eitaa logo
دلم آسمون میخاد🔎📷
3.3هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
11.4هزار ویدیو
117 فایل
﴾﷽﴿ °. -ناشناسمون:بگوشم 👇! https://harfeto.timefriend.net/17047916426917 . -شروط‌وسفارشات↓ @asemohiha . مدیر کانال و تبادلات @Hajkomil73 . •|🌿|کانال‌وقفِ‌سیدالشهداست|🌿|• . -کپی‌‌محتوای‌کانال = آزاد✋
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💙 《وَ لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ》 " و با خدای یکتا خدای دیگری مخوان. " ✨| قصص ۸۸ | 💫یه وقتا یادمون میره 💫این خداست که همه گره ها رو باز میکنه 💎 ❤️ به مولای غریب امام زمانم ❄️ عصرتون مهدوی ❄️ 🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📿 ♥️🌿↓ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
🌱 •|ما نمـــــــردیم کہ حـــــــ❤ــــرم جاے حــــــرامے بشـــــــــود..،،،|•
"شهید داود جوانمرد" در حلب سوریه از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و عنوان نخستین شهید مدافع حرم رسانه ملی را از آن خود کرد؛ او می‌گفت: حرمله و عمر سعد و شمر، باز مبارز می‌طلبند، می‌روم تا انتقام سیلی زهرا(س) را بگیرم. @shahadat_arezoomee
شهید داوود جوانمرد متولد 25 شهریور 49  است که در تاریخ 30 آذر 94 در منطقه حلب سوریه به فیض شهادت نائل شد؛ در ادامه بخش کوتاهی از زندگی‌نامه این شهید مدافع حرم آمده است: شهید داوود جوانمرد در سال دوم دبیرستان با بزرگ کردن سن خود در شناسنامه عازم جبهه شد و از آنجا که بسیار پشتکار داشت و خالصانه هر کاری را انجام می داد با سن کم خود محبوب هر رزمنده و فرماندهی بود و با اینکه بارها مجروح شد و در عملیات‌های بسیاری شرکت داشت اما قسمتش نبود که در آن دوران به مقام والای شهادت نائل شود و شاید تقدیر این بود که … آن شهید پس از اتمام جنگ و قبول قطعنامه، اندوهی سهمگین بر دلش نشست و خود را جامانده از قافله عشاق می دانست و همیشه یاد شهدا خصوصاً برادر دینی شهید خود سید جعفر میر محمدی را می‌کرد؛ با اینکه در سال‌های بعد جنگ در نیروی هوایی سپاه خدمت می‌کرد تا اینکه شنید منطقه غرب کشور ناامن است و منافقین و گروهک‌ها در فصل بهار و تابستان که ارتفاعات از برف‌ها خالی می‌شود تحرک‌هایی دارند خود را در آن سال‌های اول دهه 70 به منطقه کردستان رساند و گروهان و گردان تحویل می‌گرفت و از مرزهای میهن در آن خطه پاسداری می‌کرد. اما تقدیر این نبود که داود عاشق ما رخت شهادت بر تن کند و حسرت جا ماندن او از شهدای سال‌های جنگ و سال‌های حضور در کردستان بر دلش ماند و ناگزیر به زندگی عادی خود برگشت و ازدواج و فرزند و کار و … تا اینکه به حریم حرم حضرت زینب سلام‌الله علیها، دشمنان ولایت و امامت طمع کردند و خون غیرت شیعیان را به جوش آوردند و عباس‌های میهن، آماده دفاع از آن حریم شدند. داود که حالا کارمند صدا و سیما بود و دارای خانواده‌ای 4نفره با شنیدن صدای حرمله‌های زمانه، امتحان سختی در پیش گرفت و همسر و دو دختر خود (زینب و صبورا) را به حضرت زینب (سلام الله علیها) و مادر و پدر دردکشیده از سختی‌های زمانه را به حضرت زهراء (سلام الله علیها) سپرد و بدون خبر و بی سر و صدا در ایام اربعین سال94 عازم سوریه شد و در 25 روز مبارزه در سوریه، همه اطرافیان خود را شیفته اخلاق، تهذیب، عبادت، شجاعت، ایثار و اخلاص خود کرد و در آخرین روز پاییز ماه 94 برای برگرداندن پیکر 4 شهید در منطقه حلب سوریه داوطلب می‌شود و پس از برگرداندن 3 پیکر مطهر به چهارمین نفر که می‌رسند داود از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد و می‌شود نخستین شهید مدافع حرم رسانه ملی… وداع او در آخرین پیام‌هایش با یار دیرینش: "حرمله و عمر سعد و شمر، باز مبارز می‌طلبند؛ کاروان زینبیه در حرکت است؛ خانم هل من ناصر می‌گوید. می‌روم تا انتقام سیلی زهرا(س) را بگیرم، تا یار که را خواهد و میلش به که باشد…". @shahadat_arezoomee
💘 ڋݪ ݦݩ ڱݦ ۺڋ اڴږ پیڋا ۺڋ بڋهیڋۺ بہ اݦاݩاٺ ږۻا {…♥️…}
🔴 (ره): 💠 مواظب باشید عاق والدین نشوید و پدر و مادر نفرینتان نکنند و بگویند:"خدایا من از این فرزندم نمی گذرم" 💠 یک وقت خیره خیره به پدر و مادرتان نگاه نکنید. حالا پدرتان سر شما داد زده است، نباید کاری کنی. پدر حاج شیخ عباس قمی مفاتیح الجنان، پای منبر حاج شیخ غلامرضا نشسته بود. حاج شیخ غلامرضا داشت از روی کتابی که حاج شیخ عباس قمی نوشته بود، مسأله می گفت. پدر حاج شیخ عباس نمی دانست که این کتاب را پسرش نوشته و حاج شیخ عباس هم چیزی به او نگفته بود. حاج شیخ عباس آمد در گوش پدرش چیزی بگوید، ناگهان پدرش جلوی مردم سر او داد زد که "بیا و بنشین ببین حاج شیخ غلامرضا چه می گوید؟ بیا و بنشین و بفهم!" حاج شیخ عباس قمی به پدرش گفت:"پدر جان! دعا کن بفهمم" نگفت این کتاب را من خودم نوشتم، نرفت به مادرش بگوید پدرم جلوی جمع آبروی مرا ریخت، خیره خیره به پدرش نگاه نکرد، فقط آهسته گفت: "پدر جان! دعا کن بفهمم" 👌این بود که شد شیخ عباس قمی فخر شیعه @shahadat_arezoomee
🍃😍 ــــــــــــــــــــــــــــ✨🍃 ماشاءالله♥️
دلم آسمون میخاد🔎📷
به نام او که در جای دارد❤️ . پیش بیا. بیا و از دریچه ی سرخ ، سالکان را بنگر. از انبیا‌‌‌‌ء و اولیاء الهی گذر کن. زمان را قدم بزن و برس به مردان پارس و دل آشفتگی هایشان برای 🌿 . گویی این بار، مردی رهنمون توست که ردای (ص) بر تن آویخته و (ع) در دست، به کارزار گام نهاده بود😊 . او که همچون ، فاصله ی میان نخستین و واپسین نگاه گرمش در چشمان همره و و هم نفسش، تنها به قدر چند باری کامل و دگرباره هلالی شدن قمر به طول انجامید😔 . همو که سجادِ به درگاه یار، همان پیام آور ، بدو مژده ی حیاتی عزیز و ابدی داده بود😍 . حال، پیش برو. تبسمش را بنگر، رخش را بستای، را از او بستان و به خاطر بسپار که این عشق نزد تو به ودیعت نهاده شده. او را ارج نه و بدان که در ثانیه ها، هماره جاری بوده است و زین پس نیز جاری خواهد بود. . این ، است💜آن را در سینه جای ده و بدان، آن دم که سر به دامان سردمدار می نهی،خونت، عاشقی عقلت را فریاد خواهد کشیدو این است که می گوید: "عقل که عاشق شود، عشق عاقل می شود و تو می شوی." . ✍نویسنده: . به مناسبت . 📅تاریخ تولد: ۱۳۶۶/۱/۱ . 📆تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۱۱/۱۶ . 📇تاریخ انتشارمتن: ۱۳۹۸/۱۱/۱۶ . ❣محل شهادت: حلب سوریه . 🥀محل دفن: بهشت زهرا کازرون . 🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📿 ♥️🌿↓ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
دلم آسمون میخاد🔎📷
طرح امروز🍃😍 بچه های گروهمون خادماشهدا🌸
عِشقـ را میتوانـْ در واژھِ یافتـ... :))♡ . .
『🌹🕊』 بهش میگُفتن واسہ چے bmv رو ول ڪردی اومدی مدافع حرمـ شدے؟!🤔 نونت ڪم بود! آبت ڪم بود! میگُفت: عشقمـ♡ ڪم بود… :)🎈 🍃 @shahadat_arezoomee
📜 ... 🔰قبل از عملیات بدر غلامرضا جلوی من و مادرش بدنش را برهنه کرد و گفت نگاه کنید، دیگر این جسم را نخواهید دید همانطور شد و در عملیات بدر مفقود گردید... 🔰دوازده سال در انتظار بودم و با هر زنگ به سمت در می‌دویدم تا اگر برگشته باشد اولین کسی باشم که او را می‌بینم تا اینکه یک روز خبر بازگشت او را دادند فقط یک جمجمه از شهید برگشته بود که مادرش از طریق دندان؛ فرزند را شناخت... 🔰در نزد ما رسم است که بعد از دفن، سه روز قبر بصورت خاکی باشد شبی در خواب دیدم که چند اسب سوار آمدند و شروع به حفر قبر کردند گفتم: چکار می‌کنید؟ 🔰گفتند: مأمور هستیم او را به کربلا ببریم گفتم: من دوازده سال منتظر بودم، چرا او را آوردید؟ گفتند: مأموریت داریم و یک مرد نورانی را نشان من دادند 🔰عرض کردم: آقا این فرزند من است فرمود: باید به کربلا برود؛ او را آوردیم تا تو آرام بگیری و بعد او را ببریم یکباره از خواب بیدار شدم با هماهنگی و اجازه، نبش قبر صورت گرفت، اما خبری از جمجمه غلامرضا نبود و شهید به کربلا منتقل شده بود و او در جرگه عاشورائیان در کربلا مأوا گرفته‌بود. راوی: احمد زمانیان پدر شهید 🌷شهید غلامرضا زمانیان🌷 🌷 @shahadat_arezoomee
🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃 گزیده ای از وصیت نامه شهید مدافع حرم: ✨شیعه به دنیا آمده ایم که موثر در تحقق ظهور مولا باشیم. 🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📿 ♥️🌿↓ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
در نگاه توخیره باید شد تا معنیِ عاشقانه را فهمید ... 🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📿 ♥️🌿↓ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رنگ مشکی عاملی شد جذب یکدیگر شویم پس عزیزم ریش می آید به من، چادر به تو! 🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📿 ♥️🌿↓ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁