🍃🌹
#خاطرات_شهــــــدا
💠 عاشق #شهید_همت بود ...
▫️یکبار در جلسه خواهران بسیج، دیدم خواهران در یک طرف میز نشسته اند او هم همان طرف اما چند صندلی آن طرف تر نشسته است طوری که در مقابل خواهران نباشد و چهره در چهره نباشند.
▫️می گفت: نمیخوام رودرروی خانمها باشم
طوری مینشینم که عکس #شهید_همت هم در مقابلم باشه.
▫️حاج قاسم میگفت این #شهید منو یاد #حاج_همت می انداخت.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🌹
#یـادشون_بـا_ذڪـر_صـلـوات
🍃🌹↬ @shahadat_arezoomee
##
#شـــبــتـــونـ_شــہیـــــدانــہ↖
👉👉 فوروارد
بےقرارِدَمشق...:
نگاهـت ؛
زیباترین شعر است
غزل می بارد از نگاہ آسمانیت . . .
#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهـید_محمدحسین_محمدخانی
#ســـالروز_ولادت
🌸 #asmoon
فَتَلَقَّي آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ
پس آدم از پروردگار کلماتی را آموخت
و خدا توبه اش را پذیرفت.
بقره /37
ای کلمهی رسیدن به خدا!
#حسین...
.
.
محمدحسین اعتقاد داشت وظیفه ما این است که بچه ها را بیاوریم هیئت. وظیفه ما این نیست که هدایتشان کنیم. #امام_حسین (ع) خودش #هدایت می کند...
.
.
#حاج_عمار
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
@Shahadat_arezoomee
دلم آسمون میخاد🔎📷
عاشق حضرت زهرا (س) بود🌱
روضههای فاطمـــــیه را
با سوز می خوند
یک وقتایی هم آخر شب زنگ میزد
میگفت : باهات کار دارم ❗️
حالا دو تا هیئــــت رفته ،
مداحی کرده ؛روضه خونده ،
گریه کرده ،سینه زده ...❗️
امّا آخر شـــب می گفت :
بیا روضهی چندنفری بخونیم و
گریه کــــنیم ..❗️
میگفت : هرچی برای مادر
گریـــه کنیم کمه ...
کنار دفتر یادداشت یا کـــتاب و جزوش اسماء متبـــرک اهل بیت (ع) را با
خط خوش مینوشت و زیباترینش هم
نام مبـــارک فاطــــمه زهرا (س) بود.
🔖به نقل از : دوست شهید #شهید_محمدحسین_محمدخانی ❤ ️
🌱🕊▪️ــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
•❥•❤️🌿
↳ @shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑💞↑🌿🍁
و شَـهادت نام گِرِفت...❗️
🌱وقتی خُدا کسی را کُشت
اَز شِدَت | عِـشق |
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🌹
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
طنز جبهه
قرار گداشته بودیم هرشب یکی از بچههای چادر رو توی «جشن پتو» بزنیم
یه روز گفتیم: ما چرا خودمون رو میزنیم؟
واسه همین قرار شد یکی بره بیرون و اولین کسی رو که دید بکشونه توی چادر. به همین خاطر یکی از بچهها رفت بیرون و بعد از مدتی با یه حاج اقا اومد داخل.
اول جاخوردیم 😳اما خوب دیگه کاریش نمیشد کرد. گفت: حاج آقا بچهها یه سوال دارن.
گفت: بفرمایید و ....
یه مدت گذشت داشتم از کنار یه چاد رد میشدم که یهو یکی صدام زد؛ تا به خودم اومدم، هفت هشتا حاج آقا ریختن سرم و یه جشن پتوی حسابی ...😜
#شهید_محمدحسین_محمدخانے 🌹
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
اصلا تکیه کلام او این بود که "خودت رو خرج امام حسین(ع) کن. معلوم نیست از این مجلس به مجلس بعدی برسی!"🌱
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🌹
دنبالِچیدنیامیگردی،جمعکنبیا....
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🌱
#ڪانالدلمآسمونمیخاد 🕊