دخترم آزاده زمانی که پدرش به شهادت رسید ۸ ساله بود و تازه کانامهش رو گرفته بود📄،
منتظر پدرش بود که پدرش بیاد و کارنامه رو به پدرش نشون بده😍
ولی پدر برنگشت....💔
پسرم حمید هم که اون زمان ۴ ساله بود...بعضی اوقات سراغ پدرش رو میگرفت
یادمه یک روز برف اومده بود و من با بچه ها پشت شیشه داشتیم برف رونگاه میکردیم
پسرم حمید به من گفت:
مامان من برم کفشهای بابا رو بیارم بزنم تو برف ها انگار که بابا اومده؟
یادمه حتی تشییع جنازه ایشون هم خیلی باشکوه برگزارشد
#بهروایتهمسرشهیدبورقی
#شهیدمحمدرضابورقی
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹
کانالدلمآسمونمیخاد