eitaa logo
🌷شهد شیرین شهادت🌷
861 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
11.3هزار ویدیو
16 فایل
﷽ ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند 🌹 شهد شیرین شهادت🌹 ⬇️ 🆔 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱 ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و مطلب @sms121labaykayazeinab غرق دنیا شده را جام شهادت ندهند
مشاهده در ایتا
دانلود
💎💎 🌸سبک زندگی اسلامی🌸 🇮🇷خلبان علی‌اکبر شیرودی، در کنار هیلکوپتر جنگی‌اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سئوال می‌کردند. خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ 🇮🇷شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی‌جنگیم. ما برای اسلام می‌جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند!! 🇮🇷شیرودی آستین‌هایش را بالا زد. چند نفر به زبان‌های مختلف از هم پرسیدند: کجا؟!! خلبان شیرودی کجا می‌رود؟!! هنوز مصاحبه تمام نشده!!! 🇮🇷شیرودی همانطور که می‌رفت، برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می‌آید. است. ❤️ 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
16.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 🎥 مصاحبه بسیار زیبا و شنیدنی از خلبان شهید در دوران دفاع مقدس 👌سخنان با ارزش و گرانبهایی که باید با گوش جان شنید و به اعماق جان سپرد. 🎙... هر کشوری قیامش روی مکتب بود پیروز شد . در غیر این صورت شکست حتمی است. ... من و همرزمانم سرباز اسلام هستیم و برای اسلام می جنگیم نه برای هیچ چیز دیگر. ... ما برای احیای اسلام می جنگیم و من به نوبه خودم اگر برای اسلام نبود حتی اسلحه به دست نمی گرفتم. 🇮🇷 شیرمرد ایران اسلامی ، عقاب تیز پرواز آسمان ، سرلشگر خلبان از خلبانان دلاور هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقدس بود که هشتم اردیبهشت ۱۳۶۰ در منطقه عملیاتی ، به هنگام مقابله با حمله تانک های متجاوز عراقی به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد. 🌺 روحش شاد و یادش گرامی 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱
📌 واکنش تفجب آورخبرنگار ژاپنی در برخورد با شهید شیرودی 🔷️ خبرنگار ژاپنی تا شهید شیرودی را که تازه از عملیات پروازی به زمین نشسته بود از او پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟؟؟ 🔹️ شیرودی کلاه خلبانی را دستش گرفت و خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی‌جنگیم ما برای اسلام می‌جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطـــر باشد. ◇ این را گفت و به راه افتاد. 🔸️ خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستین هایش را بالا زد. چند نفر به زبان های مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا می‌رود؟ ما می‌خواهیم با ایشان مصاحبه کنیم. ◇ شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید ، وقت نماز است و من برگردم 🤲 @shahde_shirine_shahadat🇮🇷🚀🇮🇱