون شهدای تو چه کردم
منِ آسودهی -از هر طرفی باد بیاید-
با غم پرچمِ در شعله رهای تو چه کردم
منِ آخوند، منِ شیخ، منِ حجتالإسلام
با خدای تو و با دین خدای تو چه کردم!
منِ مدّاح و سخنران، منِ مدیون شهیدان
سخنی در خور ایثار و وفای تو چه کردم
منِ مسئولِ شکمسیرِ نداری نچشیده
با سر و صورت سرخ فقرای تو چه کردم
منِ شاعر، منِ بیگانهی با درد معاصر
اعتراضی به غم و درد و بلای تو چه کردم
همهی هستی خود را وسط معرکه بردی
جان ناقابل خود را به فدای تو چه کردم
ای که مردان غیور تو عصایند و تو موسی
با خود و با تو و اعجاز عصای تو چه کردم
ای وطن ای وطن من، وطن ای جان و تن من
من برای تو، برای تو، برای تو چه کردم
#جهاندار
#اعتراض
#برای_وطن
@mehdi_jahandar
آتش ، مرا آن روز خاکستر نمی کرد.
می سوختم ، اما کسی باور نمی کرد.
آن ماجرا ، ای کاش تنها ، ماجرا بود .
یا روضه خوان ، این روضه را از بر نمی کرد.
تا در به پهلو ضربه زد ، خون گریه کردم .
کار مرا آه ای خدا ، خنجر نمی کرد !!!
باید که زیر ضربه ی دنیا بمانم .
قسمت ، مرا ای کاش میخ در نمی کرد .
#شهاب_مرادی
@shahab12moradi
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
شاخه ی خشکیده ی بی برگ و بر،.
ناخَلفی در هیجان تبر ...
خاک کویرم که تَرَک خورده ام ،.
آخ که از ریشه کُتک خورده ام.
ریشه ی من جوونه نه ، خار شد .
ساقه ی من ،گُُل که نشد ... دار شد!!!.
هیچ کسی باد موافق نبود،.
از اولش هیچ کسی عاشق نبود.
از اولش ما رو تبر میخواستن،.
برای روزای خطر میخواستن.
گُل نشدم ، خار بیابون شدم .
چوب تبر؟! از تو چه پنهون شدم .
بی که بفهمیم و بدونیم رفت ...،
حیف که روزای جوونیم رفت .
زنده ام اونقد که نفس میکشم،
با شاخه هام طرح قفس میکشم.
از دل خاک ، ریشه مو در بیارین،.
خسته شدم ، برام تبر بیارین!!!
#شهاب_مرادی
@shahab12moradi