eitaa logo
۰﴿پِلاكِ۳۱۳ــــ﴾۰
371 دنبال‌کننده
414 عکس
84 ویدیو
3 فایل
بسم رب الحسین علیه السلام عشق یعنی استخوان و یك پلاك سالها تنهای تنها زیر خاك .... ✅مرگ تاجرانه... در مکتب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام ، شهادت یعنی برگ برنده..🌱🌷 منتظر نظرات و کتب پیشنهادی شما هستیم... @ia_zahra_j12
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب سربلند شهید محسن حججی سربلند نویسنده: محمدعلی جعفری روایتی داستانی از کودکی تا شهادت شهید مدافع حرم، محسن حججی محسن اسفندماه سال 1392 به استخدام سپاه درآمد و با عنوان پاسدار عازم سوریه برای مجاهدت و دفاع از حرمین شد. در سحرگاه 16مرداد1396 عناصر تکفیری-تروریستی داعش به مواضع جبهۀ مقاومت حمله کردند و در نهایت محسن توسط عناصر تروریستی به اسارت درآمد. دو روز بعد این رزمندۀ دلاور را به شهادت رساندند و این جنایت را رسانه‌ای کردند. لازم به ذکر است این کتاب حاوی تصاویر، اسناد و دل‌نوشته‌های محسن حججی است. 🌸🌷🌸🌷🌸 گزیدۀ کتاب سربلند برگشتم به حاج‌سعید گفتم: «آخه من چطور این بدن ارباً اربا رو شناسایی کنم؟!» خیلی به هم ریختم. رفتم سمت آن داعشی. یک متر رفت عقب و اسلحه‌اش را کشید طرفم. سرش داد زدم: «شما مگه مسلمون نیستید؟» به کاور اشاره کردم که «مگر او مسلمان نبود؟ پس سرش کو؟ چرا این بلا را سرش آوردید؟» حاج‌سعید تندتند حرف‌هایم را ترجمه می‌کرد. آن داعشی خودش را تبرئه کرد که این کار ما نبوده و باید از کسانی که او را برده‌اند بپرسید. فهمیدم می‌خواهد خودش را از این مخمصه نجات دهد. دوباره فریاد زدم که «کجای اسلام می‌گوید اسیرتان را این‌طور شکنجه کنید؟» نمایندۀ داعش گفت: «تقصیر خودش بوده!» پرسیدم: «به چه جرمی؟» بریده‌بریده جواب می‌داد و حاج‌سعید ترجمه می‌کرد: «ازبس حرصمون رو درآورد، نه اطلاعاتی به ما داد، نه اظهار پشیمونی کرد، نه التماس کرد! تقصیر خودش بود...» ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶باولایت تاشهادت والسلام🔶﴾ https://eitaa.com/shahadat31312 ۱
کتاب خاك های نرم کوشک شهید عبدالحسین برونسی خاک های نرم کوشک" نوشته ی "سعید عاکف" اثری است که به عنوان پرتیراژترین کتاب دفاع مقدس شناخته می شود. این اثر که از مرز دویست بار تجدید چاپ هم عبور کرده تا کنون در بیش از شصد هزار نسخه به انتشار رسیده که در میان آثار مربوط به ادبیات دفاع مقدس و جنگ هشت ساله ایران و عراق، یک آمار بی نظیر محسوب می شود. "خاک های نرم کوشک" به قلم "سعید عاکف"، اثری است که در حوزه ی جنگ و ادبیات مقاومت به رشته ی تحریر درآمده و خاطرات یکی از شهیدان والامقام هشت سال دفاع مقدس به نام شهید "عبدالحسین برونسی" ، فرمانده تیپ ۱۸ جواد الائمه را نقل می نماید. این خاطرات گیرا و خیره کننده توسط "سعید عاکف" به نقل از خانواده ی شهید و هم رزمان وی گردآوری و تدوین شده است و در زمره ی زندگی نامه های فردی قرار می گیرد. خاطرات صادقانه و بی آلایش این شهید بزرگوار به همت قلم توانای "سعید عاکف" و تبحر او در ثبت و چینش مطالب در "خاک های نرم کوشک"، با موفقیت گسترده و مثال زدنی و استقبال بی بدیل مخاطبان همراه بوده است. با وجود گذشت چندین سال از نگارش این اثر، همچنان مخاطبین زیادی به خواندن خاطرات شهید "عبدالحسین برونسی" جذب شده و روایت های تکان دهنده و در عین حال صادقانه و خالصانه ی آن را برای یکدیگر بازگو می کنند. "خاک های نرم کوشک" علاوه بر موفقیت چشمگیر در ایران، با استقبال مخاطبان خارجی نیز مواجه شده و تا کنون به زبان های اردو، انگلیسی و عربی بازگردانی شده است. ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶باولایت تاشهادت والسلام🔶﴾ https://eitaa.com/shahadat31312 ۲
کتاب سلام بر ابراهیم ۱/۲ شهید ابراهیم هادی کتاب «سلام بر ابراهیم 1» کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی است. این کتاب زندگی‌نامه و خاطرات پهلوان بیمزار شهید ابراهیم هادی است. این کتاب علاوه بر زندگی‌نامه‌ای مختصر، ۶۹ خاطره از دوستان و اعضای خانواده این شهید بزرگوار و مفقودالاثر جمع‌آوری کرده است. این نوشتار حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است که همگی نگارنده را در گردآوری این مجموعه ارزشمند یاری رساندند. شهید ابراهیم هادی در اردیبهشت سال ۳۶ متولد شد و در ۲۵ سالگی در عملیات والفجر مقدمّاتی در منطقه فکه، در ۲۲ بهمن سال۶۱ به شهادت رسید و پیکر پاکش در کربلای فکه گمنام ماند. 🌷🌷🌷🌷🌷 کتاب «سلام بر ابراهیم» تا سال ۱۳۹۵ به چاپ صدم رسید و در مجموع بیش از پانصد هزار نسخه از آن منتشر شده است. ویژگی‌های خاص این شهید و خاطراتی که بعضاً خواننده را به تحیر وامی‌دارد از مشخصه‌های منحصربه فرد این کتاب است. ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶باولایت تاشهادت والسلام🔶﴾ https://eitaa.com/shahadat31312 ۳
کتاب حسین پسر غلامحسین شهید محمد حسین یوسف الهی کتاب حسین پسر غلامحسین، زندگی ضمن معرفی شهید محمدحسین یوسف الهی به رابطه سردار حاج قاسم سلیمانی با وی می پردازد. واژه "حسین پسر غلامحسین" برگرفته از سخن سردار حاج قاسم سلیمانی در مواقع حساس نبرد به این شهید بزرگوار بوده است. دربار شهید: شهید محمد حسین یوسف الهی سال 1340 در شهر «کرمان» متولد شد، پدرش فرهنگی بود و در آموزش و پرورش خدمت می کرد. محیط خانواده کاملا فرهنگی بود و همه فرزندان از همان کودکی با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قرآن آشنا می شدند. علاقه زیاد و ارتباط عمیق محمد حسین با نهج البلاغه نیز ریشه در همین دوران دارد. در روزهای انقلاب محمد حسین دبیرستانی بود و حضوری فعال داشت و یکی از عاملان حرکتهای دانش آموزان در شهر کرمان بود. آغاز جنگ عراق علیه ایران در لشکر 41 ثارالله واحد اطلاعات و عملیات به فعالیت خود ادامه داد و بعدها به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد. در طول جنگ پنج مرتبه به سختی مجروح شد و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال 1364 در بیمارستان لبافی نژاد تهران به شهادت رسید. ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶باولایت تاشهادت والسلام🔶﴾ https://eitaa.com/shahadat31312 ۴
کتاب یازهرا سلام الله علیها شهید محمدرضا تورجی زاده یا زهراء رمز عملیات کربلای 5 ، یا زهراء رمز عملیات کربلای ده ، یا زهرا ذکر مورد علاقه ی رزمندگان در شبهای عملیات ، یا زهراء زیباترین پیشانی بند رزمندگان و محبین واقعی اهلبیت. اما در اینجا عنوان یک کتاب است . زندگی نامه و خاطرات شهید محمد رضا تورجی زاده فرمانده گردان یازهراء(سلام الله علیها) ( لشکر 14 امام حسین(علیه السلام)) مداحی دلسوخته ، رزمنده ای شجاع و فرمانده ای مخلص و محب واقعی حضرت زهرا(س) که نحوه شهادت عجیبی داشت... 🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸 در قسمتی از این کتاب آمده است : « روزهای آخر ماه شعبان بود . هیئت گردان برگزار شد . مجلس خوبی بود . برادر تورجی زاده شروع کرد به خواندن روضه ی حضرت زهراء(س) حال عجیبی بین بچه ها بود . در آخر روضه دستش را مشت کرده بود ، می کوبید روی زمین و با گریه می گفت: آی زمین ، تو چطور شاهد این همه ظلم بودی...! » ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶باولایت تاشهادت والسلام🔶﴾ https://eitaa.com/shahadat31312 ۵
راوی: مجید صالحی ، دوست شهید تا پیامش رسید که دارم می روم نوکری حضرت زینب سلام الله علیها و حلالم کنید ، دلم خالی شد . جواب دادم:«التماس دعا.» دلم آرام نشد. زنگ زدم و گفتم : محسن! این پیامت رو اصلا دوست ندارم ، یه حالیه! گفت : دعا کن روسفید بشم . از دستش کفری شدم و گفتم : رو سفید بشی و چی چی ؟ باز حرف خودش را زد : دعا کن به خواستم برسم ، من هم هرجا برم ، به یادتم . به زحمت جلوی بغضم را گرفتم و گفتم : «چه این ور ، چه اون ور...» کتاب سربلند،صفحه ۱۸۳ https://eitaa.com/shahadat31312
زمانی که قدمِ اول را در این راه برداشتم به نیتِ لقای خدا و شهادت بود امروز بعد از گذشت این مدت راغب تر شده ام که این دنیا محلی نیست که دلی هوایِ ماندن در آن را بنماید... شهید محمد رضا تورجی زاده https://eitaa.com/shahadat31312