فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
📆 #روز_شمار_شهدایی
🔆امروز #شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ مصادف با ۹ ذی القعده
📖 شنبه: یا رَبَّ الْعالَمین: ای پروردگار جهانیان
✅ذکر روز شنبه به اسم رسول خدا (ص) است و خواندنش موجب بینیازی میشود.
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
کافیست صبــح که چشمانت را باز میکنی ،
به شهــدا سلام کنی...
صبــح که جای خودش را دارد ،
ظهر و عصر و شب هم بخیـر می شود . . .
السلام علیک یا انصار الله✋
📎سلام ،صبـحتون شهـدایـی🌺
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
salam-hame-omidam (1).mp3
4.45M
سلام رفیق شهیدم
سلام همه ی امیدم
برام دعاکن شاید
امام حسینمو دیدم
💐💐💐💐💐💐
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوب است هر چند وقت یکبار
بین همه ی کارهای روزمره
این کلیپ رو ببینید...👌🏼
🎤۳۰ ثانیه سخنرانی
که هشت بار نام خدا
رو به زبان میارند.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹شهید_محمد_ابراهیم_همت
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
شفاعتت میکنه اون شهیدی که . .
وقت ِ گناه میتونستی گناه کنی
ولی بخاطرش گذشتی '!
شهدایِ خوشنام
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
Aali-32.mp3
3.51M
بین شخصیت و عمل تفکیک قائل شدن
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیل مشهد و بازخوانی تذکر ده سال قبل رهبر انقلاب
🔹در سال ۱۳۹۳ رهبر انقلاب نسبت به کوهخواری جنوب مشهد تذکر جدی دادند اما مدیران وقت نه تنها توجهی نکردند بلکه کوههای جنوبی مشهد را تخریب و از بین بردند همان کوههایی که هم مجرای تنفس شهر بود و هم مانع تشدید سیل در شهر
⚖ امیدوارم دستگاه های نظارتی و اطلاعاتی وارد عمل شوند .
امیرالمومنین علیه السلام:
همه ی محبتت را
بـه پاى دوستت بريز
ولى همه ی اسرارت را
در اختيار او نگذار…
|شرح غررالحكم ؛ ج۲ ؛ ص۲۳۳|
✨✨✨
یــادت باشــد☝ ️
♢ شهیــد اسـم نیســت،
رســـم است!!!
♢شهیــد #عکس نیست ڪـه اگـر از دیوار اتاقت برداشتــی
فراموش بشـــود!!!
《 شهید مسیــر است،
زندگیـست،راه است،
مــرام است!
شهید #امتحـان پس داده است..
شهیــد راهیست بـه سوے خــدا!!!》🕊
شهید_امین
🌺روزتون معطر به عطر شهدا🌺
🌺 کپی با ذکر ۵صلوت بلامانع است.
آدم برای عبور از جاده های سخت زندگی،
احتیاج به یه رفیق راه بلد داره؛
چه رفیقی بهتر از یه شهید...
با شهدا مانوس باشیم
با شهدا درد دل کنیم
با شهدا رفیق باشیم
شهدا اهل رفاقتن
شهدا خیلی مشتیَن، خیلی :)
#نعم_الرفیق_ما
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
شهید گمنام سلام 💔😭
🔰 #یادبود
🔻میدونید ﺗﻮی ﺟﺒﻬﻪ، تعاﻭﻥ ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩ؟
ﻣﺤﻠﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺳﺎﮎ ﺷﺨﺼﯽ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﺵ ﯾﻪ ﭘﻼﮎ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ.
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺑﺮﻥ ﺧﻮﻧﺸﻮﻥ ، ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﺗﻌﺎﻭﻥ ﭘﻼﮎ ﺭﻭ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ، ﻭﺳﺎﯾﻞ ﺷﺨﺼﯿﺸﻮﻥ ﺭﻭ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ.
ﻣﯽ ﺩﻭﻧﯿﺪ !؟
ﺣﺪﻭﺩ ﺷﺶ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﮎ
ﻫﻨﻮﺯ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯﻩ ﺩﺍﺧﻞ تعاون ﻣﻮﻧﺪﻩ !!
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ
ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ، ﻫﯿﭻ ﭘﻼﮐﯽ ﺑﺮﻧﮕﺸﺘﻪ ! ﺗﺎ ﻭﺳﺎﯾﻠﺶ ﺭﻭ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺑﺪﻥ...! ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻬﯿﺪگمنام
#شهداشرمنده_ایم
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
بلاد کفر یا ام القرای اسلام ؟؟!!
چند روزی بود به دلایل مختلفه و همچنین جریان انتخابات نتوانستم ببینمش .
امروز بعد از ظهر طبق قرار قبلی نفس زنان داشت می آمد من زودتر رسیدم صندلی در لونا پارک رزرو کردم. همین که رسید با وجود اینکه دستکش داشت دستانش را در جبیش کرد.
گفتم: این چه کاریه ؟! نکنه کرونا گرفتی ؟
لبخند تلخی زد و گفت: اگر کرونا می گرفتم یا درمان می شدم یا اینکه به ملکوت می پیوستم .
ولی چیزی شنیدم که حالم را بد کرده .
نفس را در سینه حبس کرده بودم ابروهایم را بالا انداختم و گفتم مگر چی شده که نمی توانی به من هم دست بدهی .
گفت: من از این روز به بعد کافر شدم .
چنان تعجب به لب و لوچه ام آویزان شده بود که خودش فهمید چه خبطی کرده .
گفت: کافر نشدم کافرم خواندن !
گفتم: جان مادرت برو سر اصل مطلب ببینم چه شده ؟
گفت: از بخت بدم داشتم فضای مجازی را رصد می کردم که به مطلبی رسیدم نوشته بود هر کس در انتخاب شرکت نکند #مسلمان نیست .
در همان لحظه خانم را صدا زدم .
بچه ها را بخط کردم تا هرچه زودتر همه با هم از #کفر نجات پیدا کنیم و رای خودمان را به صندوق بیاندازم .
همه شناسنامه به دست پشت سر مادرشان به خط شده بودند .
گفتم: پس شناشنامه من .
گفت: باید پیش خودت باشد.
خلاصه جرو بحث من با خانم شروع شد و بچه ها که از روز تولد مدافع حریم مادرشان بودند از منزل بیرون رفتند و مادرشان هم به دنبالشان رفت من ماندم و خانه ی خالی و چندین کمد برای پیدا کردن شناسنامه .
گفتم: خوب این چه ربطی به کافر بودن تو دارد .
گفت: آخر پیدا نشد که نشد و من نتوانستم رای بدهم .
گفت: تمام وجودم را جزام گرفته .
گفتم: جزام برای چه؟ مگر چی شده؟ خوب به عمد که نبوده ؟
گفت: اینکه در سال 57 دو درصد کافر داشتیم چون 98درصد در 12 فروردین به جمهوری اسلامی رای دادن ولی حالا بعد از چهل سال بیش از پنجاه درصد کافر شدند . اگر با این فرمان حرکت کنیم در چند سال آینده اگر عراقی ها یا لبنانیها بخواهند به ایران سفر کند می گویند می خواهیم برویم #بلاد_کفر یا #ام_القرای_اسلام ؟؟؟!!!
نوشته های #بهزاد_باقری
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
🌹برخیزید فکری به حال خود کنید،
که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد،
شهیدان به حال شما غصه میخورند!
🌹«شهید ناصرالدین باغانی»🌹
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
مولا جانم
✨بی قرار توام و در دلِ تنگم، گله هاست
آه، بی تاب شدن عادتِ، کم حوصله هاست...
✨مثل عکسِ رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست...
العجل مولای غریبم
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
صبحتون مهدوی ☀️
لطفا زندگینامه این شهدا را سر فرصت حتما بخوانید و نشر دهید 👇👇👇😔
کسی برای آنها نامه نمینوشت
اولین بار «حمید داودآبادی» رزمنده و نویسنده شناخته شده دفاع مقدس در صفحه اینستاگرامش از این دو برادر مینویسد. ثاقب و ثابت شهابی نشاط، دوقلوهایی بودند که سال ۱۳۴۳ داخل سبدی در کنار یک شیرخوارگاه رها میشوند. روز بهزیستی را بهانه کردیم تا در این پادکست رادیومهر از او بخواهیم اولین دیدار با این دوبرادر غریب را روایت کند: «هفتم مهر ۱۳۶۰ بود که از پادگان امام حسن (ع) از تهران عازم منطقه غرب کشور شدیم و فردا صبح به پادگان الله اکبر در شهر اسلام آباد غرب رفتیم. در بین نیروها متوجه حضور دو برادر دوقلو شدم. وقت تقسیم نیرو خود این دونفر درخواست کردند که به عنوان امدادگر معرفی شوند، چون قبلاً دورههای امدادگری را دیده بودند.
چند روز بعد عملیات مسلم بن عقیل در سومار شروع شد. ما را به منطقه بردند و این دو برادر دوقلو هم در دسته ما بودند. یادم هست بچههای بسیار خوش مشرب و بانشاطی بودند. تا اینکه یک بار بلندگوی تبلیغات اعلام کرد بچههای دسته سه بیایند نامههایشان را بگیرند. نامههای پدر و مادر هر کدام ما از شهرهایمان میرسید دست واحد تبلیغات؛ مسئول این واحد هم یکی یکی اسامی را میخواند و نامهها را میداد. همه ما دویدیم که نامههایمان را بگیریم ولی این دو برادر نیامدند. آمدیم نشستیم توی چادر و با همان ذوق نوجوانی نامهها را باز کردیم و شروع کردیم به خواندن. مثلاً من میگفتم دمش گرم! مادرم برایمان آش پشت پا پخته! آن یکی میگفت پدرم فلان چیز را نوشته و … من دیدم این دوبرادر بغض کرده اند. ثابت که ظاهراً کمی بزرگتر بود برادرش را صدا کرد و دوتایی بیرون رفتند. بلند شدم و دیدم این دوتا سرهایشان روی شانه هم دور میشوند و گریه میکنند. نفهمیدم ماجرا چیست.»
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
اگر گذرتان به بهشت زهرا تهران افتاد حتما" بر سر مزار این دوقلوها" بروید!
❤️❤️
*برادران دو قلویی که غریبانه، هیچگاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است!!
قصه مظلومانه این دو برادر را با هم بخوانیم....
ثابت و ثاقب شهابی نشاط را کسی نمیشناخت. عملیات مسلم ابن عقیل در منطقه سومار اولینباری بود که آنها پا به جبهه گذاشته بودند. تا اینکه در سال 61 در اوج سالهای جنگ ایران و عراق تبدیل به امدادگران خستگی ناپذیر گردان سلمان شدند. همرزمان این دو شهید میگویند وقتی نامه به خط مقدم میآمد، معمولاً ثابت و ثاقب غیبشان میزد! یکبار یکی از رزمندگان متوجه شد که وقتی همه گرم نامه خواندن هستند و خبر سلامتی خانواده و عکسهایشان را با وجد نگاه میکنند، دوقلوها دست در گردن هم در کنج سنگر، های های گریه میکنند! این رزمنده میگوید بعدها که موضوع را جویا شدیم، فهمیدیم آنها بیسرپرست هستند. هر بار دلشان میشکند که کسی آنسوی جبهه چشم انتظارشان نیست.
عکسهای کودکی و زنبیل قرمزی که در آن سر راه گذاشته شدهاند را بغل کرده گریه میکنند.
جنگ شوخی بردار نیست. رحم ندارد... زن و شوهر و بچه نمیشناسد... برادر نمیشناسد... این را نمیفهمد که وقتی از دار دنیا فقط و فقط یک برادر داری یعنی چه.... جنگ بی رحم است و اینطور میشود که کمی بعد ثاقب، به دلیل مجروحیت های ناشی از جنگ شهید میشود و بردارش که فقط با چند ثانیه اختلاف از او به این دنیا آمده را تنها میگذارد. چیزی نمیگذرد که برادرش هم دوری او را تاب نمی آورد و بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی او هم شهید میشود.
روزی شخصی ثاقب و ثابت را پشت به یکدیگر داخل آن زنبیل کوچک قرمز رنگ گذاشته بود و زیر شرشر باران کنار درب ورودی بهزیستی رهایشان کرده بود. حال درد نان بود یا درد جان،کسی نمیدانست. از آن پس بود که آن زنبیل کوچک شد تنها یادگاری از مادر ندیدهشان. ثاقب و ثابت سالها از کرمانشاه و غرب کشور گرفته تا اهواز و خرمشهر، به هر کجا که اعزام میشدند، در درون ساکشان اعلامیههایی را به همراه داشتند که عکسی از دوران کودکیشان، به همراه دست نوشتهای بود که به در و دیوار شهرها میچسبانیدند:
"مادر، پدر! از آن روز که ما را تنها در کنار خیابان رها کردید و رفتید سالها میگذرد. حال امروز دیگر ما برای خودمان مردی شدهایم ولی همچنان مشتاق و محتاج دیدار شماییم..."
اما هیچگاه روزی فرا نرسید که قاب عکسی باشد و عکسی از ثاقب و ثابت و خانوادهشان در کنار یکدیگر.
اما از شیرخوارگاه تا آسمان برای این دو برادر راه طولانی و پر پیچ و خمی نبود... آنچه که امروز از ثاقب و ثابت شهابی نشاط باقی است، ۲ قبر مشکی رنگ شبیه به هم و در کنار هم در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) است. اگر چنانچه گذارمان به گلزار شهدای بهشت زهرا افتاد، جایی ما بین قبور قطعه ۵۰، ردیف ۶۷، شماره ۱۹ وردیف ۶۶ شماره ۱۹، دو برادر شهیدی آرام کنار یکدیگر خفته اند که شبهای جمعه، هیچگاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است! و سخت چشم به راهند...
دوستان اگر رفتید بهشت زهرا سرمزاراین دو شهید حتما برید. خیلی غریبند. هیچ کس را ندارند ولی به گردن تکتک ماحقدارند...
لطفا برای شادی روح همه ی درگذشتگان که دستشان از دنیا کوتاهه یه صلوات بفرستید... برای این دوتا برادر غریب دوتا❤️❤️...
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403