eitaa logo
۰﴿پِلاكِ۳۱۳ــــ﴾۰
193 دنبال‌کننده
369 عکس
67 ویدیو
3 فایل
بسم رب الحسین علیه السلام عشق یعنی استخوان و یك پلاك سالها تنهای تنها زیر خاك .... ✅مرگ تاجرانه... در مکتب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام ، شهادت یعنی برگ برنده..🌱🌷 منتظر نظرات و کتب پیشنهادی شما هستیم... @ia_zahra_j12
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب تپه جاویدی و راز اشلو شهید مرتضی جاویدی شهید مرتضی جاویدی یکی از غیورترین سرداران در زمان هشت سال دفاع مقدس به شمار می رود و تنها رزمنده ای بود که امام خمینی رحمت الله علیه پیشانی او را بوسید. او در عملیات والفجر دو ، تپه ای به نام "برد زرد" که سی کیلومتر در خاک عراق وجود داشت را فتح کرد. شهید مرتضی جاویدی و گردانش چیزی در حدود چهار روز و چهارشب دراین تپه محاصره شدند اما بالاخره با رشادت های فراوان توانستند این تپه را فتح کنند. "اشلو" مخفف جمله "ان شی لونک" است که معنی آن حال و روزت چطور است می شود.شهید جاویدی شخصیتی بود که در طول هشت سال دفاع مقدس علاوه بر عاشقانه جنگیدن به تمام رزمندگان روحیه می داد و همه او را می شناختند ودوستش داشتند. نکته جالب درباره زندگی نامه این شهید این است که هرکسی که می خواسته وارد گردان او شود ، باید خون نامه ای می نوشت. داوطلب برای راه یافتن به گردان شهید جاویدی به قدری زیاد بود که گاه کار به گزینش می کشید.گردان او یکی از قدرتمندترین گردان های جنگی بود که در عملیات های زیادی شرکت کرد و پیروز شد.او در عملیات کربلای پنج درحالی که بیست و هشت سال داشت به شهادت رسید.🥀 ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶با ولایت تا شهادت والسلام🔶﴾ 🌷🌺🌷🌺🌷🌺🌷🌺🌷🌺🌷 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/shahadat31312 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ۹
کتاب شاهرخ ، حر انقلاب اسلامی شهید شاهرخ ضرغام شاهرخ ضرغام از فرماندهان ۸ سال دفاع مقدس بوده است. او پیش از انقلاب به لات مشهور بوده و حتی ساواک از او و هم‌قطارانش چندین مرتبه برای سرکوب مردم کمک خواسته بود، اما پس از انقلاب تغییر رویه می‌دهد و حر انقلاب لقب می‌گیرد. شاهرخ پس از توبه دیگر به سمت گناهان گذشته نمی‌رود. برای کسی هم از گذشتهٔ سیاهش نمی‌گوید و هر زمانی هم که یادی از آن ایام می‌شود، با حسرت و اندوه می‌گوید:غافل بودم. معصیت کردم. اما خدا دستم را گرفت. بخشی از این کتاب: خورشید اولین روز زمستان سال ۱۳۲۸ شمسی طلوع کرد.این صبح خبر از تولد نوزادی می‌داد که او را شاهرخ نامیدند. مینا خانم مادر با تقوای او بود و صدرالدین پدر مهربانش. صدرالدین شاغل در فعالیت‌های ساختمانی و پیمانکاری است. همیشه هم می‌گوید: اگر بتوانیم روزی حلال و پاک برای خانواده فراهم کنیم، مقدمات هدایت آن‌ها را مهیا کرده‌ایم. این بچه در بدو تولد بیش از چهار کیلو وزن دارد. اما مادر، جثه‌ای دارد ریز و لاغر. کسی باور نمی‌کرد که این بچه، فرزند این مادر باشد. سال اول دبیرستان بود. شاهرخ در یک غروب غم‌انگیز سایهٔ سنگین یتیمی را بر سرش احساس کرد. پدر مهربان او از یک بیماری سخت، آسوده شد. اما مادر و این پسر نوجوان را تنها گذاشت... ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶با ولایت تا شهادت والسلام 🔶﴾ https://eitaa.com/shahadat31312 ۱۰
کتاب عارف ۱۲ ساله شهید رضا پناهی این کتاب ، نوشته‌ی سید حسین موسوی، مادرانه‌های نوجوان شهید رضا پناهی است که در سن کم و در نوجوانی به فیض شهادت نائل آمد. کتاب عارف ۱۲ ساله، روایتی از مادرانه‌های نوجوان شهید رضا پناهی است. مادری که روزی به حرم امام رضا (علیه السلام) رفت و از امام رضا فرزندی خواست تا در راه حق شهید شود. کمی بعد متوجه شد که باردار است. او فرزندش را از امام رضا گرفته بود و به همین دلیل هم نام رضا بر او نهاد. رضا در نوجوانی شهید شد. او با شهادتش مادرش را به آرزوش رساند و در بهشت خداوند جای گرفت. ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶با ولایت تا شهادت والسلام🔶﴾ 🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌱 https://eitaa.com/shahadat31312 ۱۱
کتاب آرمان عزیز شهید آرمان علی وردی کتاب آرمان عزیز به قلم مجید محمد ولی، باموضوع روایت هایی مستند از زندگی طلبه بسیجی، شهید آرمان علی وردی،این کتاب بصورت کامل زندگانی شهید عزیز آرمان علی وردی را شرح می دهد.شهید آرمان علی‌وردی متولد سیزده تیر ماه سال هزار و سیصد و هشتاد در تهران است. او در رشته مهندسی عمران در دانشگاه پذیرفته شد و به‌گفته پدرش پس از یک سال تحصیل، به دلیل علاقه به درس‌های حوزه علمیه ، از دانشگاه انصراف داد و وارد حوزه علمیه شد. وی قبل از شهادت، تحصیلات حوزوی را در مدرسه علمیه آیت‌الله مجتهدی(ره) در تهران در پایه سوم می‌گذراند و عضو بسیج یگان امام رضا(علیه السلام) سپاه محمد رسول‌الله صل الله علیه وآله وسلم تهران می شود.شهید علی‌وردی در چهار آبان هزار و چهارصد و یک در شهرک اکباتانِ تهران، در جریان ناآرامی‌ها از سوی برخی معترضان ربوده شد و پس از شکنجه و ضرب و شتم با ضربات چاقو و سنگ در کنار خیابان رها شد. او به بیمارستان بقیه(عج) منتقل شد و به دلیل شدت خون‌ریزی در شش آبان سال گذشته در بیست و یک سالگی به فیض شهادت نائل آمد. دلیل ربوده شدن و شکنجه شهید علی‌وردی را، ظاهر بسیجی او دانسته‌اند. شهید علی‌وردی هنگام حضور در ناآرامی‌ها سلاح گرم یا سردی به همراه نداشت.گفته شده در حین شکنجه از او خواستند به مقدسات به ویژه به مقام معظم رهبری اهانت کند، ولی او نپذیرفت. وی در هشت آبان سال گذشته در تهران تشییع و در قطعه پنجاه بهشت زهرا سلام الله علیها دفن شد.🥀 ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶با ولایت تا شهادت والسلام🔶﴾ https://eitaa.com/shahadat31312 ۱۲
کتاب تو شهید نمی شوی شهید محمودرضا بیضایی کتاب تو شهید نمی‌شوی روایت‌هایی از زندگی شهید مدافع حرم، شهید محمودرضا بیضایی به قلم احمدرضا بیضایی،برادر شهید است. این کتاب پر است از فراز و فرودهای زندگی با برکت محمودرضا بیضایی. کودکی و نوجوانی، مسجد و مدرسه تا دانشگاه و پادگان، تبریز تا تهران و از تهران تا شام. محمودرضا که به آرمان جهانی امام خمینی(ره) یعنی تشکیل حکومت جهانی اسلام می‌اندیشید، مطالعات دینی و سیاسی‌اش تعطیل نمی‌شد و با زبان عربی و لهجه‌های عراقی و سوری آشنایی داشت. با آغاز جنگ در سوریه از سال ۱۳۹۰ برای یاری جبهه مقاومت و دفاع از حریم آل‌الله(ع) عازم سوریه شد. او در آخرین اعزامش که دی ۱۳۹۲ بود، به یکی از یاران نزدیکش گفته بود این سفرش بی‌بازگشت است.🌱 سرانجام در ۲۹ دی ۱۳۹۲ همزمان با سالروز میلاد پیامبر اعظم(صل الله علیه و آله وسلم) و امام جعفرصادق(علیه السلام) در منطقه «قاسمیه» دمشق در مقابله تروریست‌های تکفیری به شهادت می‌رسد.🕊🥀 ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶با ولایت تا شهادت والسلام🔶﴾ https://eitaa.com/shahadat31312 ۱۳
کتاب علمدار شهید سید مجتبی علمدار سید مجتبی در سحرگاه۱۱دی ماه ۱۳۴۵در خانواده ای مذهبی و عاشق اهل بیت در شهرستان ساری دیده به جهان گشود.دوران تحصیلاتش را در ساری طی نمود و برای اولین بار در حالی که تنها۱۷سال داشت به عضویت بسیج درآمد و در اواخر سال۱۳۶۲به کردستان رفت.سید برای اولین بار در عملیات کربلای یک شرکت کرد و مدتی پس از آن وارد گردان مسلم بن عقیل در لشکر۲۵کربلا شد و تا پایان جنگ در آنجا ماند. او در عملیات کربلای۴و۵حضور داشت، در کربلای۸مجروح شد و مدتی بعد به جبهه بازگشت و در عملیات کربلای۱۰در جبهه شمالی محور سلیمانیه-ماووت شرکت نمود.سید مجتبی علمدار در سال۱۳۶۶مسئولیت فرماندهی گروهان سلمان از گردان مسلم ابن عقیل-از گردان های خط شکن لشکر۲۵کربلا را برعهده گرفت و در عملیات والفجر۱۰نقش آفرینی موثری داشت. شهید علمدار در سه راهی خرمال،سید صادق، دوجیله در منطقه کردستان عراق رشادت های فراوانی را ازخود نشان داد و از ناحیه پهلو مورد اصابت گلوله قرار گرفت و بشدت مجروح شد. سید مجتبی بعد از اتمام جنگ در واحد طرح و عملیات لشکر۲۵کربلا در ساری مشغول خدمت شد و در دی ماه سال۱۳۷۰با خانم سیده فاطمه موسوی ازدواج کرد که ثمره آن دختری به نام زهرا بود. حاج سید مجتبی علمدار در اوایل دی ماه سال۱۳۷۵به دلیل جراحت شیمیایی روانه بیمارستان شد و بعد از یک هفته بی هوشی کامل هنگام اذان مغرب روز یازدهم دی ماه نماز عشق را با اذان ملکوتیان قامت بست و به یاران شهیدش پیوست.🕊🥀 ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶با ولایت تا شهادت والسلام🔶﴾ https://eitaa.com/shahadat31312 ۱۴
کتاب آخرین نماز در حلب شهید عباس دانشگر عباس متولد اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۲ از شهرستان سمنان است. حضور او در پایگاه و بسیج باعث شد که رفتار و گفتارش با اخلاق اسلامی آراسته شود. رابطه‌ای صمیمی و عاطفی با دوستانش پیدا می‌کرد. در سال ۱۳۹۰ در کنکور سراسری شرکت کرد و با رتبۀ عالی در دانشگاه سمنان و در رشتۀ مهندسی کامپیوتر(نرم افزار) قبول شد؛ اما به‌خاطر دوراندیشی و البته علاقه‌ای که به سپاه پاسداران داشت، در آزمون دانشگاه امام‌حسین(علیه السلام) هم شرکت کرد و قبول شد. ۵مهرماه۱۳۹۰ وارد دانشگاه امام‌حسین(علیه السلام) شد و پس از گذشت یک سال دورۀ آموزش عمومی افسری را پشت‌سر گذاشت. ۲اردیبهشت۱۳۹۵ به جبهۀ مقاومت در سوریه پیوست و سرانجام در ۲۰خرداد در روستای هویز حومۀ جنوبی شهر حلب سوریه با موشک تاو آمریکایی به شهادت رسید.🕊🥀 ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶با ولایت تا شهادت والسلام🔶﴾ https://eitaa.com/shahadat31312 ۱۵
💠کتاب فرمانده در سایه 💠شهید عماد مغنیه این کتاب در پنج فصل با بخش‌های متعدد منتشر شده است که در فصل اول به بیان شرح زندگی این شهید والامقام مقاومت می‌پردازد تا خواننده وقتی در فصل‌های بعد با جزئیات برخی مقاطع روبه‌رو می‌شود یک تصویر کلی از زندگانی او در ذهن داشته باشد. در فصل دوم به بحث ارتباط جهادی حاج‌عماد با مسئلۀ فلسطین و نقش مهم او می‌پردازد. در فصل سوم به موقعیت ارتباطی او با ایران و مسئولان ایرانی، و در فصل چهارم تصویر عماد مغنیه در رسانه‌های دشمن و در فصل آخر به صحنۀ زندگی سراسر عزت و پایداری و شهادت او مربوط می‌شود. 📝بخشی از این کتاب: حاج‌عماد همۀ این مأموریت‌ها را با مخفی‌کاری کامل پیش می‌برد. تا جایی که حتی شخصاً از سید حسن نصرالله درخواست کرد که وجود شخصی به اسم عماد مغنیه در ساختار حزب الله را تکذیب کند. و واقعاً یک بار، در یکی از مصاحبه‌های قدیمی، از سیدحسن دربارۀ مغنیه سؤال کردند. اتفاقاً خود حاج‌عماد داشت مصاحبه را می‌دید. لبخندی زد و [به کسانی که کنارش بودند] گفت: «ان‌شاءالله سید توی جواب گیر نکند.» سید هم [طبق همان توصیۀ امنیتی حاج عماد] جواب داد: «ما کسی به این نام نداریم». یک روز پسرش مصطفی از او پرسید: «اگر حزب‌الله بعد از شهادتت برایت اعلامیه شهادت صادر نکند و تو را به‌عنوان عضو رسمی‎‌اش معرفی نکند چه؟» جواب داد: «من از کسی چنین انتظاری ندارم. اگر مصلحتی ببیند که این کار را نکنند، هیچ مشکلی نیست». ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶با ولایت تا شهادت والسلام🔶﴾ https://eitaa.com/shahadat31312 ۱۶
💠کتاب می خواهم با تو باشم 💠شهید حاج احمد متوسلیان شهید حاج احمد متوسلیان در ۱۵ فروردین ۱۳۳۲ در یکی از محلات جنوب شهر تهران در خانواده ۹ نفره ، دیده به جهان گشود. پدرش غلامحسین متوسلیان و مادرش بی بی معصومه حسینی زاده است. دارای شش برادر و یک خواهر است که نام دو برادرش محمد و امیر متوسلیان و فریده متوسلیان خواهر حاج احمد متوسلیان است. دوران تحصیل ابتدایی را در دبستان اسلامی مصطفوی به پایان رساند و ضمن تحصیل، به پدرش که در بازار به شغل شیرینی فروشی اشتغال داشت، کمک می کرد. پس از پایان دوره ابتدایی، وارد هنرستان صنعتی شد و در سال۱۳۵۱ موفق به اخذ دیپلم گردید و به خدمت سربازی اعزام شد. پس از پایان دوره سربازی، در یک شرکت تأسیساتی خصوصی استخدام شد و بعد از چند ماه، به خرم‌آباد منتقل گردید و فعالیت‌های سیاسی تبلیغی خود ادامه داد. در سال ۱۳۵۴ توسط ساواک دستگیر شد و پنج ماه در زندان فلک‌الافلاک خرم‌آباد در یک سلول انفرادی زندانی بود. پس از این که از زندان آزاد شد، در قیام‌های خونین قم و تبریز در سال ۱۳۵۶، نقش رابط و هماهنگ‌کننده تظاهرات را در محلات جنوبی تهران برعهده داشت.در همین سال در رشته مهندسی الکترونیک دانشگاه علم و صنعت ایران پذیرفته شد... ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶با ولایت تا شهادت والسلام🔶﴾ 💠https://eitaa.com/shahadat31312 ۱۷
💠کتاب پسرک فلافل فروش 💠شهید محمد هادی ذوالفقاری در روزگاری که جامعه بی‌هویت غرب، از نبود اسطوره‌های واقعی رنج می‌برد، و برای مخاطبان خود آرنولد و بت‌من و مرد عنکبوتی و صدها قهرمان پوشالی می‌سازد، ما قهرمانان واقعی داریم که می‌توانند برای همه جوامع انسانی الگوی واقعی باشند. در روزگاری که آمریکا و اسرائیل به کلاهک‌های هسته‌ای خود می‌نازند، محور مقاومت با سیلی محکمی که بر صورت استکبار زده است، کلاهک‌های هسته‌ای غرب را بی‌تأثیرترین سلاح نظامی دنیا کرده. آری، نسل سوم انقلاب ما اگرچه ابراهیم هادی ندارد، جوانانی دارد که کپی برابر اصل شهدای جنگ تحمیلی هستند، کپی برابر اصل شهید هادی… اما حکایت این مجموعه به جوانی اختصاص دارد که علاقه عجیبی به شهید ابراهیم هادی داشت. کتاب به زندگی‌نامه و خاطرات طلبه جانباز، شهید مدافع حرم محمدهادی ذوالفقاری می‌پردازد. پسرک فلافل فروش داستانش را از زبان همراهان و دوستان شهید از دورانی شروع می‌کند که قهرمان داستان برای به سرانجام رسیدن انتشار خاطرات شهید ابراهیم هادی به یک گروه فرهنگی می‌پیوندد. مخاطب در ادامه از زبان دوستان و خانواده شهید ذوالفقاری، با روحیات و خلقیات او آشنا و همراه می‌شود..🌱 ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶با ولایت تا شهادت والسلام🔶﴾ https://eitaa.com/shahadat31312 ۱۸
💠کتاب فاتح قدس 💠شهید حسن تهرانی مقدم کتاب فاتح قدس ، زندگانی سردار شهيد حسن تهرانی مقدم را روايت می‌کند. مباحث اين اثر در هفت بخش سامان يافته است. در کتاب فاتح قدس ابتدا زندگی‌نامه و گاه‌شمار زندگی سردار شهيد آورده شده است. سپس صحبت‌های مادر ، همسر ، خواهر ، برادر و فرزندان شهيد ، درباره سردار نقل شده است. در ادامه سردار شهيد از منظر همرزمان و همراهانش توصيف شده است. در بخش چهارم ، خاطرات و کلمات سردار شهيد آورده شده است. در بخش پنجم گزارشی از رسانه‌های خارجی پس از شهادت سردار تهرانی مقدم ارائه شده است. سپس اسامی شهدای انفجار مرکز تحقيقات واحد خودکفايی سپاه در پادگان ملارد ذکر شده و يادی از شهدای غدير شده است. در نهايت گزيده‌ای از پيام‌های تسليت به مناسبت شهادت سردار شهيد آورده شده است..🌱 ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶با ولایت تا شهادت والسلام🔶﴾ https://eitaa.com/shahadat31312 ۱۹
💠کتاب عاشقم کن 💠شهید امیر حاج امینی🕊🥀 کتاب عاشقم کن پیرامون زندگی شهید امیر حاج امینی نگاشته شده و حاصل تلاش‌های نویسنده‌ای است که ترجیح داده گم‌نام باقی بماند. این کتاب، از نمونه‌های موفق ادبیات دفاع مقدس به شمار می‌رود و رویدادهای جنگ تحمیلی را از خلال زندگی این شهید نامدار، روایت می‌کند. شهید حاج امینی، رزمنده‌ی دفاع مقدس، در سال ۱۳۴۰ متولد شده بود. او سمت بی‌سیم‌چی گردان انصار را برعهده داشته و در عملیات کربلای ۵ شهید شده است. نویسنده‌ی کتاب عاشقم کن، روحیات و اندیشه‌های این شهید گرانقدر را شرح داده و او را به‌عنوان نمونه‌ای والا از محافظان اندیشه‌های انقلاب، معرفی کرده. کتاب پیش‌رو برای نخستین‌بار در سال ۱۴۰۰ منتشر شده است. 🔶بخشی از کتاب: یکی از مهمترین شروط شهید بودن در دنیا، دوری از حب هرآنچه در دنیاست، می‌باشد، دوری از حب جاه، دوری از حب مقام، دوری از حب مال و منال و در نهایت دل کندن از عزیزان و نزدیکان. روش و سیره زندگی هر شهیدی را که مطالعه کنید قبل از شهادت از همه این مسائل عبور کرده و گذشته، از همه چیز دل کنده و آماده و مشتاق به رفتن بوده است..🌱 ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶با ولایت تا شهادت والسلام🔶﴾ https://eitaa.com/shahadat31312 ۲۰
💠کتاب ناجی|•🌱 💠شهید محمد حسین ناجی دزفولی روایتی به‌هم پیوسته از تولد تا شهادت طلبه و پاسدار شهید محمدحسین ناجی دزفولی است. سبک نگارش کتاب، سبکی متفاوت و نو در حوزه شهیدنگاری است. «ناجی»، روایت واحد نیست، بلکه بیش از 80 راوی، خاطرات کتاب را روایت کرده‌اند، اما خاطرات کوتاه از راویان مختلف با ظرافتی خاص به‌دنبال هم زنجیر شده‌اند به‌طوری که حالتی شبیه به مستند داستانی ایجاد شده است. پیاده‌سازی مصاحبه‌های این کتاب حاصل تلاش و تکاپوی گروه روایتگران شهدای شهرستان دزفول است که به قلم علی موجودی در قالب ۱۴ پرده و ۴۸۰ صفحه از انتشارات سوره مهر منتشر شده است. شهید محمد حسین ناجی دزفولی را می توان یک شخصیت چندبعدی، چندوجهی و جامع عنوان کرد. مخاطب با شهیدی مواجه می‌شود که از همان کودکی برای اهدافش ریل‌گذاری کرده است. هر آنچه او را به هدفش می‌رساند در پازل زیستنش می‌آورد و هرچه او را از هدف دور می‌کند، از گستره زندگی‌اش حذف می‌کند. 🔶می گفت: سعی كنید نماز كه می خونید، عاشقانه بخونید. روزه که می گیرید، عاشقانه امساک کنید. ارتباط برقرار كنید با محبوب و معشوق که مدعی دوست داشتنش هستید. در عبادتتون تفکر کنید. بیندیشید که آیا این عبادت شما فقط یه ریاضته یا یه رابطه صمیمانه و دوستانه عاشق و معشوق؟!» ﴿🌷رهسپاریم با ولایت تا شهادت🌷﴾ 💠https://eitaa.com/shahadat31312🥀🕊 ۲۱
💠کتاب به شرط عاشقی|•🌱 💠شهید سعید سیاح طاهری این اثر داستان زندگی و رشادت های شهید مدافع حرم سعید سیاح طاهری به روایت همسرش است. مولف با کمک هدیه غبیشی همسر شهید بزرگوار و برادر بزرگوارش ساسان سیاح طاهری، هم رزمانش، رضا صریحی، کاظم فرامرزی و… و فرزند ارشد او و خانمش، خاطرات و روایات مربوط به زندگی ایشان را جمع آوری و تدوین کرده است. بخش پایانی کتاب به تصاویری از دوران مختلف زندگی ایشان اختصاص دارد. 🔶با شروع جنگ سوریه، سعید به طور داوطلبانه برای حضور در این نبرد و آموزش نیروهای جوان سوری و لبنانی اعلام آمادگی کرد و موفق به اخذ اجازه جهت حضور در سوریه شد. وی در آنجا وارد تیپ سیدالشهدا شده و کار خود را با آموزش تخصصی موشک‌های هدایت شونده تاو، کورنت و مالیوتکا در رزم زمینی آغاز کرد. او در آخرین سفر به سوریه، هنگام شناسایی شمال منطقه خان طومان به همراه دوست و همراهش «شیخ جابر زهیری» مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و در ۲۳ دی ماه ۹۴ ، دقیقا ۲۹ سال پس از سالروز مجروحیتش در ۲۳ دی‌ماه ۶۵ به شهادت رسید و روح بلند و ملکوتی‌اش به آسمان پرکشید..🕊🥀 ﴿🌷 رهسپاریم با ولایت تا شهادت🌷﴾ https://eitaa.com/shahadat31312 ۲۲
💠کتاب عارفانه🌱 💠شهید احمدعلی نیّری|•🕊🥀 کتاب "عارفانه" دربردارنده زندگینامه و خاطرات عارف شهید "احمدعلی نیری" است. در این کتاب، مادر، دوستان، استادان و شاگردان این شهید بزرگوار به خاطره گویی از وی پرداخته و از خصوصیات نیک شهید نیری سخن گفته اند. شهید احمدعلی نیّری یکی از شاگردان خاص مرحوم آیت الله حق شناس(ره) بود؛ وقتی مردم دیدند که آیت الله حق شناس(ره) در مراسم ترحیم این شهید بزگوار حضور یافت و ابعادی از شخصیت او را برای مردم بیان کرد، تازه فهمیدند که چه گوهری از دست رفته است! مرحوم آیت الله حق شناس(ره) درباره شهید نیری گفتند: "در این تهران بگردید. ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می شود یا نه؟" 🔹آیت الله حق شناس(ره)، در مجلسی که بعد از شهادت احمدعلی داشتند بین دو نماز، سخنرانی شان را به این شهید بزرگوار اختصاص داده و با آهی از حسرت که در فراق احمد بود، بیان داشتند: این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم. به من فرمود: من را بی حساب و کتاب بردند. رفقا! آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند. اما من نمی دانم این جوان چه کرده بود؟چه کرد که به اینجا رسید؟!🍃 🌷﴿رهسپاریم با ولایت تا شهادت﴾🌷 💠پِلاٰكِ ۳۱۳🥀 💠https://eitaa.com/shahadat31312 ۲۳
💠کتاب راز رضوان🌱 💠شهید عماد مغنیه|•🕊🥀 کتاب راز رضوان زندگی‌نامه و خاطرات سردار مقاومت اسلامی عماد مغنیه (حاج رضوان) است و انتشارات شهید ابراهیم هادی آن را منتشر کرده است. حاج عماد مغنیه یا همان حاج رضوان، کسی است که با گذشت یک دهه از شهادتش، هنوز ناشناخته است. باید سال‌ها از او صحبت شود. باید اساتید علوم نظامی و اطلاعاتی، افکار او را برای دانشجویان خود تدریس کنند. «عماد مغنیه» به گردن تمام مردم خاورمیانه حق دارد! اگر عماد، با توکل برخدا و توسل به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم الصلاة و السلام)، حماسه ۳۳ روزه را به خوبی مدیریت نمی‌کرد، چه بسا امروز با خاورمیانه جدید و کشورهایی کوچک و ضعیف روبه‌رو بودیم! 🔸بخشی از این کتاب: عماد در پنجم بهمن ماه سال ۱۳۴۰در منطقه شیاح، در حاشیه جنوبی بیروت به دنیا آمد. عماد مدرسه رفتن را دوست داشت. شاگرد ممتاز بود. با وجودی که از من، پدرش یا هیچ کس دیگر در درس‌ها کمک نمی‌گرفت. خودش درسش را می‌خواند و نمره‌های عالی می‌گرفت. به برادرانش هم در درس خواندن کمک می‌کرد..🍃 🌷﴿رهسپاریم با ولایت تا شهادت﴾🌷 پِلاٰكِ۳۱۳🥀 💠https://eitaa.com/shahadat31312 ۲۴
💠کتاب دیدم که جانم می رود|🌱 💠شهید مصطفی کاظم زاده|•🕊🥀 خاطراتی از شهید مصطفی کاظم‌زاده به نقل از هم‌رزم وبرادر قسم‌خورده‌اش شهید مصطفی کاظم‌زاده در۹شهریورماه۱۳۴۴در محلۀ شاهپور متولد شد. ماجرای بین حمید و مصطفی از همین برادری‌هاست که دو نوجوان کم‌سن‌وسال باهم راهی جبهه می‌شوند و درنهایت نیز شهادت مصطفی او را از حمید، که برادر واقعی‌اش شده بود، جدا می‌کند. نویسندۀ این اثر خود راوی و هم‌رزم و همراه شهید است. از زمان اولین برخورد، حضور در چادر وحدت برای مقابله با گروه‌های منافقین و معترضین جمهوری اسلامی، گرفتن رضایت خانواده و حضور در جبهه جنگ، اعزام به منطقۀ سومار و شهادت مصطفی... شرح این رفاقت آن‌قدر شیرین است که وقتی به لحظۀ جدایی آن دو می‌رسد، حمید می‌گوید : دیدم که جانم می‌رود.. 🔶بخشی از کتاب: چه‌کار باید می‌کردم، اصلاً چه‌کار می‌توانستم بکنم؟ مصطفی داشت می‌رفت: تنهای تنها. اما من نمی‌خواستم بروم. اصلاً من اهل رفتن نبودم. نه می‌خواستم خودم بروم نه مصطفی. تازه او را کشف کرده بودم. برنامه‌ها داشتم برای فرداهای دوستی‌مان. حالا او داشت می‌رفت. او داشت می‌شد رفیق نیمه‌راه. من که ماندم! من که اصلاً اهل رفتن نبودم. ماندن مصطفی برای من خیلی مهم و باارزش‌تر بود تا رفتنش. حالا باید او را چطوری از رفتن منصرف می‌کردم؟ بدون شک خودش بود. مگر نه‌اینکه من نخواستم بروم و نرفتم؟! پس اگر او هم از ته دل به خدا التماس می‌کرد که نرود، حتماً می‌توانست دل خدا را به دست بیاورد..🍃 🌷﴿رهسپاریم با ولایت تا شهادت﴾🌷 پِلاٰكِ۳۱۳🥀 💠https://eitaa.com/shahadat31312 ۲۵
💠کتاب خط مقدم|🌱 💠شهید حسن طهرانی مقدم|•🕊🥀 کتاب شهید تهرانی مقدم یک روایت داستانی به دور از تخیل و رویاپردازی است که در مورد تشکیل یگان موشکی ایران صحبت می کند. این داستان با محوریت زندگی شهید حسن طهرانی مقدم که به نام پدر موشکی جمهوری اسلامی ایران ملقب است نگاشته شده و از نظر مقطع زمانی، از مرداد سال ۶۳ تا دی سال ۶۵ را شامل می شود. مقطعی که اتفاقا پر از حادثه و موانع پیچیده است. پر از «نمی توانی ها» و «دیگر نمی شودها»، پر از جمله «اینجا دیگر آخر خط است». کتاب خط مقدم نوشته فائضه غفارحدادی است و توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است. خلاصه زندگی نامه و خط زندگی شهید طهرانی مقدم پر از حادثه است..🍃 🌷﴿رهسپاریم با ولایت تا شهادت﴾🌷 پِلاٰكِ۳۱۳🥀 💠https://eitaa.com/shahadat31312 ۲۶
💠کتاب یادت باشد...|🌱 💠شهید حمید سیاهکالی مرادی|🕊🥀 کتاب یادت باشد کتابی زیبا درباره‌ی زندگی یکی از شهیدان مدافع حرم، حمید سیاهکالی مرادی است که در ۲۶سالگی شهید شد. همسر او، فرزانه سیاهکالی مرادی روایتی جذاب و خواندنی از زندگی‌شان ارائه داده است. فرزانه کتاب را از کمی پیش از آغاز زندگی مشترکشان نوشته است. یعنی زمانی که برای کنکور درس می‌خوانده و اصلا به فکر ازدواج کردن با هیچکس نبوده است. اما ماجراهای جالب خواستگاری حمید و فرزانه و اتفاقات بعد از آن است که دل فرزانه را می‌برد و جواب مثبتش را اعلام می‌کند. محمدرسول ملاحسنی تمام خاطرات، اتفاقات و بینش آن‌ها در یک کتاب گردآوری کرده است و نام آن را یادت باشد، گذاشته است..🍃 🌷﴿رهسپاریم با ولایت تا شهادت﴾🌷 پِلاٰكِ۳۱۳🥀 💠https://eitaa.com/shahadat31312 ۲۷
💠در کمین گل سرخ|🌱 💠شهید علی صیاد شیرازی|•🕊🥀 در کمین گل سرخ، زندگی‌نامه شهید سپهبد علی صیاد شیرازی به قلم محسن مؤمنی است. روایت بخش‌های پیش از انقلاب زندگی سپهبد از کتاب خاطرات سپهبد شهید صیادشیرازی و بخش‌های مربوط به کردستان و سال‌هایی از جنگ از کتاب ناگفته‌های جنگ و بخش‌های پایانی جنگ از کتاب یادداشت‌های ویژه شهید صیادشیرازی انتخاب شده‌است. 🔶علی آن شب همراه خواهر بزرگش که از دره‌گز آمده بود، به حرم رفت. این‌که در آن شب در آن‌جا چه گذشت و علی چه گفت و چه شنید، تنها خدا می‌داند و بس. اما همان شب در تهران، خیابان دیباجی، همسایگان او چند مورد رفت و‌ آمد مشکوک دیده بودند. پیکانی در آن نیمه شب چند بار طول خیابان را پیموده بود. رفتگر شهرداری را دیده بودند که ناشیانه خیابان را جارو می‌کرده و حرکات و نگاه‌هایش غیر عادی بوده و.... اما در مشهد، علی هنگامی از حرم برگشت که آفتاب صبح جمعه تابیده بود. او سر راهش نان سنگک و پنیر و خامه‌ گرفته بود. مانند همیشه خود بساط صبحانه را پهن کرده و بعد پدر و مادرش را دعوت به صبحانه کرده بود. بعد گویی که عجله داشته باشد، به سراغ بستگانش رفته بود و تا ظهر به خانه اغلب آن‌ها سرکشیده بود. حتی آن‌ها می‌گویند انگار از سرنوشت خود خبر داشته که آن‌ها را نسبت به انجام فرایض دینی و وظایف فردی و اجتماعی‌اشان سفارش می‌کرده است. سرانجام حدود ظهر به سوی تهران پرواز کرد..🍃 🌷﴿رهسپاریم با ولایت تا شهادت﴾🌷 پِلاٰكِ۳۱۳🥀 💠https://eitaa.com/shahadat31312 ۲۸
💠 کتاب گنجشک‌های بابا..|🌱🏴 💠شهید مرتضی کریمی شالی|•🕊🥀 کتاب گنجشک‌های بابا به قلم هاجر پور واجد، زندگی، سرگذشت و خاطرات شهید مدافع حرم، مرتضی کریمی شالی را به تصویر کشیده است. داستان این کتاب، از زمان تولد مرتضی کریمی یعنی از بهمن ماه ۱۳۶۰ آغاز می‌شود مرتضی در هیاهوی روزهای جنگ تحمیلی عراق و ایران متولد شد و هنگام تولد او، پسردایی‌اش شهید شد. مرتضی کریمی در خانواده‌ای مذهبی و انقلابی بزرگ شد. در ۲۲ سالگی ازدواج کرد و در حالی که ۱۲ سال از زندگی مشترکش گذشته و صاحب ۲ فرزند بود، با هدف دفاع از حق در دی ماه سال ۱۳۹۴ به سوریه اعزام شد او پس از ۱۱ روز در ۲۱ دی ماه و در اطراف محلی که برای به عقب آوردن آمبولانسی که حامل پیکرهای شهدا و مجروحین بود، رفته بود توسط تک تیراندازان داعش مورد هدف قرار گرفته و به شهادت رسید..🍃 🏴﴿رهسپاریم با ولایت تا شهادت﴾🏴 پِلاٰكِ۳۱۳🕊🥀 💠https://eitaa.com/shahadat31312 ۲۹
💠کتاب فانوس حرم..|🌱 💠شهید محسن فانوسی|•🕊🥀 فانوس حرم، روایتی بر اساس زندگی‌نامه شهید مدافع حرم محسن فانوسی به قلم زینب شعبانی است. 🔶بخشی از کتاب: دایی، کجا میری؟ باز که رفتی؟ دایی جون، شما بازی کنید من میام. باز ما را وسط کوچه رها کرد و رفت. صدای اذان که می‌آمد هر کاری داشت رها می‌کرد و می‌رفت. سن زیادی نداشت. دایی ۱۲ ساله بود و من ۵ سال از او کوچک تر بودم. خانه‌های ما روبروی هم بود. بیشتر مواقع با هم بودیم و همین باعث شده بود خیلی به هم وابسته باشیم. تابستان‌ها، دایی محسن روزی نیم کیلو انجیر از مغازه بابا بزرگ می‌گرفت و آب انجیر درست می‌کرد و جلوی همان مغازه بابا بزرگ بساط می‌کرد. من هم تا شب کنارش می‌نشستم. هر وقت تشنه می‌شدم دایی یک لیوان آب انجیر خنک به من می‌داد که داخلش چهار یا پنج تا انجیر بود. اول آبش را می‌خوردم و بعد هم آرام آرام انجیرها را می‌خوردم و طوری می‌خوردم که دیرتر تمام شود..🍃 🌷﴿رهسپاریم با ولایت تا شهادت﴾🌷 💠پِلٰاكِ۳۱۳🕊🥀 💠https://eitaa.com/shahadat31312 ۳۰
💠کتاب شهید خدمت..|🌱 💠شهید سید ابراهیم رئیسی..|•🕊🥀 پدرش از منبری هاى معروف خراسان بود هنوز سید ابراهیم پنج سالش تمام نشده بود که پدرش درگذشت، اما پدر، دو پسر و دو دخترش را طورى تربیت کرده بود که با سختى آشنا بودند و نازپرورده نبودند سید ابراهیم تابستان ها براى خودش کار و کاسبى راه انداخته بود از دستفروشی در خیابان های منتهی به حرم مطهر امام رضا علیه السلام تا کار طاقت فرسا در مرغدارى بعدها که طلبگى را انتخاب کرد، تابستان هایش را به کار مى گذراند خرج و مخارج خانه و پول کتاب هاى درسى اش را از این راه بدست مى آورد آن روزها زندگى کردن با پنج تومان شهریه سخت بود دیر به دیرمى توانست براى مادر و خواهرش گوشت و برنج بخرد هر از چندگاهی هم که حق الزحمه خوبى به دستش می رسید، کمى گوشت هم مى خرید و به خانه مى برد..🍃 🌷﴿رهسپاریم با ولایت تا شهادت﴾🌷 💠پِلٰاكِ۳۱۳ 💠https://eitaa.com/shahadat31312 ۳۱
💠کتاب قصه دلبری|🌱 💠شهیدمحمدحسین محمدخانی|🕊🥀 کتاب قصه دلبری، نوشته‌ی محمدعلی جعفری، داستان زندگی و شهادت شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسرش، مرجان درعلی است. شهید محمدحسین محمدخانی، از فعالان بسیج دانشجویی بود و در علمیات‌های تفحص پیکر شهدای دفاع مقدس، شرکت می‌کرد. این کتاب، روایتی از سبک زندگی این شهید است که همسرش از روزهای آشنایی در بسیج دانشجویی تا روزهای پس از شهادت او را بازگو می‌کند. او با ماجراهایی که در دانشگاه داشتند کتاب قصه دلبری را آغاز می‌کند و از خواستگاری‌های پی‌ در پی او می‌گوید. تا به زمانی که می‌رسد که نظرش عوض می‌شود و تصمیم می‌گیرد که به این خواستگار جواب مثبت بدهد..🍃 🌷﴿رهسپاریم با ولایت تا شهادت﴾🌷 💠ـپِلاٰكِ۳۱۳🕊🥀 💠https://eitaa.com/shahadat31312 💠 ۳۲
💠کتاب فرمانده من|🌱 کتاب فرمانده من، شامل خاطرات رزمندگانی همچون رحیم مخدومی، احمد کاوری، داوود امیریان، حسین گلچین، علی اکبر خاوری نژاد، عباس پاسیار و هادی جمشیدیان از هشت سال دفاع مقدس و جبهه‌های جنگ عراق علیه ایران است. این اثر به صورت داستانی و با بیانی دلنشین و شیوا روایت شده‌ است. خاطره نخست با نام «من روز عاشورا برمی‌گردم» به نویسندگی رحیم مخدومی در رابطه با رشادت‌ها و از خودگذشتگی‌های فرمانده‌ای آذری زبان به اسم مدنی است. دومین خاطره با نام «شب هور» نوشته احمد کاوری داستانی است کوتاه از سید علیرضا قوام، معاون گردان نوح از لشکر بیست و یکم امام رضا (علیه السلام). خاطره سوم که جذابیت بسیار دارد و پر کشش است «رمز یا زهرا (سلام الله علیها)» نام دارد و در آن، داوود امیریان از حاج حسین سخن می‌گوید که یکی از فرماندهان جنگ است. رهبر معظم انقلاب در دست‌ نوشته‌ای بر این کتاب اینگونه فرموده‌اند: ای آیت‌های خدا، ‌ای معجزه‌های ایمان، ‌ای نشانه‌های تعالی جاودانه انسان ای گل‌های محمدی که فساد و آلودگی جهان امروز نتوانست از شکوفایی باز داردتان، برقی شدید و دنیای تاریک را روشن کردید، حجتی شدید بر آن کوتاه‌نظران که بالندگی انسان الهی را در عصر تسلط مادیت ناممکن می‌دانستید، خاطره‌ی مسلمانان صدر اسلام را زنده کردید و صدق و اراده و فناء فی الله را حتی پیش از آنان به نمایش گذاشتید..🍃 💠ـپِلاٰكِ۳۱۳🕊🥀 💠https://eitaa.com/shahadat31312 💠 ۳۳