eitaa logo
دلم آسمون میخاد🔎📷
3.3هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
11.4هزار ویدیو
117 فایل
﴾﷽﴿ °. -ناشناسمون:بگوشم 👇! https://harfeto.timefriend.net/17047916426917 . -شروط‌وسفارشات↓ @asemohiha . مدیر کانال و تبادلات @Hajkomil73 . •|🌿|کانال‌وقفِ‌سیدالشهداست|🌿|• . -کپی‌‌محتوای‌کانال = آزاد✋
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃💐🍃💐 روزجهاني چپ دستان مبارڪ تبریڪ محضرحضرتـِ جانا♥️ وهمین طور تبریڪ به خوبـِ اعضاي چپ دست ڪانالمون😉 #asemon 🌼🍃🌼🍃
وقتے ڪه همه به آقامون تبریڪ میگن....🍃😍 خوشحالے یعنے این :) تمام زندگیم نذراقتدارت آقا♥️ #ڪمیل #asemon 🌿🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱کاری کنیم روز #غدیر یکنفر خونش غذا نپزه! 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام #دارستانی 🗓امروز ۲۲مرداد ۹۸ ۷_روز تا عید بزرگ غدیر🍃😍 •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑💕
به نیاز داریم 🍃😁 @talabeh_shahed_7323 🌿
🍃😂 ملائک دارند قلقلکش می‌دهند!👀 الله اکبر، سر نماز هم بعضی دست بردار نبودند! 😐 به محض اینکه قامت می‌بستی و دستت از دنیا کوتاه می‌شد و نه راه پس داشتی و نه راه پیش، پچ پچ کردنها شروع می‌شد. مثلا می‌خواستند طوری حرف بزنند که معصیت هم نکرده باشند و اگر بعد نماز اعتراض کردی، بگویند ما که با تو نبودیم! 😬 اما مگر می شد با آن تکه‌ها که می‌آمدند آدم حواسش جمع نماز باشد!!😩 مثلا یکی می‌گفت: «واقعا این که می‌گویند نماز معراج مومن است این نماز ها را می گویند نه نماز من و تو را!!!!!»😉 دیگری پی حرفش را می‌گرفت که: «من حاضرم هرچی عملیات رفتم بدهم دو رکعت نماز او را بگیرم.» و سومی: «مگر می‌دهد پسر!!؟؟» و از این قماش حرفا. اگر تبسمی☺️ گوشه لبمان می نشست بنا می‌کردند به تفسیر کردن: «ببین!ببین! الان ملائک دارند قلقلکش می‌دهند.» و اینجا بود که دیگر نمی‌توانستیم جلوی خودمان را بگیریم و لبخند تبدیل به خنده می‌شد، 😂 خصوصا آنجا که می‌گفتند: «مگر ملائکه نامحرم نیستند؟»🤔 و خودشان جواب می‌دادند: «خوب لابد با دستکش قلقلک می دهند!!!!»🙄😅     •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
🍃😔‌ مَن آنم ڪز #فراقت مُستمَندَم. |مولانا| 🌿♥️ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تمام زندگیم امام رضا •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹چرا کشورهای خارجی تلاش میکنند مسئله حجاب را در ایران امنیتی جلوه دهند؟ #پویش_حجاب_فاطمے
دلم آسمون میخاد🔎📷
🍎 #رمان_طعم_سیب 💠 #قسمت_3 متوجه پیاده شدن یکی از پسرا از روی موتور شدم.دیگه حس کردم آخر عمرم رسیده
🍎 💠 یواش یواش از روی زمین بلند شد و گفت: -زهرا خانم خواهش میکنم بیایید بریم این جا محل مناسبی برای ایستادن نیست... بیشتر که دقت کردم دستو صورتش خونی بود... روکرد بهم گفت: -درست نیست که اینطوری با چادر خاکی و لباس های خاکی برید خونه مادر بزرگ متوجه میشه و نگران میشه.جلوتر شیر آب هست اونجا لباس هاتون رو تمیز کنید بعد راهی خونه میشیم. بدون حرف زدن سرمو به نشونه ی رضایت تکون دادم. تا آب خوری حرفی بینمون ردو بدل نشد... وقتی رسیدیم من قسمت های خاکی وخونی چادرمو تمیز کردم و علی هم دستو صورتشو شست ولی کاری برای لباس خونیش نمی شد کرد... سرمو آوردم بالاو به صورتش نگاه کردم گوشه ی لبش خراش عمیقی برداشته بود پایین چشمش هم جای مشت بود اما خیلی سطحی... همینطور که محو نگاه کردنش بودم یک دفعه سرشو آورد بالا و به من نگاه کرد و منم بی هوا جا خوردم و بهش پشت کردم... رفتم دور تر ازش ایستادم و منتظر موندم.بعد از چند دقیقه متوجه رد شدنش از کنارم شدم ازجام تکون نخوردم تا ببینم چی کار میکنه.هفت هشت قدمیبرداشت و متوجه شد من پشت سرش نمیام برگشت اومد کنارم ایستاد و دستشو دراز کرد به سمت بیرون پارک و گفت: -اگر نمیخوایید اتفاق تازه ای بیفته بفرمایین... راه افتادیم به طرف خونه تارسیدن خونه ی مادربزرگ سر هر دوتامون پایین بود! نزدیک های خونه رسیدیم روبه من سرشو انداخت پایین و گفت: -مادر بزرگتون گفتن که من برای درست کردن تلوزیون تشریف بیارم خونشون.ولی با این سرو وضع که نمیشه.شما بفرمایین داخل من بعد از عوض کردن لباس هام خدمت میرسم.یاعلی. بدون این که به من فرصت حرف زدن بده روشو برگردوندو رفت... چند قدمی مونده بود به در برسه صداش کردم: -ببخشید... برگشت و گفت: -امری دارید؟؟ -بابت امروز شرمنده ام. -دشمنتون شرمنده.وظیفه بود. بعد هم رفت داخل خونه و در رو هم بست... منم رفتم خونه. مادربزرگ روی صندلی نشسته بود.به برفک های تلوزیون زل زده بود.تا منو دید گفت: -إ مادر اومدی!!! -مادر جون پسر مهناز خانم رفتن؟؟ -نه مادر هنوز نیومده!! -شاید کاری براش پیش اومده میاد. یک دفعه صدای زنگ در اومد و گفتم: -بفرمایین اومدن. دروباز کردم و رفتم آشپز خونه داخل همون لیوان هایی که علی برای مادربزرگ خریده بود مشغول ریختن چای شدم.علی با یه سلام گرم وارد خونه شد مادر بزرگ.مادربزرگ کمی عینکشو جابه جاکردو زد توی سر خودش و گفت: -چی شده مادر!!!میگم دیر کردی ...چرا صورتت زخمه!!! بیچاره علی تا میخواست یک کلمه حرف بزنه مادر بزرگ میپرید وسط حرفش... از آشپز خونه اومدم بیرون و به علی سلام کردم بعد هم دستمو گذاشتم روی شونه ی مادر بزرگ و گفتم: -مادر جون صبر کن تا توضیح بدن آقا علی!! علی گفت: -چیزی نیست مادر جون جایی بودم با چند تا آدم بی سروپا درگیر شدم. مادربزرگ گفت: -ای وای خدا مرگم بده. -خدانکنه این چه حرفیه... بعد هم به سختی تموم مادربزرگ رو پیچونیدم که دیگه سوال نپرسه!!! مادربزرگ اصرا کرد که اول چای بخوریم بعد به کار تلوزیون برسیم و علی هم قبول کرد. چند دقیقه ای بینمون سکوت بود مادربزرگ سکوت رو شکست و گفت: -علی جان به زهرا جان گفتم که این لیوان هارو تو خریدی اونم گفت که خیلی دوستشون داره... یهو چای پرید تو گلوم کلی سرفه کردم و سریع پاشدم رفتم داخل آشپز خونه... ... نویسنده این متن👆: •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
🌿 #تو همانے ڪه دلم لڪ زده لبخندش را او ڪه هرگز نتوان یافت همانندش را(😁) #شبتون_شهدایی🍃🌙 •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ڪاش هرروز صبح🌤 یادمان مے افتاد👇 ڪہ چہ قدر دوستمان دارے و برایمان دعا مے ڪنے...💚 🌸 "دوسـ❤️ـٺٺ دارم" و براے ظهورتــ دعا مے کنم! ♥️ •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
شهــید‌بیدارت‌ميڪند شهیـــد‌دستت‌رامیگیرد شهـــید‌بݪندت‌میڪند↓ شهـــید‌شهــــ♥️ـیدت‌مۍڪند‌اگر ڪه‌بخواهۍ√ .... فڪه-اروند-دمشق-حݪب-یا‌صعده-ویا‌صنعا-↓ این‌را‌بدان [هرڪسی‌با‌یڪ‌شهیدی‌خو‌گرفت‌روز محشـر‌آبرو‌از‌او‌گرفت√] ❤️ •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
دلم آسمون میخاد🔎📷
سلام آسمونے ها 🌈😌 💐قبول باشه چله نوڪریتون. 📝یادآورے چله↓ ۱-زیارت عاشورا ۲-دعاے عهد ۳-روزانه ترڪ یڪ
سلام آسمونے ها 🌈😌 💐قبول باشه چله نوڪریتون. 📝یادآورے چله↓ ۱-زیارت عاشورا ۲-دعاے عهد ۳-روزانه ترڪ یڪ گناه 🌿🌺ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ❗️ترگ گناه امروز شامل،ترڪِ خوردن مال یتیم ِ ....⛔️ 📝 ترڪ گناه بیست ودوم آفرین به خودمون😍👏
چادر مشکی ام چه جذابیتی دارد برایم✌️ گرمی هوا جذاب ترش میکند ...☺️❤️ چون ...👇 میدانم خدا عشق میکند از نگاه کردنم 😍☺️ •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
بریـــــــــــــــــ🌿ـــــــــــــــم نمـــــــــــ♥️ــــــــــــاز
✨ 🌸 امیرالمؤمنین عليه السلام : ✨مثَلُ الدُّنْیَا کَمَثَلِ الْحَیَّةِ لَیِّنٌ مَسُّهَا وَ السَّمُّ النَّاقِع فِى جَوْفِهَا یَهْوِى إِلَیْهَا الْغِرُّ الْجَاهِلُ وَ یَحْذَرُهَا ذُو اللُّبِّ الْعَاقِلُ 🍃 دنیا چون مار سمى است پوست آن نرم ولى سم کشنده در درون دارد نادان فریب خورده به آن مى گراید و هوشمند عاقل از آن دورى گزیند.  📚نهج البلاغه ، حکمت ۱۱٩ •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
باب اگر باب جواد است، در آن گوشه مقیمم بیش از این در همه آفاق، مگر هست مقامی؟ به چه کار آیدم این سر؟ نرسد گر به سرایت دلشکسته چه کند؟ گر نکند بر تو سلامی #چهارشنبه_هاے_امام_رضایے🌷 •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑💕
خوشبِحآلِ آن کبوتَـــر کِه اَسیرِ مشهد است لآ اَقَل وَقتـی نَدآرَد پَر،پَنآهَش میدَهَند.. •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
4_5764734443612800242.mp3
6.16M
#حاج_مهدی_رسولی 🎵 دلم هواتو کرده #چهارشنبه_های_امام_رضایی •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑💕
♨️گناه یعنے؛ دور شدن از مهدے"علیه السلام" #asemon ⚠️〽️
امام خامنه ای در دیدار هیأتی از جنبش انصارالله یمن: ♦️مردم یمن با تمدن عمیق و تاریخی خود و با روحیه مجاهدت و ایستادگی که در این پنج سال از خود نشان داده‌اند، آینده خوبی را در پیش دارند و به لطف خداوند، دولتی قوی را تشکیل خواهند داد و در چارچوب آن دولت، به پیشرفت خواهند رسید. ۹۸/۵/۲۲ #اندڪےبصیرت #asemon 🍃🌻
⚠️ به خوشگلیت می‌نازی ؟! اون دنیا طرف میگه چکار کنم صورتم قشنگه دخترا ولم نمیکردن به افتادم ؛ خدا یوسف و عباس(ع) رو نشونت میده میگه از اینا خوشگل‌تر بودی ؟! عباس‌بن‌علی‌ای که با راه میرفت میگفت نمیخوام با دیدن من کسی به بیفتد ! چشمایِ خوشگلش رو ، بدنش رو ؛ خرج نکرد ؟ •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕