506_62002021989978.mp3
7.96M
🎧 #سرود فوق زیبا💖
💐 ارباب پسردار شد
💐 همه نوکرا به صف
🎤 حاج #محمدرضا_طاهری
💚 #ولادت_امام_سجاد (ع)🌹
╭─✨🌸─↷
│ 𝐉𝐨𝐢𝐧➴
╰─➛ @shahed_moshaleb
🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼
🌱🌼🌱🌼🌱🌼
🌼🌱🌼🌱🌼
🌱🌼🌱🌼
🌼🌱🌼
🌱🌼
🌼
#رمان_ازجهنم_تابهشت🌙
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_چهل_و_سوم
چشمام رو چند بار باز و بسته میکنم ، بیدار شدن برای من زجر آور ترین کار ممکنه.با یاد آوری ساعت 9 با فاطمه قرار دارم آروم و بی حوصله نگام رو سمت ساعت سوق میدم با دیدن عقربه کوچیکه ساعت که 8 و عقربه بزرگش که 10 رو نشون میده سریع مثله برق گرفته ها از جا میپرم.
_ مامان. ماااامان.😵
مامان_ به جای داد زدن بیا اینجا ببینم چی میگی.😐
_ نمیییخواد دیرم شده. هیچی. 😱
سریع مانتو سفید و شلوار و شال مشکیم رو با لباس های توخونه ایم عوض میکنم و از دم در با مامان خداحافظی سرسری میکنم و سریع از خونه بیرون میرم. همزمان با بسته شدن در حیاط ، صدای زنگ موبایل بهم میگه که باید خودم رو برای هر طوفانی از سوی فاطمه آماده کنم،
هرچند هیچوقت عصبانیتش رو ندیدم اما تو این چند ماه به خوبی متوجه شدم که روی وقتشناسی فوق العاده حساسه .
_ فاطمه به خدا خواب موندم ببخشید الان میام اصلا غلط کردم.
فاطمه _ سلام منم خوبم. نفس بکش دختر. زنگ زدم بگم که سر کوچتون وایسی من با بابا داریم میام
دنبالت.😄
بهترین خبر ؛ اونم صبحه اول وقت که عزا گرفته بودم برای اینکه چجوری باید این چندتا کوچه رو پیاده برم تا به تاکسی برسم؛ بود.
_ الهی فدای خودت و بابات. حله اومدم.😃
سریع با دو خودمو رسوندم سر کوچه.
سریع در ماشینو باز کردم و سوار شدم.
_ سلام. ببخشید دیر شد.😅
بابای فاطمه_ سلام دخترم همین الان رسیدیم.😊
فاطمه_ و علیکم السلام بر تو
جواب سلاماشون یه لبخند بود و بعدش هم یه خواب 10 دقیقه ای.
.
.
_ مرسی عمو. خداحافظ
بابای فاطمه_ خدانگهدارتون .
فاطمه به محض رفتن باباش محکم زد رو شونم و باذوق گفت
_حدس بزن چی شده؟😏
_عه چته؟ چمدونم چی شده.😃
فاطمه_میخوان ببرنمون راهیان نور.😇
_ واااات؟😟
فاطمه_ وووووی حانیه ساعت 9/5 کلاست شروع نشده مگه؟😧
_ ای وای. بدو😨
پله های موسسه رو دوتا یکی کردیم تا رسیدیم به دفتر.
_ سلام خسته نباشید.
مسئول ثبت نام خانم عظیمی یه خانم فوق العاده بدحجاب بود که بادیدن فاطمه حالت چهرشو تغییر داد و گفت
_ کاری دارید؟
از این طرز بر خوردش که کاملا از نگاهی که به فاطمه انداخت معلوم بود به خاطر چادری بودنه اونه اصلا خوشم نیمد.
من هم لحنم رو تند تر از اون کردم و جواب دادم.
_ برای ثبت نام اومدن.
خانم عظیمی_ ایشون؟
و بعد با حالت بدی به فاطمه اشاره کرد.
_ بله. ایرادی داره.
خانم عظیمی_نه ولی شما که نیاز به زبان یاد گرفتن نداری.
فاطمه_ ببخشید چرا ؟
خانم عظیمی_ هه. هیچی. بشین اونجا برات برگه تعیین سطح بیارم.
فاطمه آروم خطاب به من گفت
_میخوای تو برو سرکلاست.🙁
_ نه نمیخواد.😠
خانم عظیمی_هی دخترخانم. بیا بگیر اینو. 😏
_ فاطمه هستش.😐
خانم عظیمی_حالا هرچی.
رفتم جلو و برگه رو از دستش گرفتم. برگه رو دادم فاطمه تا بشینه رو صندلی داخل دفتر و منتظر بمونه و خودمم رفتم تو سالن منتظرش بمونم.
بعد از ده دقیقه اومد بیرون .
_چی شد؟
فاطمه_تو چرا نرفتی؟
_چی شد؟
فاطمه_گفت ده دقیقه دیگه بیا بگیر نتیجشو.
_ باش. پس بیا بریم بشینیم رو صندلی های تو حیاط.
فاطمه_ بیا برو سرکلاست خب.😊
_ بیا بریم بابا.😬
فاطمه_ عه.
بی توجه به اعتراض فاطمه به سمت حیاط راه افتادم. اونم که دید حریفم نمیشه دنبالم اومد.
_ خب تعریف کن ببینم راهیان نور چیه؟😕
فاطمه_ همون جایی که شهدای دفاع مقدس شهید شدن. خیلی حس و حال خوبی داره اصلا اونجا از زمین نیست . باید تجربش کنی.😇
_ الان ؟ تو این سرما؟ بیخیال😟
فاطمه_ضد حال نباش دیگه. به خدا پشیمون نمیشی.😕
_ کی؟
فاطمه_ پنجشنبه؟
_ همین هفته؟
فاطمه_ اره
_ اونوقت تو الان داری به من میگی ؟ جمعه امتحان پایان ترم زبان دارم.🙁
#نویسنده_ح_سادات_کاظمی
#کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد
🌼
🌱🌼
🌼🌱🌼
🌱🌼🌱🌼
🌼🌱🌼🌱🌼
🌱🌼🌱🌼🌱🌼
🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼
🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼
🌱🌼🌱🌼🌱🌼
🌼🌱🌼🌱🌼
🌱🌼🌱🌼
🌼🌱🌼
🌱🌼
🌼
#رمان_ازجهنم_تابهشت🌙
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_چهل_و_چهارم
_عه امیر نرو دیگه🙁
امیرعلی _خب تو هم بیا😉
_امتحان دارما😕
امیرعلی_خب نیا😄
_ مرسی از راهنماییتون😐
امیرعلی_ خواهش😇
_ عه. مسخره. نرو دیگه
امیرعلی _خواهری میزاری وسایلامو جمع کنم؟
_ اه. برو برو .😬
امیرعلی_ رفتن و نرفتن من چه فرقی میکنه برای تو؟
_ نمیدونم. خو حسودیم میشه
امیرعلی_ موفق باشی
با حرص از اتاق اومدم بیرون. دلم میخواست هرجور شده برم. رفتم سراغ مامان.
_ مامانی. میشه من امتحان ندم؟🙁
مامان_ خود دانی. میخوای دوباره بشینی ترم تکراری بخونی؟
_ نه.نمیدونم. ای بابا.
مامان _ راستی عمو و زن عموی جدیدتون یکی دوماه دیگه تشریف میارن ایران.😐
_ چییییییی؟😳
مامان_ عه کر شدم. دارن میان ایران.
_ برای زندگی؟
مامان_ نخیر. برای.....😢
یه دفعه مامان زد زیر گریه. رفتم جلو و بقلش کردم.
_ عه مامان چی شد؟😒
مامان_ تو که نمیخوای باهاشون بری؟
_ واه. مامان کجا برم؟
مامان_ والا چمدونم تو که همیشه از ایران متنفر بودی گفتم شاید بخوای بری
_ نه قوربونت برم کجا برم. تازه دارم واقعیت هارو میفهمم .😇
امیرعلی_مادر و دختر خوب با هم خلوت کردن.😉
_ تو حرف نزن😕
امیرعلی_ چشم. با اجازه من دیگه برم.😄✋
_ به فاطمه سلام برسون.😉
امیرعلی_ چیییی؟😳
_ چته؟ عه گفتم به فاطی سلام برسون.
امیرعلی _ مگه فاطمه خانوم هم هست؟
_ مگه لولوئه؟ اره هست
امیرعلی زود خودشو جمع و جور کرد و گفت
_نه تعجب کردم. با اجازه مامان. خدانگهدار.
مامان_ مواظب خودت باش مادرجان. خدانگهدارت.
_ وایسا منم بیام تا مسجد با فاطمه خداحافظی کنم. البته به خاطر تو نمیاما. خوشحال نشی😉
امیرعلی_ وای افسردگی گرفتم اصلا.😄
_ لوس.
.
.
خاله مرضیه_فاطمه مواظب خودت باشیا.
فاطمه_چشم مادر من چشم.
خاله مرضیه_ به تو اعتباری نیست.
یه دفعه دست فاطمه رو گرفت کشید برد پیش امیرعلی. منم دنبالشون میرفتم و به دلسوزیای مادرانه خاله مرضیه میخندیدم .
خاله مرضیه_امیرعلی جان. یه لحظه.
امیرعلی داشت با یه پسر هم سن و سال خودش صحبت میکرد خطاب به اون پسره گفت
_امیر جان یه لحظه، ببخشید.
امیرعلی_جانم ؟
خاله مرضیه_ پسرم بی زحمت حواست به این دختره من باش. یه بلایی سر خودش نیاره.😀
فاطمه از اون ور داشت سرخ و سفید میشد، امیرعلی هم سرشو انداخته بود پایین. یعنی به یقین رسیدم که یه چیزی بین اینا هست.😉
امیرعلی_چشم خاله.☺️
یکم هوس شیطنت کردم
_ فاطمه چرا این رنگی شدی؟😳😜
یه دفعه فاطمه سرشو اورد بالا و گفت
_چی؟ ها؟ 😧🙈
امیرعلی هم یه لحظه سرشو اورد بالا و بعد سریع انداخت پایین.🙈☺️
_ هیچی. امیر داداش نری تو زمین.😉
یه دفعه امیرعلی سرشو اورد بالا و با حرص به من نگاه کرد. 😬 منم بیخیال شونمو انداختم بالا.
خاله مرضیه هم که فقط نظاره گر بود و هیچ عکس العملی نشون نمیداد.
_ خب دیگه حسابی از حضورم مستفیض شدید من برم دیگه.😇😉
امیرعلی_ مواظب خودت باش.😊
_ همچنین.
بعدهم فاطمه رو بغل کردم و خداحافظی کردیم. خاله مرضیه هم وایساد تا برن بعد بره خونه.
تا سر خیابون مسجد پیاده رفتم و بعد سوار یه تاکسی شدم .
تو راه همه فکرم به این بود که چرا عمو میخواد بیاد اینجا. از یه طرف دلتنگش بودم و از یه طرف نگران. شاید به خاطر سرزنشی که منتظر بودم به خاطر تغییراتم بشم و یا شاید.....😟
#نویسنده_ح_سادات_کاظمی
#کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد
🌼
🌱🌼
🌼🌱🌼
🌱🌼🌱🌼
🌼🌱🌼🌱🌼
🌱🌼🌱🌼🌱🌼
🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼
🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼
🌱🌼🌱🌼🌱🌼
🌼🌱🌼🌱🌼
🌱🌼🌱🌼
🌼🌱🌼
🌱🌼
🌼
#رمان_ازجهنم_تابهشت🌙
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_چهل_و_پنجم
💖به روایت امیرحسین💖
_ حاج آقا ببخشید. لیست آمادس؟
حاج آقا_اره پسرم بیا. اینم لیست. یه لحظه فقط بیا.😊☝️
دنبال حاج اقا رفتم.
رفت پیش یه پسر 24.5 ساله و منم همراهش رفتم کنارش وایسادم.
حاج آقا_امیرعلی جان
اون آقا پسر که الان فهمیدم اسمش امیرعلیه_جانم حاج اقا.
_ سلام
امیرعلی_ سلام
حاج آقاخطاب به من با اشاره به امیرعلی گفت
_امیرحسین جان این اقا امیر مسئول مسجد و هیئت ثارالله هستن اگه مشکلی پیش اومد از ایشون بپرس.😊
بعد خطاب به امیرعلی گفت
_امیرحسین جانم مسئول اتوبوسا هستن، لیستارو با ایشون هماهنگ کنید.😊
آقای منتظری _حاج آقا ببخشید میشه یه لحظه تشریف بیارید؟
حاج آقا_ببخشید بچه ها یه لحظه.
امیرعلی چهره مهربونی داشت که تو همون دید اول هم به دل مینشست با رفتن حاج آقا یکم باهم احوال پرسی کردیم و بعد هم لیستارو بهم داد و رفت. منم رفتم دنبال برداشتن وسایل و بنرا.
.
.
بلاخره بعد یه ساعت راه افتادیم.پیش به سوی منزلگه عشق 💨🚌
بعد از اینکه همه اتوبوسا رو چک کردم و گفتم که کجا باید وایسن
رفتم تو اتوبوس خودمون و پیش محمد جواد نشستم. این سری مسئولیتی نداشت و باخیال راحت کتاب رو گرفته بود جلوی صورتشو داشت میخوند.
_محمد جواد اون کتابه رو جمع کن کارت دارم
محمد جواد _....
_ با توام😕
محمد جواد _....
یه دفعه زدم به پهلوش که کتاب از دستش افتاد و فهمیدم آقا خوابه.منم که منتظر فرصت برای جبران آفات😏
سریع هنذفری گذاشتم تو گوشیم و بعد آروم گذاشتم تو گوش محمد جواد، بعد هم کلیپی که مربوط به شهدا بود و اولش با صدای بمب و شلیک گلوله بود رو پلی کردم.
پلی کردن من همانا و پریدن محمد جواد و فریاد یا فاطمه الزهرا همانا.
به محض اینکه ویدیو پلی شد محمدجواد گفت
_یا فاطمه الزهرا جنگ شده😰😱
و بعد از جاش پرید، به محض بلند شدنش سرش محکم خورد به پنجره اتوبوس که نیمه باز بود.
منم که اون جا ترکیده بودم😂 از خنده در حدی که اشکم در اومده بود. بقیه بچه ها هم اولش با گنگی نگاش کردن ولی بعدش یه دفعه کل اتوبوس از خنده منفجر شد😂😂 و محمد جواد هم با یه دستش سرشو میمالید و گیج و گنگ به ماها نگاه میکرد، بعد از چند دقیقه که بچه ها ساکت شدن دوباره گفت
_چرا میخندید پس داعش کو ؟
با جمله "داعش کو " دوباره اتوبوس رفت رو هوا. 😂😂😂😂
_ داداش بشین بشین ادامه کتابتو بخون تا بچه ها از خنده نترکیدن .😂
محمد جوادم که اصلا خبر نداشت چی به چیه نشست و کتابو گرفت دستش.
_ حالا در مورد چی هست؟😉
محمد جواد_ چی؟😧
_ کتابتون.توهم ؟
محمد جواد _ مسخره.نخیر کتاب اسلام شناسیه .
بعد هم دوباره برای اینکه من فکر کنم داره میخونه کتابو گرفت جلو صورتش و زیر چشمی داشت به من نگاه میکرد. منم اول بیخیالش شدم بعد یه دفعه یادم افتاد که حاج آقا گفت بهش بگم اتوبوس وایساد بره پیشش.
که برگشتن من همزمان با ترکیدنم از خنده بود . 😂 یه دفعه محمد جواد کتابو اورد پایینو و گفت چته؟
_ داداش...... هههههه........کتابو.....😂 هههه....برعکس گرفتی که😂😂
دیگه بچه کلا ترور شخصیتی شد ، کتابو بست گذاشت تو کولش و بدون اینکه جواب منو بده روشو کرد سمت پنجره و مثلا خودشو به خواب زد .
به سوی منزلگه عشق
#نویسنده_ح_سادات_کاظمی
#کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد
🌼
🌱🌼
🌼🌱🌼
🌱🌼🌱🌼
🌼🌱🌼🌱🌼
🌱🌼🌱🌼🌱🌼
🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 میلاد امام سجاد(علیه السلام) مبارک😍😍😍😍😍👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏
#میلاد_امام_سجاد
#ماه_شعبان
╭─✨🌸─↷
│ 𝐉𝐨𝐢𝐧➴
╰─➛ @shahed_moshaleb
❇️ #اعمالقبلازخواب😴✨
🌹یاد آوری اعمال قبل از خواب🌹
🌸 #حضرت_رسول_اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
هر شب پیش از خواب:
1. قرآن را ختم کنید.
🔶 سه مرتبه «سوره توحید» بخوانید.
2. پیامبران را شفیع خود گردانید.
🔶 یک مرتبه بگویید:
🔷 «اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم، اللهم صل علی جمیع الانبیاء و المرسلین»
3. مومنین را از خود راضی کنید.
🔶یک مرتبه بگویید:
🔷«اللهم اغفر للمومنین و المومنات»
4. یک حج و یک عمره به جا آورید.
🔶 یک مرتبه بگویید:
🔷 «سبحان الله والحمد لله ولا اله الا الله والله اکبر»
5. اقامه هزار ركعت نماز.
🔶 سه مرتبه بگویید:
🔷 «یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ»
6. #سورهٔ_تكاثر به #سفارش_امام_صادق (علیه السلام)
🔶 هرکس سوره تکاثر را قبل از خوابیدن بخواند از عذاب قبر در امان باشد.
✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم✨
أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ. حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ. كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ. ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ. كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ. لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ. ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ. ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ.
7. #تسبیحات_حضرت_زهرا (سلام الله علیها)
8. قرائت آیة الکرسی خیلی مجرب میباشد.
9. ثواب خواندن آیه شهادت قبل ازخواب.
سوره آل عمران آیه 18:
🔷 شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَاإِلَهَ إِلَّا هُو وَالْمَلَائِكَةُ وَ أُولُوالْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَاإِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ.
10. دعای هنگام خوابیدن
🔷«باسْمِکَ اللَّهُمَّ أَمُوتُ وَ اَحْیَا»
🔶«بار الها! با نام تو میمیرم و زنده خواهم شد»
🔶 چهار قل را هم فراموش نکنید.
(سوره های کافرون، توحید، فلق، ناس)
آیا حیف نیست هر شب به این سادگی از چنین خیر پربرکتی محروم شویم؟
وضو فراموش نشه 🙂🌸
نماز شب خونا التماس دعا✨
میدونستین ارادت به شهدا آثارعجیبی داره...
داداش احمد شهیدمون هم پیش خدا خیییلی عزیزه خیییلی🥺😍
اگه توام حاجت مهم داری
فقط کافیه که متوسل شی به داداش احمدمون
زیارت عاشورا هدیه کن به داداشُ، به خواست خدا حاجتت رو دریافت کن :)
این پست رو به همه عزیزانت هدیه کن✨🌸
اجرت با شهید عزیزمون🤲🏻🌱
╭─✨🌸─↷
│ 𝐉𝐨𝐢𝐧➴
╰─➛ @shahed_moshaleb
♥️سلام امام زمانم💚✋🏻🌤
۰۰:۰۰
بخوانیم دعای فرج:دعا اثر دارد...
#قرارعاشقیهرشب
۰۰:۰۰
"دعـای فـــــــرج"
🦋بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🦋
🤍اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.🤍
#حمدوتوحیدهرچندتاکهدلتخواستمومن🙂
💚♥️
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجهم🌤🌱
🌹 #السلامعلیکیا_اباعبدالله
از راه دور
می دهم ارباب جان سلام
ذكرم فقط حسین ولاغیر می شود
هر روز گرشود
متبـرک به این سـلام
من مطمئـنم عاقبتم خیر میشـود.
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَ عَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
🌹 #صلی_الله_علیك_یااباشهدا
🌹 #اللهم_ارزقنا_زيارة_الحسين
╭─✨🌸─↷
│ 𝐉𝐨𝐢𝐧➴
╰─➛ @shahed_moshaleb
🌤
#السلامعلیڪیاصاحبالزمان_عج_الله 🌼🌿
جوابِ سلام، واجب است!
پس بیایید...
هر روز صبح...
به او سلام ڪنیم!
السَّلاَمُعَلَى وَارِثِالْأَنْبِيَاءِ وَ خَاتِمِالْأَوْصِيَاءِ
╭─✨🌸─↷
│ 𝐉𝐨𝐢𝐧➴
╰─➛ @shahed_moshaleb