🎥| #دیالوگ |
منـ بودم وڪولے و پیراهنے از یوسفم ڪہ جاےدندان گرگ بر آن خط انداختہ بود.....بہ درگاه در زیر سایہ اقاقیا نشستم
همانجا ڪہ آخرین لبخند را زده بود غبار میدان جنگ را گرفتم و بوییدم رفتہ بود، بے من وهب شده بود . . .
. #مادر_شهید
[°•📺💭•°]
+نیما:
من اسم اینجا رو گذاشتم
" سقوط یڪ فرشتہ "
-سارا:
منم میخوام بپرم پایین..!
+نیما:
با چادر کہ نمیتونے باید
چادرتو در بیارے... !!
این قانون سقوط فرشته هاسٺ...🌪🌾
.
----------------------------------
#دیالوگ💬💫
#ٺێڪھ_فیݪمـ🖥🌸
.
•
😍🌿♥️🍃