✍عکس ماندگار سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید محمد علی الله دادی در کنار هم هر دو یار قدیمی برای یافتن لقب شهید مدافع حرم مانده بودند و چه با عظمت به این مهم دست یافتند.
🔸شهید سرافراز محمد علی الله دادی چند سال پیش در نوشته ای به شرح زیر این گونه به هم رزمان شهیدش ابراز اشتیاق و برای پیوستن به آن ها ابراز دلتنگی می کند...
🔹سال های عشق و حماسه گذشت روزهایی که زمین رنگ آسمان بود روزهایی که بلاجویان دشت کربلا در عنفوان جوانی منازل عرفان را یکی پس از دیگری طی کردند.
🔸به راستی چگونه می توان در بیان عظمت شهیدان نوشت وقتی در طلب رضوان من الله اکبر تا بالاترین منزل قرب شتافتند؟
🔹چگونه می توان در وصف سبک بالان عاشق نوشت آنان که جان در طبق اخلاص نهاندند و بی هیچ چشم داشتی به محضر دوست تقدیم نمودند؟
🔸به راستی نمی توان از ستارگان آسمان جهاد و شهادت غفلت نمود و با خطراتشان حرف های دل را مرور نکرد.
🔹اگر می خواهیم که بهار روزهای عظمت به سراغمان آید؛ هر چند یاران بهاریمان رفته اند هم آنان که بهاری بودن را به ما آموزش دادند.
🔸به ما یاد دادند سر بر زانوی زمستان ننهیم حتی اگر خزان فتنه ها بر جغرافیای اذهان هجوم آورد و تندباد حوادث و بلاها تن های خسته را دربرگیرد.
🔹آموختند اگر آه آدمی از جنس نیاز باشد می توان دروازه های پیروزی را گشود و تا شهر جاودانگی سفر کرد...
شهید#محمدعلی_الله_دادی
شهید#حاج_قاسم_سلیمانی
🌷@shahedan_aref
پدر پنج شهید دفاع مقدس( شهیدان افراسیابی) در زمانی که آخرین فرزندش را به خاک میسپردند، تقاضا کرد یک بار دیگر فرزندش را ببیند. وقتی کفن را باز کردند او خطاب به آخرین فرزند شهیدش گفت؛ به آقا اباعبدالله سلام برسان و بگو عذر میخواهم اگر دیگر پسری ندارم تقدیمت کنم🥺.
گفت،شما در کربلا تمام عزیزانت را در راه خدا دادی....😭
🌷@shahedan_aref
ترس ساواک از مردم و رهایی قدرت الله از اعدام
🔹شهید قدرت الله چگینی یک معلم جوان و انقلابی بود که همواره به امام خمینی عشق میورزید و در ساماندهی اعتراضات معلمان و دانشآموزان فعالیتهای گستردهای داشت. به همین منظور توسط فرمانده حکومت نظامی قزوین دستگیر و به اعدام محکوم میشود. اما با تجمع مردم در امامزاده حسین(ع) و وساطت رئیس آموزش و پرورش وقت آزاد میشود.
🔹شهید چگینی در هنگام شهادت معاون آموزش و پرورش قزوین بود و با شهيد رجايی ارتباط تنگاتنگ و نزديکی داشت، بگونهای که رييسجمهور شهيد رجايی از وی برای تصدی يکی از وزارتخانهها دعوت کرده بود.
شهید#قدرت_الله_چگینی
🌷@shahedan_aref
▶️ «غریب» از تلویزیون پخش میشود
🎥فیلم سینمایی «غریب» همزمان با هفته دفاع مقدس برای اولین بار از تلویزیون پخش میشود.
🎥آخرین ساخته لطیفی پنجشنبه شب ساعت ۲۲ از شبکه افق سیما روی آنتن میرود و جمعه ۷ مهر ساعت ۱۸:۳۰ بازپخش میشود.
✍ ما همه مدافع حرم هستیم ،همان حرمی که حاج قاسم گفت ،حرم ایران❤️
🌷@shahedan_aref
📸 تصویر زیبا و دیده نشده از شهید والا مقام حاج قاسمِ عزیز
🌷@shahedan_aref
💠 ارزش شهدای مدافع حرم
🚩 شهدای دفاع از حرم اگر نبودند، ما باید حالا با عناصر فتنهگرِ خبیثِ دشمنِ اهلبیت و دشمن مردم شیعه، در شهرهای ایران میجنگیدیم.
🎙 امام خامنهای مدظلهالعالی ۱۳۹۶/۰۳/۲۸.
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘ 💥 قسمت نود و سوم : حضور از مهمترين كارهايي كه درمحل انجام شد ترسيم چهره اب
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘
💥 قسمت نود و سوم : حضور (بخش دوم)
......خدایا اگر اين شهدا پیش تو مقامي دارند به حق اين شهيد مشكل من را حل كن.
بعد گفتم: من هم قول ميدهم نمازهايم را اول وقت بخوانم، سپس براي اين
شــهيد كه اسمش را نميدانستم فاتحه خواندم. باور كنيد خيلي سريع مشكل
من برطرف شد! حالا آمدم از ايشان تشكر كنم.
ســيد ادامه داد: پارســال دوباره اوضاع كاري من به هم خورد! مشــكلات
زيادي داشــتم. از جلوي تصوير آقا ابراهيم رد شدم و ديدم به خاطر گذشت
زمان، تصوير زرد و خراب شــده. من هم داربســت تهيــه كردم و رنگها را
ِ برداشتم و شروع كردم به درست كردن تصوير شهيد.
باوركردني نبود، درست زماني كه كار تصوير تمام شد، يك پروژه بزرگ به
من پيشنهاد شد. خيلي از گرفتاريهاي مالي من برطرف گرديد.
بعد ادامه داد:
آقا اينها خيلي پيش خدا مقام دارند. ما هنوز اينها را نشناخته ايم! كوچكترين
كاري كه برايشان انجام دهي، خداوند چند برابرش را برميگرداند.
٭٭٭
آمده بود مســجد. از من، سراغ دوســتان آقا ابراهيم را گرفت! اين شخص
ميخواست از آنها در مورد اين شهيد سؤال كند.
پرسيدم: كار شما چيه!؟ شايد بتوانم كمك كنم.
گفت: هيچي، ميخواهم بدانم اين شهيد هادي كي بوده؟ قبرش كجاست!؟
كمــي فكر كردم. مانده بودم چه بگويم. بعد از چند لحظه ســكوت گفتم:
ابراهيم هادي شهيد گمنام است و قبر ندارد. مثل همه شهداي گمنام. اما چرا
سراغ اين شهيد را ميگيريد؟
آن آقا كه خيلي حالش گرفته شــده بــود ادامه داد: منزل ما اطراف تصوير
شــهيد هادي قرار داره، من دختر كوچكي دارم كــه هر روز صبح از جلوي
تصوير ايشان رد ميشه و ميره مدرسه.
يكبار دخترم از من پرسيد: بابا اين آقا كيه!؟
📚 منبع: کتاب سلام بر ابراهيم ۱👉🏻
شهيد #ابراهیم_هادی 🌹🕊
🌷@shahedan_aref
پیام رهبر انقلاب به مناسبت هفته دفاع مقدس
▪️شهیدان، الگوهای بیزوال برای همه نسلها
🔹حضرت آیتالله خامنهای در پیامی به مناسبت هفته دفاع مقدس و روز تجلیل از شهدا و ایثارگران تاکید کردند که باید پیام شهیدان را بدرستی بشنویم و از آن برای آبادی دنیا و آخرت بهره گیریم.
🔹متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
فرصتِ روزهای خاطرهانگیز دفاع مقدس را برای سلام بر شهیدان عزیز و تعظیم در برابر ارواح مطهّر آنان مغتنم میشمارم.
شهیدان، ستارگان راهنمایند؛ الگوهای بیزوال برای همهی ما و نسلهای پس از مایند؛ رفتار آنان درس است؛ انگیزههای آنان حکمت است. پیام آنان را باید بهدرستی بشنویم و از آن برای آبادی دنیا و آخرت در همهی دورهها و نسلها بهره بگیریم.
سلام خداوند و اولیائش بر شهیدان عزیز
🌷@shahedan_aref
#متن_خاطره
🌷 هفته ای دو روز روزه مستحبی میگرفت. روزهای دوشنبه به نیت سلامتی امام زمان و روزهای پنج شنبه به نیت سلامتی امام خمینی. بار ها شاهد بود بعد از نماز دست هایش را رو به آسمان میگرفت و میگفت: خدایا همه عمر مرا بگیر و به عمر امام اضافه کن. میگفتم این چه دعای است که میکنی؟ برای اینکه ما ناراحت نشویم می گفت: حالا که کنار شما زنده نشسته ام و خدا هم همین الان دعایم را مستجاب نمیکند! هرگاه عکس امام را می دید، صلوات میفرستاد. میگفت وقتی جنازه ام را برای شما آوردند، عکس امام را به جای قلبم بگذارید. وقتی جنازه اش را آوردند قلب نداشت، به جای قلبش عکس امام را گذاشتیم.
📚 شهید #عبدالرسول_محمدپور
🌷@shahedan_aref
چقدر شـهدا شبیه یکدیگرند!
وما همچنان در حسرت جاماندن از شهدا..
🥀سمت راست:#مرتضی_جاویدی
شهید دفاع مقدس🥀
🥀سمت چب: #سیدرضا_طاهر
شهید مدافع حرم🥀
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
🌷@shahedan_aref
از شهید آوینی پرسیدند:شهدا چه ویژگی خاصی داشتند که به این مقام رسیدند؟؟
گفت:یکی را دیدم سه روز در هوای گرم خط مقدم جبهه روزه گرفته بود؛ هرچه از او سوال کردم برادر روزه مستحبی در این شرایط واجب نیس خودت را چرا اذیت میکنی؟!جواب نداد...
وقتی شهید شد دفترچه خاطراتش را ورق میزدم نوشته بود: خب اقا مجید یک سیب اضافه خوردی جریمه میشی سه روز، روزه بگیری تا نفس سرکش را مهار کرده باشی...!
🌷@shahedan_aref
شهیده زینب کمایی:
هر کار که انسان انجام می دهد اگر برای خدا باشه عبادته اگر به هر نیت دیگه ای که باشه فقط ضرره
🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍خون سرخ تو گواه از همت سبز تو داشت...
🌹به یاد جاوید الاثر سردار شهید الله یار منظری توکلی سروده سرکار خانم الهه نودهی...
حس زیبایی است که باتو عشق را تقسیم کرد
نام زیبای تو را در آسمان ترسیم کرد
نام تو اسماء حُسنی است در مقام انبیاء
ای تو سردار رشید جبهههای بی ریا
مادرت احساس پاکت را به چشمش دیده بود
در وجودت عشق را با جان و دل بخشیده بود
ای به زیبایی شبهای مناجات و دعا
در نگاهت موج میزد گفتن یا ربنا
هر کجا نام بلندت بر زبان جاری شود
ناخودآگاه هر دو چشمانش عزاداری شود
قلب خمپاره برای با تو بودن پر کشید
چون شهادت را میان هر دو چشمان تو دید
ای صراط مستقیم لبریز از نور خدا
در شهادت نامهات مُهر شهید کربلا
در میان جبههها قرآن همیشه با تو بود
تا زمانه ماندنیست برتو سلام برتو درود
🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ شهیدی که از پزشکی انصراف داد تا یکی از مهمترین خلبانان تاریخ شود
🌷@shahedan_aref
شهیدی که سر بی تنش سخن گفت
در جاده بصره خرمشهر شهید "علی اکبر دهقان" همین طور که می دوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکر پاکش جدا شد.🌷
در همان حال که تنش داشت می دوید، سرش روی زمین غلتید.
سر مبارک این شهید حدود پنج دقیقه فریاد " یاحسین، یا_حسین" سر می داد.🍃
همه رزمندگان با مشاهده این صحنه، گریه می کردند...
چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش را برداشتند، نوشته بود:
ألسلام علی الرأس المرفوع🥺
خدایا من شنیده ام که امام حسین (ع) با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم اینگونه شهید بشوم…
خدایا شنیده ام که سر امام حسین (ع) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود.
خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دانم، ولی به امام حسین (ع) خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید میشوم سر بریده ام به ذکر " یا_حسین" باشد...
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است💔
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است💔
شهید#علی_اکبر_دهقان🕊🌹
🌷@shahedan_aref
#داستان_کوتاه
🔹 نگاهها همه بر روی پرده سینما بود. اکران فیلم شروع شد، شروع فیلم، تصویری از سقف یک اتاق بود. دو دقیقه بعد همچنان سقف اتاق… سه،چهار، پنج… هشت دقیقه اول فیلم فقط سقف اتاق! صدای همه در آمد. اغلب حاضران سینما را ترک کردند!
ناگهان دوربین حرکت کرد و آمد پایین و به جانباز قطع نخاع خوابیده روى تخت رسید. در آخر زیرنویس شد:
این تنها ۸ دقیقه از زندگى این جانباز بود!
🌷@shahedan_aref
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
#شادی_روح_شهدا_صلوات🕊🌹
🌷@shahedan_aref
شهید#شاهرخ_ضرغام🕊🌹
🌼وقتی از گذشته زندگی خودش حرف می زد داستان حر را بازگو می کرد خودش را حر نهضت امام می دانست.
☘می گفت حر قبل از همه به میدان کربلا رفت وبه شهادت رسید من هم باید جزء اولین ها باشم.
در همان روزهای اول جنگ از همه جلوتر پابه عرصه گذاشت .آنقدر دلاورانه جنگید که دشمنان برای سرش جایزه تعیین کردند آنقدر شجاعانه رفت تا کسی به گرد پایش نرسد رفت ورفت .آنقدر رفت تا با ملائک همراه شد.
🌼شاهرخ پروازی داشت تا بی نهایت پس از سی ویک سال زندگی پر از فراز ونشیب در هفدهم آذر ۵۹در دشتهای شمال آبادان این پرواز را ثبت کرد پروازی با جسم وجان .کسی دیگر او را ندید حتی پیکرش پیدا نشد.
☘روایت زندگینامه شهید از تحولی روحی ومعنوی شهید ضرغام در جریان حوادث قبل از انقلاب تا انقلاب اسلامی وشروع جنگ تحمیلی حکایت می کند تحولی ریشه در مفاهیم ومعارف عمیق اسلام دارد وبازگشت به خویشتن وتوبه نصوح را برای هر انسان طالب حقیقت بازگو می کند.
🌼با اشاره به آیات آخر سوره فرقان (شاهرخ را می توان مصداقی کامل برای این آیه قران (کسی که توبه کند وایمان بیاورد وکار شایسته انجام دهد ،اینها کسانی هستند که خدا بدیهایشان را به خوبی تبدیل می کند!)معرفی کرد چرا که او مدتی را در جهالت سپری کرد اما خدا خواست که او بر گردد. 🥀
روحش شاد و یادش گرامی باد.
🌹اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
🌷@shahedan_aref
❣صبح یکی از روزهای کربلای ۵ بود. بعد از نماز بچه ها شروع کردند به خواندن زیارت عاشورا.
ناصر زیارت را می خواند و اشک می ریخت تا به فراز سلام زیارت رسید...
السلام علی الحسین و ...
بغضش ترکید. گفت اقا در روایت داریم جواب سلام واجب است. ما به شما سلام دادیم, جواب سلام ما واجب است, ما را دریاب...
ان روز, شب نشده, ناصر شهد شیرین شهادت را چشید تا جواب سلام مولایش را بشنود.
قبل از شهادت رادیو کوچک و شخصیش را در اورد, موج رادیو را تغییر داد. رادیو را به یکی از بچه ها داد و گفت: خبر شهادت من را که شنیدی, بدون اینکه موجش را عوض کنی, روشنش کن!
خبر شهادتش که امد. رادیو را روشن کردیم.
همزمان در رادیو قاری شروع کرد به تلاوت این ایه
ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا...
هرگز مپندارید انها که در راه خدا کشته می شوند, مرده اند. بلکه زنده و نزد پروردگار خود روزی میگیرند!
هدیه به شهید ناصر ثابت اقلیدی صلوات,
تولد:۱۳۴۷ اقلید
شهادت:۱۳۶۵/۱۰/۲۹-شلمچه
شهید#ناصر_ثابت_اقلیدی🕊🌹
🌷@shahedan_aref
🔔 از تماشای این عکس معروفش، سیر نمی شویم. جوان زیبای داخل سنگر که روی پیکر هم رزمش افتاده و هر دو به شهادت رسیده بودند، هر چشمی را گرفتار خود می کند. اما این شهید، راه و رسم ننه علی اش را پیش گرفته بود...
📖 #قصه_ننه_علی
✍🏻 به قلم: مرتضی اسدی
🥀روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی
🌐 سفارش کتاب قصه ننه علی 👇👇👇
https://b2n.ir/s87901
🌷@shahedan_aref
فصل سوم : شمشیر ذوالفقار
قسمت اول
وحشتزده چشمانم را محکم بستم و روی هم فشار دادم. در تمام عمرم چنین نوری ندیده بودم. نور شمشیر ذوالفقار همهجا را گرفته بود. از خواب پریدم. تمام لباسهای تنم خیس عرق بود، آبی به دست و صورتم زدم و به خانه دایی رفتم. زن دایی مرا با آن حال که دید، هُرّی دلش ریخت. پای برهنه به طرفم دوید و گفت: «زهرا! مامان چیزیش شده؟! رجب خوبه؟! چرا حرف نمیزنی؟!» زبان در دهان چرخاندم و خوابم را برایش تعریف کردم. نفس راحتی کشید. خندید و گفت: «خیر ببینی دختر! داشتم سکته میکردم. خواب دیدی، حالا چرا مثل بید داری میلرزی؟!»
- نمیدونم زن دایی! شاید من اشتباهی کردم که خواب دیدم! شاید باز رجب از من دلگیر شده.
- بیا بریم تو. چرا رنگ و روت زرد شده دختر؟! ناهار خوردی یا نه؟!
با بیحالی جوابش را دادم: «نه زن دایی! گلاب به روت، از صبح چند بار بالا آوردم.» خنده به صورتش نشست و گفت: «بهبه! مبارکه زهرا جان! از حال و روزت معلومه بارداری! پس چرا نمیای تو؟!»
از شنیدن این خبر خشکم زد.
روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی
📙#قصه_ننه_علی
🌷@shahedan_aref