🌷بیش از حد بچه هایش را دوست داشت, اما شهادت برایش دوست داشتنی تر بود. به پسرمان که سه, چهار ساله بود می گفت:باباجان, دعا می کنی من شهید بشم!🤲
پسرمان با زبان بچه گانه خودش می خواند و تکرار می کرد:حسین شهید, بابام شهید...😌
احمد از شوق او را در اغوش می کشید.😊
همان روزها در حال ساخت خانه بود. به همسایه ها می گفت ان شاالله اولین شهید این کوچه منم!✅
همین طور هم شد!😞
#ﺷﻬﻴﺪاﺣﻤﺪﻋﺴﻜﺮﺑﺎﻥ
#ﺷﻬﺪاﻱﻓﺎﺭﺱ
#ﻳﺎﺩﺵ ﺑﻪ ﺻﻠﻮاﺕ
🌹🌷🌹🌷🌹