eitaa logo
دلم آسمون میخاد🔎📷
3.3هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
11.7هزار ویدیو
118 فایل
﴾﷽﴿ °. -ناشناسمون:بگوشم 👇! https://harfeto.timefriend.net/17341201133437 . -شروط‌وسفارشات↓ @asemohiha . مدیر کانال و تبادلات @Hajkomil73 . •|🌿|کانال‌وقفِ‌سیدالشهداست|🌿|• . -کپی‌‌محتوای‌کانال = آزاد✋
مشاهده در ایتا
دانلود
•﷽•🍃◼️ 🌿🎞 جواب رهبری ... #گرگیج 🔺 #استوری📲 #کمیل 💎 _ _ _ _ _ _ _ _ _ ●🖇▪️🌿「 https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 」•
•﷽•🌿◼️ ❗️ اومد گفت ؛ حاجی یه کاسه نوشابه خورد تو لیوانم نه ها !! تو کاسه !! وقتی خورد زیر لب گفت سلام برحسین خیلی تشنه بود . فرقی نمیکنه ادم چی میخواد بخوره هم که یاد کنی از اهل بیت " علیهم السلام " خیلی مشتی هسی 👌🏿🌹 🍂 🍃 📲 💎 _ _ _ _ _ _ _ _ _ ●🖇🖤🌿「 https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 」•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•﷽•🌴🌺 واعتصموا به چادر بانو...🖤 📲 💎 _ _ _ _ _ _ _ _ _ ●🖇💬🌿「 https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 」•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•﷽•🌴🌺 🎥 آدم خوبی باش، اما مغرور نباش ... ✍شهید کافی 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 📲 💎 _ _ _ _ _ _ _ _ _ ●🖇💬🌿「 https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 」•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_ _ یادم باشد اگر تنها ترین تنهایان شوم باز هم خدا هست :♥️)
•﷽•🌴🌺 اے کاش از الان برایش چیزے بفرستیم🙂😇 📲 💎 _ _ _ _ _ _ _ _ _ ●🖇💬🌿「 https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 」•
•﷽•🌴🌺 یاد حاج حسین خرازے در بین آن دیوار و در زهرا صدا میزد پدر....😔💔 📲 💎 _ _ _ _ _ _ _ _ _ ●🖇💬🌿「 https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 」•
بسم الله ـــــــــــــ !
- لاله ای بود که با داغ جگر سوخته بود ...🥀🔥
🍂🥀 علامۀ مجلسی می نویسه : امیرالمؤمنین نمازش رو توی مسجد خوند ، از مسجد آمد بیرون ، تا خَمِ کوچه رو رد کرد دید یه عده از این کنیزا در حال گریه دارن نگاش میکنن، امیرالمؤمنین صدا زد: “مَا الْخَبَر؟” چی شده؟
🍃🍂◼️ ↓ یهو یکی روش بشه ، نشه ، صدا زد: آقا! اگه میخوای فاطمه ات رو ببینی عجله کن...” فَأَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ مُسْرِعاً حَتَّى دَخَلَ عَلَيْهَا” امیرالمؤمنین دوان دوان خودش رو رسوند ، وارد حجره شد ،” وَ إِذَا بِهَا مُلْقَاةٌ عَلَى فِرَاشِهَا … وَ هِيَ تَقْبِضُ يَمِيناً وَ تَمُدُّ شِمَالا” دید فاطمه داره از درد به خودش رو زمین می پیچه…💔 😭😭
◼️🍂💔 “فَأَلْقَى الرِّدَاءَ عَنْ عَاتِقِهِ وَ الْعِمَامَةَ عَنْ رَأْسِه” عمامه رو برداشت ، زانو زد زمین ، سَرِ فاطمه رو از زمین بلند کرد گذاشت تو بغلش “وَ نَادَاهَا يَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ” صدا زد: یا زهرا ! با من حرف بزن…💔 اما جوابی نشنید… یه بار دیگه صدا زد: فاطمه! عزیزم!”😭