11.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 نماهنگ بسیار "زیبای عربی به نام سوگند به خون سلیمانی"
با دوستان دور و نزدیک پیمان میبندیم
سوگند به خون سلیمانی
جبههٔ مقاومت از عزم و ارادهٔ او، قدرتمندتر میشود
شیطان بزرگ را در هم میکوبیم
و بر سر باطل، بلای سهمگینتری خواهد آمد.
سوگند به خون سلیمانی
هیبت لشگرتان را خواهیم شکست
و جهان ذلت و خواری شما را خواهد دید
و تابوتهای شما، پیاپی خواهد آمد
سوگند به خون سلیمانی
روح سلیمانی، شما را نابود خواهد کرد
و آسایش را از چشمانتان خواهد ربود
و مرگ سیاه در کمین شماست
سوگند به خدای سلیمانی
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
🌹شهید محمد پیازآبادی🌹
🔹شادی روح شهدا صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
⚪️فرازی از وصیتنامه شهید:
پيام من به شما و امت حزبالله اين است که در همه حال جبههها را ترک نکنند و به ياری اسلام بشتابند و جبههها را خالی نگذارند و به فرمان امام(قدس سره) امت سراپا گوش فرا دهند و هرگز دست از ياری امام(قدس سره) و ولايت فقيه، دست بر نداريد و راه شهيدان را ادامه دهيد و هر شهيدی که از دست او پرچمش می افتد، پرچم او را برداريد و به سوی جبههها هجوم آوريد.
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
جملات_شهدا
کار خاصی نیاز نیست بکنیم
کافیه کارهای روزمرهمون
رو بخاطرِخدا انجام بدیم
اگه تو این کار زرنگ باشی
شک نکن شهید بعدی تویی
شهیدمحمدابراهیمهمت
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هواپیماهای اسرائیل در آسمان تبریز 😳
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
9.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸شعر کامل
دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد
زمین کار زار ما،تل آویو است تهران نه
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
🔻اسطورهای ایران/مصطفی چمران
✍غاده چمران ،همسر شهید چمران روایت می کند که:
یک هفته می شد که مادرم در بیمارستان بستری بود . مصطفی سفارش کرد که «شما بالای سر مادرتان بمانید ولش نکنید ، حتی شبها» و من هم این کار را کردم. مامان که خوب شد و آمدیم خانه، من دو روز دیگر هم پیش او ماندم، یادم هست روزی که مصطفی آمد دنبالم. قبل از این که ماشین را روشن کند دست مرا گرفت و بوسید، میبوسید و همانطور با گریه از من تشکر میکرد. من گفتم: «برای چی مصطفی؟»
گفت: این دستی که این همه روزها به مادرش خدمت کرده برای من مقدس است و باید آن را بوسید.» گفتم: از من تشکر میکنید؟ خب این که من خدمت کردم مادر من بود، مادر شما نبود که این کارها رو میکنید». گفت: «دستی که به مادرش خدمت میکند مقدس است و کسی که به مادرش خیر ندارد به هیچ کس خیر ندارد. من از شما ممنونم که با این همه محبت و عشق به مادرتان خدمت کردید». هیچ وقت یادم نرفت که برای او این قدر ارزش بوده که من به مادر خودم خدمت کردم
📚 منبع: کتاب همسرداری سرداران شهید
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403